بحث:زبان کردی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
لهجه را به جای accent و گویش را به جای dialect بهکار میبرند. اورامی و زازا گویشهای متفاوتند، نه لهجه. [1] [2]. Bidabadi 22:54, ۱۴ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
با درود و سپاس از توجه شما. پیشنهاد من برای نامگذاری طبقهبندیها این است: اول گروه=> دوم گویش =>سوم لهجه.
لطفا به ویرایشی که هم اکنون انجام خواهم داد توجه کنید. خوشحال میشوم که نظر شما را بدانم.
با سپاس.Diyako Talk + 23:04, ۱۴ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
درود
موافقم. به این صورت خیلی بهتر است. Bidabadi 23:36, ۱۴ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
فهرست مندرجات |
[ویرایش] رباعیات باباطاهر
چرا در این متن رباعیات باباطاهر جز زبان کردی گفته شده؟ شاید اینجا گویش لری با زبان کردی اشتباه گرفته شده.
آقای پیمان، که ناآگاهانه فکر میکنی قهرمان «خلق های محروم» هستی، همین بقول خودبت منبع که دادی در دفاع از زبان کردی، دروغی به این آشکاری را نوشته:
In Iran, where more than a quarter of the Kurdish population live, the authorities conduct a harsh policy of assimilation of their Kurdish minority. All Kurdish publications and teaching of the language are absolutely forbidden
همین دروغ وقیحانه و بسیار آشکار کافیه که اعتبار و یا بیغرضی این منبع کاملا زیر سئوال بره. لطف کن خودت رو نخود هر آشی نکن. بخصوص وقتی خبر نداری این گاوه کیه و با چندین آیدی اینجا چیکارا کرده و میکنه. قبلا هم از این قهرمان بازی های شعبان بیمخانه در آوردی، این بار اولت نیست.
- تهدید نکنید، به کسی هم اینجا توهین نکنید. من خودم را هرکجا دلم بخواهد مشغول میکنم به اجازهنامه شما نیز احتیاجی ندارم. در ضمن کجای آن جمله دروغ وقیحانه است؟؟ کردها بین چهار کشور پخش شدهاند. پس اینکه یکچهارم آنها در ایران هستند، چیز عجیبی نیست..... شاید هم آن جمله، در مورد زبان بومی کردها کمی زیادهروی باشد، ولی در کردستان شیرینی نقل هم پخش نمیشود. شما گزارش حقوق بشر در آن مورد را بخوانید تا منظور مشخص شود. پیمان ۱۶:۳۱, ۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
- من در هر صورت خودم را از این بحث و مقاله میبرم بیرون، به ارزش توهین خوردن نمیارزد. هرکاری خواستید بکنید. در ضمن شما را نیز نمیشناسم پیمان ۱۶:۴۲, ۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] کردی
درباره این بخش:
- "رویهمرفته میشود گفت زبان کردی (حال هرکدام از چندین و چند گویش آن که باشد) در اثر فقدان ادبیات، مکتوبات رسمی و گویشوران با فرهنگ در طی دورانی بسیار طولانی، زبانی عامیانه، چهلتکه و قبیله ایست."
گفته بالا به نظر من دقیق نیست. این حالت شاید در زمانهای قدیمتر بوده ولی زبان کردی سورانی (که توسط بخشی از کردهای ایران و عراق صحبت می شود) از دهه 1920 میلادی به این سو زبان تدریس مدارس در شمال عراق بوده و با آن مکاتبه رسمی انجام می شود و مطبوعات خود را دارد و غیره. البته زبان دیگری به نام کرمانجی که آن را هم کردی می نامند (بیشتر گویشوران آن در ترکیه هستند) بتازگی و بیشتر در سوئد و آلمان دارای ادبیات و رسم الخط نوشتاری شده. زبان دیگری که کردی نامیده می شود یعنی گورانی البته دارای ادبیات قدیمی است بیشتر مربوط به دوره خاندان اردلان سنندج.
البته گویشوَران سورانی و کرمانجی و گورانی نمی توانند زبان همدیگر را بفهمند و تفاوت بین آنها بسیار زیاد است. البته کرمانجی و سورانی اگر مدتی در منطقه همدیگر بمانند آرام آرام به زبان آن دیگری را عادت می کنند چون مشابهتهای زیادی هم دارد.
اینکه کردی عکسبرگردانی از فارسی است هم امروزه حرف درستی نیست. شخصاً کردی سورانی را آموخته ام و متنهای آن را براحتی می خوانم و می فهمم. باید بگویم که کار زیادی روی آن شده و امروزه نوشتار و سبک جدا و مستقل خود را دارد.
به نظر من آن متن درون مقاله باید حذف یا بازنویسی بشود.
شادی دوستان --ماني ۰۹:۱۲, ۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
- [...] -- 210.182.218.35
-
-
- توهین حذف شد. --شروین افشار ۰۹:۴۶, ۵ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
-
[ویرایش] زبان کردی فِیلی
- زبانهای ایرانی (زبانهای ایرانیتبار غربی)
فِیلی گروهی از ایلهای لر هستند که بیشتر در ایلام و لرستان زندگی می کنند. دو طایفه مهم فیلی عبارتند از کرد و ماهاکی. گروهی از فیلیها در زمان کریمخان زند او را تا فارس همراهی کردند و در همانجا ساکن شدند.Mehdi-iul ۱۴:۰۳, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] زبان کردی اورامی
محمد معین پدیدآورنده یکی از فرهنگهای مهم فارسی به نام فرهنگ معین (در شش جلد) در مقدمه این فرهنگ درباره تاریخ زبان فارسی می گوید:
برای آشنایی بیشتر با زبان پارسی باستان زبان اورامی یک منبع مهم است. پهلوی با وزنی بخصوص و همانند گورانی خوانده میشده است وگاهی آن را پهلوی وبرخی اوقات آنرا اورامه، اورامن و اورامنانیان می گفته اند.
شاید برای دریافت این موضوع که، اورمنان، همان گونهی فارسی (هورامه نان) کردی است و با واژهی (هه ورامان) یکی است، به تلاش چندانی نیاز نباشد. هورامهنان – هورامانان = هور + امان (امدند) + آن – زمان طلوع خورشید. همچنان که می گویند: ( به یانیان ) بامدادان، ( ئیواران) زمان عصر.
اورامی شباهت بسیار زیادی از لحاظ دستور زبان و واژگان با زبان اوستایی دارد و حداقل حدود 30% واژگان آن دو با هم مشترک است. یکی از ویژگیهای این زبان وجود موءنث و مذکر در اسامی است.Mehdi-iul ۱۴:۴۳, ۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] لُری و گورانی گویشهایی از زبان کُردی نیستند
هیچ زبانشناس معتبری لُری را گویشی از کُردی نمیشناسد، و معتبرترین زبانشناس کُردی (ولادیمیر مینورسکی) گورانی را نیز کاملا مستقل از کُردی ارزیابی کرده. در مقاله منبع نیز ذکر شده. --اردشیر ۲۳:۰۹, ۹ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] زبان لری
در کوهستان بختياری و قسمتی از مغرب استان فارس ايلهای بختياری و ممسنی و بويراحمدی به گويشهايی سخن مي گويند که با کردی خويشاوندی دارد، اما با هيچ يک از شعبه هاي آن درست يکسان نيست، و ميان خود آنها نيز ويژگيها و دگرگونيهايي وجود دارد که هنوز با دقت حدود و فواصل آنها مشخص نشده است. اما معمول چنين است که همه گويشهای بختياری و لری را جزو يک گروه بشمارند.
زبان لری یکی از زبانهای جنوبی گروه غربی زبانهای ایرانی به شمار می آید. گروهی از آریایی ها (ماد ها) پس از حرکت از خاستگاه شمالی خود سرتاسر نوار غربی را درنوردید تا به دریای پارس رسید. در این کوچ ، دسته هایی از گروههای آریایی در سرتاسر نوار غربی از شمال تا جنوب در بخشهای گوناگون ایران پراکنده شدند، از همین روی پیوند میان گویشهای کنونی در استانهای کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان، چهار محال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد،... دیده می شود. منطقه جغرافیای استفاده از این زبان – جنوب غربی - خاک ایران امروزی را در بر می گیرد . زبان لری در برگیرنده گستره وسیعی از واژگان زبانهای کهن ایرانی ( بویژه زبان پهلوی ) و بکارگیری فراوان آنها بصورت زنده در محاورات روزمره می باشد.
منبع: تاريخ زبان فارسی، دکتر پرويز ناتل خانلری، جلد اول.Mehdi-iul
-
- خوب شما دچار سوءتفاهم شدهاید. در اینکه زبان لُری با زبان کُردی «خویشاوندی» دارد که شکی نیست، همانطور که زبان فارسی هم با کُردی خویشاوندی دارد و زبان لُری هم با فارسی خویشاوندی حتی نزدیکتر دارد. ولی میتوانید خودتان به تقیسمات خانوادگی زبانهای هندواروپائی (شاخهی ایرانی) مراجعه کنید و ببینید از دیدگاه علم زبانشناسی، زبان لُری کجا قرار گرفته. این که چیز چندان مشکلی نباید باشد؟ --اردشیر ۲۲:۰۸, ۱۶ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] لکی حلقه میانی زبانهای کردی تبار و فارسی تبار
گویش لکی با گویشهای جنوبی زبان کردی به ویژه گویشهای سورانی و گورانی نزدیکی دارد و از دیدگاه زبانشناختی لکی حلقه میانی زبانهای کردی تبار و فارسی تبار به شمار میآید. زبان کردی و شاخه های متعدد آن از دیدگاه تحولات تاریخی زبانها و لهجه های ایرانی جزو زبانهای "شمال غربی" ایران محسوب میگردند.
گویش لکی در میان مردمان ساکن در جنوب نواحی کردنشین ایران (در قسمتهایی از کرمانشاه و ایلام) و نواحی سردسیر شمال و شمال غربی استان لرستان رایج است و هم اکنون انبوهی از مردمان این مناطق بدان تکلم میکنند. در کردستان عراق (جنوب کردستان) تعداد گویشوران لک بیشتر از ایران است.
حوزه گسترش گویش لکی به ترتیب از شمال شرق به شمال غرب عبارتند از: بخشهایی از شهرستان بروجرد. شهرستان سلسله یا الشتر در شمال. شهرستان دلفان یا نورآباد در شمال غرب. شهرهای صحنه، کنگاور، سنقر و دینور در استان کرمانشاه و بخشهایی از تویسرکان، نهاوند و اسدآباد در استان همدان.
البته برخی ادعا کرده اند که زبان لکی عضوی خارج از زبان کردی و لری میباشد. درتاریخهای گذشتگان از جمله تاریخ گزیده نوشته حمدالله مستوفی از الشتر به عنوان یکی از ایالات بزرگ کردستان یاد شده است.
زبان لکی در طول تاریخ وسعتی به مراتب بیشتر از امروزه را شامل میشده است، اما تا قبل از براندازی نظم تاریخی لرستان در زمان رضاشاه پهلوی تقریبا تمام طوایف لر کوچک (غیر از چند طایفه در خرم آباد، پلدختر و اندیمشک که به گویشهای لری خرم آبادی، پاپیونه و غیره... صحبت میکنند (که هرکدام از این گویشها نیز به نوبه خود واژگان لکی دارند) به لکی تکلم میکرده اند.
نگاه کنید به:
مقدمه فرهنگ فارسی – دکتر محمد معین و مقدمه لغتنامه دهخدا ، بخش نخست ، زبانها و لهجه های ایرانی.Mehdi-iul ۲۳:۳۲, ۱۴ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] بحث زبان سنگسری
زبان کردی نیز عضوی از شاخهٔ غربی ، شمالغربی زبانهای ایرانی است. در زبان کردی نیز واژه هایی وجود دارد که با واژه های زبان سنگسری و احتمالاً زبان سکایی همانند می باشد که به طور مثال چند نمونه از واژههای زیر ذکر می گردد:
زبان سکایی>> *زبان کردی
aspa:اسب>> اسپِه: اسب
atar:آذر>>>> آتر/آگر: آتش آذر
carma:چرم>> چرما: چرم
سنگسری>>> * کردی
کَس: کوچک
مَس: بزرگ
مونگ: ماه >>> *مونگ: ماه
اِسِه: اکنون >> *اِسِه: اکنون
هَپو: آب(کودکانه)
تَ: مال تو
لوژِنگ: هواکش ٬ روزن
شته واش: نوعی گیاه سمی
اِسپِه: سگ >> *اسپِه: اسب
ورف/وفر: برف >> *ورف/وفر: برف
دَس: ده
گوت: سراپرده ، خیمه
اینو: پیر و ناتوان
وَرک: گرگ
نسوم: زمین پست ، دور از تابش آفتاب
گوراسکا: سوراخ و حوش
پیمه: زمین
مشتی مچی: به اندازهٔ یک مشت >> *مشتی مچی: به اندازهٔ یک مشت
اَ: من
پَس: گوسفند >> *پَس: گوسفند
بسیاری از واژه های پهلوی اشکانی همانند یا مشابه واژه های سنگسری است. مثلاً:
شپ: جهش >> *شپ: جهش
گریو: گردن
تر: ناحیه
کرند: کنند
واش: گیاه ، علف
از: من >> *از: من
ورگ: برگ >> *ورگ: برگ
واخت: گفته
واژندم: به من می گوید
وَر: حصار ، محوطه >> *وَر: حصار ، محوطه
wikidoost ۰۳:۱۱, ۲۸ ژانویه ۲۰۰۷ (UTC)