ابراهیم گلستان

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

ابراهیم گلستان (متولد ۲۲ مهر ۱۳۰۱ در شیراز)، داستان‌نویس و فیلم‌ساز ایرانی است.

آثار مکتوب وی از سبکی خاص برخوردار است و بسیاری سبک نویسندگی وی را تأثیر پذیرفته از داستان‌های کوتاه ارنست همینگوی می‌دانند[1]. همچنین وی از زمرهٔ نخستین نویسندگان معاصر ایرانی معرفی می‌شود که برای زبان داستانی و استفاده از نثر آهنگین در قالب‌های داستانی نوین، اهمیت قائل شد و به آن پرداخت [2].

او از نخستین نویسندگان معاصر ایران بود که برای زبان داستان اهمیت ویژه‌ای قائل شد و کوشید نثری آهنگین را در قالبهای داستانی مدرن بکار گیرد. از این جهت نقش او در سیر پیشرفت داستان معاصر فارسی قابل توجه‌است.

فهرست مندرجات

[ویرایش] زندگی

او در سال ۱۳۲۰ برای تحصیل حقوق به تهران می‌آید. سپس به عضویت حزب توده در می‌آید و تحصیل را رها می‌کند. او در سال ۱۳۲۶ کتاب اول خود را که مجموعه داستانی با نام «به دزدی رفته‌ها» بود، منتشر کرد.

وی بعد از سال ۱۳۳۶، استودیوی سینمایی خود با نام «استودیو گلستان» را تأسیس می‌کند و تعدادی فیلم مستند برای یکی از سازمانهای شرکت نفت می‌سازد که از آن میان می‌توان به «آتش» و «مرجان و خارا» اشاره کرد.[3] گلستان کارگردان دو فیلم داستانی با نام‌های «خشت و آینه» (۱۳۴۴) و «اسرار گنج درهٔ جنی» (۱۳۵۰) نیز هست. وی همچنین تهیه‌کنندهٔ فیلم خانه سیاه‌است به کارگردانی فروغ فرخ‌زاد بوده‌است.[نیاز به ذکر منبع]

وی تا سال ۱۳۴۶، مجموعه داستانی منتشر نکرد[4].

[ویرایش] پس از انقلاب

وی از سال ۱۹۷۵ در شهر ساسکس در انگلستان زندگی می‌کند. وی دو فرزند با نام‌های کاوه و لیلی دارد؛ کاوه گلستان عکاس خبری ایرانی، در ماموریتی در سال ۲۰۰۳ به همراه گروه خبری بی‌بی‌سی در عراق بر اثر انفجار مین کشته شد، لیلی گلستان نیز به‌عنوان مترجم و نویسنده در ایران فعالیت می‌کند. [نیاز به ذکر منبع]

[ویرایش] گلستان و فیلم یک بوس کوچولو

در سال ۱۳۸۴ فیلمی از بهمن فرمان‌آرا با نام یک بوس کوچولو در سینماهای ایران نمایش داده شد. در این فیلم که شخصیتی وجود دارد به نام «محمدرضا سعدی» که به دلیل برخی شباهت‌ها (در نام‌ها، پس‌زمینهٔ زندگی شخصیت و رویدادهای داستانی) وی را استعاره‌ای از گلستان می‌دانند.[5]

گروهی نیز فیلم را پاسخ به انتقادات مطرح‌شده در کتاب می‌دانند؛ «انتقاداتی که به نظر بسیاری از صاحب نظران و فعالان فرهنگی بی طرف به مرزهای توهین هم رسیده‌است.»[6]

خود فرمان‌آرا در جلسهٔ نقد و بررسی این فیلم که ۱۴ دی ۱۳۸۴ در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد گفته‌است :

«آقای گلستان را در عمرم پنج شش بار بیش تر ندیده‌ام [...] و به خانواده ایشان هم احترام زیادی دارم. [...] من فکر می‌کنم دلیل این همه حرف و حدیث درباره این قضیه به این موضوع برمی گردد که نمایش فیلم من با انتشار کتاب نوشتن با دوربین هم‌زمان شد. آقای گلستان در آن مصاحبه درباره خیلیها حرف زده بودند و یکی از دیالوگهای فیلم من هم این بود که همسر سعدی می‌گوید تو سالها نشستی در فرنگ و هر کس هر کار کرد آن را کوبیدی. این تقارن کتاب و فیلم باعث این تشابه‌ها شده‌است. اصلاً قصد ندارم بگویم این نشانه‌ها در فیلم من تصادفی و اتفاقی است، اما قرار هم نبوده که درباره ابراهیم گلستان فیلم بسازم.»[7]

روبرت صافاریان، منتقد سینمایی، در این باره در روزنامه شرق می‌نویسد :

«با وجود اشاره‌های آشکار و پنهان یک بوس کوچولو به ابراهیم گلستان، بنا را بر این گذاشتیم که با دنیای خیالی و شخصیتهای ساخته و پرداخته ذهن نویسنده کار داریم، کمااینکه فیلمساز می‌تواند بگوید شما اشتباه می‌کنید، همه شباهتها اتفاقی است و این فیلم هیچ ربطی به ابراهیم گلستان ندارد. اما واقعیت این است که بسیاری از بینندگان فیلم، سعدی را همان ابراهیم گلستان می‌گیرند و موضع خصمانه فیلم نسبت به سعدی را موضع فرمان آرا نسبت به ابراهیم گلستان تلقی می‌کنند. به گمانم این شیوه حمله به یک شخصیت حقیقی و زنده شیوه ناجوانمردانه‌ای است. چون می‌توانی هرچه دلت خواست بگویی و بعد هم بگویی مرادت اصلاً آن نبوده که شما گمان کرده‌اید. پرخاشگریهای ابراهیم گلستان - که برای من گاه به شدت آزاردهنده‌اند - دست کم این حُسن را دارند که شفاف و روشن اند و هر عیبی که برای هر آدمی قائل اند با نام و بی‌پرده‌پوشی بیان می‌کنند.»[8]


[ویرایش] آثار

[ویرایش] کتا‌ب‌ها

داستان
  • اسرار گنج دره جنی
  • شکار سایه
  • جوی و دیوار و تشنه
  • مد و مه
  • آذر، ماه آخر پاییز
  • از روزگار رفته حکایت (۱۳۴۸)
مصاحبه‌ها
  • نوشتن با دوربین
چهار مصاحبه با گلستان توسط پرویز جاهد، منتقد سینمایی. گلستان در این مصاحبه‌ها با لحنی منتقدانه و تند نظراتی گاه توهین‌آمیز را در مورد احمد شاملو[9]، جلال آل احمد[10]، ناصر تقوایی[11] و احسان طبری[12] مطرح می‌کند.
زبان‌های دیگر