بحث:افریقا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

درباره این جریان «ی» اضافه بار دیگر هم در جای دیگر نوشته بودم. به نظر من اگر قرار باشد بجای درباره بنویسیم "درباره‌ی" و در همه جا فاصله‌های مجازی بکار ببریم هم کار تایپ کردن به فارسی جزو اعمال شاقه و کاری غیرعملی میشود و هم هیچ بازدیدکننده ای نمی آید به هنگام جستجو از فاصله های من در آوردی مجازی و این ابداعات عجیب استفاده کند. هیچ فارسی زبان هیچگاه در نامه نگاری و چت کردن و وبلاگ نویسی و غیره ابدآ این روش های دست و پاگیر را اجرا نخواهد کرد و اگر بخواهد به این صورت بنویسد از تایپ کردن به زبان مادری سیر خواهد شد و عطایش را به لقایش خواهد بخشید. این روش که در هر جمله سه چهار بار بخواهیم شیفت/کنترل/2 را فشار بدهیم باعث میشود که تایپ به فارسی کاری عذاب آور بشود. جدً از دوستان خواهش میکنم از فاصله مجازی بجز در موارد خاص (مثلآ واژه های دوبخشی مثل کنده‌کاری) بپرهیزند وگرنه جستجو در این دانشنامه برای عموم بیفایده خواهد شد. --ماني ۱۷:۳۰, ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۵ (UTC)


Police 21:22, ۲۶ دسامبر ۲۰۰۵ (UTC)Why is it Afriqha. we pronounce it Aaafrigha

با درود.

منهم با تلفظ آفریقا موافقم.

قالب اصلی هم که درست شده بود قالب آفریقا بود. ولی از آنجا که دیدم در برخی از نوشتارها افراد نوشته اند Template:افریقا و کار نکرده، قالب قبلی را در این تلفظ دیگر هم کپی کردم تا جدول مربوطه در همه نوشتارها درست دیده شود.

پاینده باشید. --ماني 21:32, ۲۶ دسامبر ۲۰۰۵ (UTC)

آفریقا تلفظ رایجتری است. مدیران لطفاً صفحه را به عنوان رایجتر برگردانند.

--ماني ۱۴:۳۰, ۲ اوت ۲۰۰۶ (UTC)

oi vocês sao idiotas retardados^^

فهرست مندرجات

[ویرایش] Translation from en.wikipedia to be adapted to fa.wikipedia

 نقشه جهان نمايشگر قاره آفريقا
نقشه جهان نمايشگر قاره آفريقا

آفريقا دومين قاره بزرگ از لحاظ وسعت و جمعيت پس از قاره آسيا مي باشد و با مساحتي بالغ بر 30221532 کيلومتر مربع (11668545 مايل مربع) شامل جزايري است که %6 از کل سطح زمين، و %4/20 از کل خشکيهاي آن را مي پوشاند. <نام مرجع = sayer >sayer، April Pulley. "آفريقا" (1999)، کتابهاي قرن بيست و يک. شابک 2-1367-7613-0 <مرجع/> با بيش از 890ميليون نفر (طبق آمار 2005) جمعيت در 61 ناحيه، حدود %14 جمعيت انساني دنيا را در برمي گيرد.

اين قاره از شمال به درياي مديترانه، از شمال شرق به کانال سوئز و درياي سرخ، از جنوب شرق به اقيانوس هند، و از غرب به اقيانوس اطلس محدود مي شود.

آفريقا در دو سوي خط استوا قرار گرفته و نواحي اقليمي متعددي را در برمي گيرد؛ آن تنها قاره اي است که از منطقه معتدله شمالي تا منطقه معتدله جنوبي اکتداد يافته است. به دليل فقدان بارشهاي منظم طبيعي و آبياري، و نيز تاحدودي عدم وجود سيستمهاي توده اي يخ يا سفره هاي زيرزميني کوهستاني، هيچگونه اثر معتدل کننده طبيعي بر اقليم به استثناي نزديک سواحل در آن وجود ندارد.

اگرچه گمانه زنيهاي اروپا درباره ماهيت صحراي اتيوپي در جنوب آفريقا به زماني بيش از دو هزارسال قبل بازمي گردد، کلا" آفريقا به عنوان قديمي ترين قاره اي محسوب مي شود که بشر در آن سکونت داشته است.

[ویرایش] ريشه شناسي

الگو:ويکشنري آفري نام يکي از مردماني بوده که در آفريقاي شمالي نزديک مرکز ابالتي کارتاژ ساکن بوده اند. پسوند رومي " ca – " بيانگر " کشور يا سرزمين" است. [۱]

  • لغت لاتيني " aprica " به مفهوم " آفتابي " است؛
  • کلمه " aphrike " در زبان يوناني| يوناني به معنای " بدون سرما " است. اين نام از سوي لئو آفريکانوس مورخ (1554-1488) مطرح شد، که لغت يوناني "phrike " (φρίκη ، يعني " سردي و هراس") را با پسوند منفي کننده "-a " پيشنهاد نمود، درنتيجه اين بيانگر سرزميني عاري از ترس و لرز است. اما، تغيير صوت "ph" به "f" که در زبان يوناني در حدود قرن دهم ثبت شده است، احتمال نمي رود ريشه اين تغيير باشد.

آفريقاي باستاني رمي در غرب مصر واقع شده، در حالي که کلمه " آسيا " براي اشاره به سرزمين آناتولي و نواحي شرق آن بکار رفته است. خط مشخصي از طريق بطلميوس جغرافيادان (165-85م) بين اين دو قاره کشيده شده که اسکندر را در کنار خط صفر طول جغرافيايي نشان مي دهد، کانال سوئز و درياي سياه را به عنوان مرز بين آسيا و آفريقا مي سازد. زماني که اروپايي ها خواستند پهنه واقعي اين قاره را درک نميکنند، ايده " آفريقا " را بر اساس دانش خود تشريح نمودند.


[ویرایش] جغرافيا

الگو:اصلي [[Image:Africa satellite orthographic.jpg|thumb|250px| [[تصوير ماهواره اي مرکب آفريقا

آفريقا بزرگترين قطعه برجسته از سه مجموعه بزرگ جنوبي در توده اصلي سطح خشکي هاي زمين است. ضمن جدا شدن از اروپا به وسيله درياي مديترانه، آن در منتها اليه بخش شمال شرقي خود توسط کانال سوئز (مجزا شده توسط کانال سوئز) به طول km130 (80 مايل) به آسيا مي پيوندد. <مرجع> دريسدال آلاسدير و جرالد اچ. بلیک(1985) " خاور ميانه و شمال آفريقا"، نشر دانشگاه آکسفورد آمريکا. شابک 0-503538-19-0. <مرجع> همچنين، به لحاظ جغرافياي سياسي ، شبه جزيره سينا در شرق کانال سوئز اغلب به عنوان بخشي از آفريقا محسوب مي شود. http://www.nationalgeographic.com/xpeditions/atlas/index.html?Parent=africa&Rootmap=&Mode=d][1]) . از شمالي ترين نقطه در شمال، راس بن سکادر تونس ('21 ° 37 شمالي) تا جنوبي ترين نقطه، تنگه آگولهاس در آفريقاي جنوبي (15 '51 °34 جنوبي) يک فاصله تقريبي 8000 کیلومتر(5000مايل) وجود دارد؛ <مرجع> Levin Evans (1924) " آفريقا" نشر کلاردندن. <مرجع/> از تنگه کيپ ورد| کيپ ورد، "22'33°17غربي، در غربي ترين نقطه تا راس هافون در سومالي، "52'27°51شرقي، در شرقيترين نقطه، تقريبا" 7400 کیلومتر (4600مايل) فاصله است. <نام مرجع= MW> (1998) " فرهنگ لغت جغرافيايي ميريام وبستر(فهرست)". ميريام وبستر صفحات 11-10. شابک 0-546-87779-0. <مرجع/> خط ساحلي آن 26هزارkm (16100مايل) طول دارد، و عدم وجود دندانه هاي عميق در ساحل آن بيانگر آن حقيقت است که اروپا تنها ²km1040000 | ² m 12 E1 (4010000مايل مربع) آن را تحت پوشش قرار مي دهدو -؛ حدود يک سوم سطح آفريقا-؛ و داراي خط ساحلي km32000 (مايل19800) خط ساحلي مي باشد. </ ميريام وبستر = نام مرجع>

بزرگترين کشور آفريقا سودان و کوچکترين کشور آن سيشل بوده که يک مجمع االجزاير در خارج از ساحل شرقي آن مي باشد.

[۲]

کوچکترين کشور ناحيه خشکي آن گامبيا است.

[ویرایش] اقليم، پوشش جانوري و گياهي

آب و هواي آفريقا از اقليم حاره اي| حاره اي تا فراشمالگان در بالاترين قلل آن در نوسان است. در ناحيه شمالي آن عمدتا" بيابان يا مناطق باير وجود دارد، در حالي که مناطق مرکزي يا جنوبي شامل دشتهاي گرم (استوايي) و نواحي جنگلي باراني بسيار متراکم مي باشد. در ميان اين دو نوعي همگرايي در الگوهاي گياهي همچون ساحل و استپ غالب است.

آفريقا احتمالا" از اين جهت که بزرگترين ترکيب از بالاترين تراکم و " دامنه آزادي" را براي جمعيتهاي جانوران وحشي و تقابل آنها به وجود آورده به خود مي بالد، ضمن آن که جمعيتهاي وحشي از جانوران بزرگ گوشتخوار نظير شيرها، کفتارها، و چيتا ها و نيز گياه خواراني همچون بوفالو آفريقايي| گاو وحشي، گوزن، فيل ها، شتر ها، و زرافه ها بطور آزادانه بر روي دشتهاي عمدتا" وسيع بدون مالک شخصي پراکنده اند، و علاوه بر جانوران جنگلي (از جمله مارها و پستانداران بزرگ اوليه و اکوسيستم آبي| زندگي آبي (مثلا" سوسمارها و دوزيستان) در آن وجود دارند.

[ویرایش] تاريخچه

الگو:اصلي

                [[Image:Afryka 1890.jpg|right|thumb|right|300px| نقشه آفريقا در 

[[سال 1890

آفريقا گهواره بشري| قديمي ترين منطقه مسکوني زمين با گونه هاي بشري از ياخته (حوا) زن باستاني آفريقا | ريشه مي گيرد، بر روي کره خاکي است. طي اواسط قرن بيستم، انسان شناسان| انسان شناسي سنگواره هاو شواهدي از وجود بشر که احتمالا" به قبل از 7ميليون سال پيش برمي گردد، دست يافتند. فسيل از گونه هاي متعددي از بشرهاي ميمونوار که تصور مي شود به انسان نوين امروزي تکامل يافته، باقي مانده است، همچون " آسترالوپيتاکوس آفارنسيس" که از لحاظ راديو متريک قدمت آن به 0/3-9/3 ميليون سال پيش از ميلاد مسيح| قبل از ميلاد باز مي گردد، [۳] پارانتروپوس بويسي (3/2 تا 4/1ميليون سال پيش از ميلاد مسيح)[۴]

کشف شده است(600 هزار تا 9/3ميليون سال پيش از ميلاد مسيح)و " هومو ارگاستر" 

[۵]

استخوان ايشانگو که حدود 25هزار سال قدمت دارد، که چوب خط | خطوط محاسباتي را در ملاحظات رياضي نشان مي دهد. در سراسر دوران ماقبل تاريخ بشر، آفريقا (همانند ديگر قاره ها) هيچگونه سرزمينهاي (مدون) کشوري نداشت، و در عوض گروه هاي شکارچي همچون خويي و بوشمن ها| سان در آن اقامت داشتند. [۶][۷][۸]

اگرچه بطور مطلق هيچگونه ارقام ثبت شده اي وجود ندارد، نظريه پردازان تصور مي نمايند که از 130هزار سال پيش از ميلاد گروهي از جمعيتهاي آفريقايي در صحرا ساکن شده اند که در آن زمان يک دره حاصلخيز بوده که با رودخانه هاي متعددي پوشانده شده بود. گسلهاي هنرمندانه در (بيابان) زرد تيره گون آفريقايي در اين زمان، قديمي ترين تصاوير جهان مي باشند. در 70هزار سال پيش از ميلاد آفريقا متحمل انقراض %30 از گونه هاي حيات وحش خود شد. الگو:حقيقت بر طبق اين نظريه، در 30هزار سال پيش از ميلاد جهان وارد آخرين دوره اصلي يخبندادن خود شد. در نتيجه اين اين موضوع، بيابان صحرا به سرزمينهاي مرتفع اتيوپي رسيدند. رشته کوه هاي مرکز آفريقا با لايه هاي يخ پوشيده شده بودند. رودخانه نيل، در شمال خارطوم ناپديد شد. الگو:حقيقت

گمان مي رود در پايان عصر يخبندان در حدود 10500سال پيش از ميلاد، صحرا دوباره به يک دره حاصلخيز سبز تبديل شده باشد، و جمعيتهاي آفريقائي از سرزمينهاي مرتفع ساحلي و داخلي در زيرمجموعه صحراي آفريقا به آن بازگشتند. اما، گرم و سرد شدن اقليم به آن معني بود که تا 5هزار سال قبل از ميلاد منطقه صحرا به طور فزاينده اي خشکتر مي شد. جمعيت از ناحيه صحرا به سمت دره نيل در زير آبشار دوم کوچ کردند که در آنجا مکانهاي اقامت دائمي يا نيمه دائمي را ايجاد نمودند. نوعي بازگشت عمده اقليمي رخ داد، در حالي که ميزان بارشهاي سنگين و دائمي را در مرکز و شرق آفريقا کاهش مي داد. از اين پس شرايط خشک در آفريقاي شرقي، به ويژه اتيوپي در 200سال گذشته غلبه کرده است.

اهلي کردن دامها در آفريقا پيش از کشاورزي بوده، و ظاهرا" در کنار آن فرهنگهاي انجام شکار نيز وجود داشته است. گمان مي رود که از6هزار سال پيش از ميلاد دامها نيز در شمال آفريقا اهلي شده بودند. [۹]. در مجموعه صحرا- نيل، مردم جانوران متعددي را اهلي نمودند از جمله قاطر، و بزهاي کوچک با شاخهاي پيچيده که از الجزاير تا صحراي نوبه پراکنده بودند. از لحاظ کشاورزي، اولين موارد پرورش گياهان براي مقاصد کشاورزي در ناحيه ساحل در حدود 5هزار سال پيش ازميلاد اتفاق افتاده، زماني که ذرت خوشه اي و برنج آفريقايي در اين منطقه شروع به روئيدن نمودند. در حدود همين زمان، و در همان ناحيه، مرغ خانگي گينه اي اهلي شد. بر طبق "اطلس تاريخ جهان آکسفورد" ، در 4هزار سال پيش از ميلاد آب و هواي صحرا با روند بسيار سريعي شروع به خشکتر شدن نمود. [۱۰] اين تغيير اقليمي باعث از بين رفتن درياچه ها و رودها بطور عمده گرديد و در نتيجه روند کويري شدن را افزايش داد. در عوض، اين مسئله مقدار نقل مکانها را براي اسکان کاهش داد و سبب شد تا به سير مهاجرتها جوامع کشاورزي به اقليمهاي گرمسيرتر در غرب آفريقا کمک نمايد. [۱۱]

از 3هزار سال  ق. م . کشاورزي بطور مستقل در هر دو نقطه حاره در غرب آفريقا، که سيب زميني شيرين آفريقايي و خرماي روغني در آن پرورش داده مي شد، و نيز در اتيوپي که قهوه و گياه تف به عمل مي آمد، وجود داشت. هيچ جانوري بطور مستقل در اين مناطق پرورش داده نمي شد، اما عمل پرورش دهي آنها از نواحي ساحل و نيل در اين مناطق شايع نشده است. 

[۱۲]. محصولات کشاورزي نيز از نواحي ديگر در طول اين دوران به دست آمده مانند ارزن دري (سفيد)، لوبياي چشم بلبلي، بادام زميني، پنبه، خربزه و کدوي قلياني| کدوبطري که از نظر کشاورزي در هردو منطقه غرب آفريقا و ساحل به عمل مي آمدند در حالي که ارزن انگشتي، انواع لوبيا، عدس، بزرک در اتيوپي پرورش داده مي شد.

[۱۳].

پديده بين المللي که تحت عنوان فرهنگ بيکر (دواير سنگچين باستاني) شناخته شده آغاز شد تا شمال غرب آفريقا را تحت تاثير قرار دهد. به دليل آن که آلات ظاهرا" سراميک مانندي در گورستانهاي آنها يافته مي شد به نام فرهنگ بيکر خوانده مي شد که همراه با پيدايش نوعي ذهنيت جنگجويانه بوده است. نگاره هاي سنگي در شمال آفريقا در اين دوره جانوران را نشان مي دهد و همچنين مکانهايي را که بر شخصيت بشري تاکيد جديدي دارند، و مجهز به سلاح ها و آلات تزئيني مي باشند. مردم درياچه هاي بزرگ آفريقا| ناحيه گريت ليکز آفريقا در ساحل شرقي درياي مديترانه ساکن شدند تا به اعقاب اوليه کنعانيهايي تبديل شوند که بر سرزمينهاي پست بين رود اردن، مديترانه و صحراي سينا چيره شدند.

ازهزاره اول پيش از ميلاد آهنگري| آهنکاري در شمال آفريقا ظهور پيدا نموده استو به سرعت شروع به گسترش در سراسر صحرا و داخل نقاط شمالي در زيرمجموعه صحراي آفريقا مي کند ،

Africa [۱۴] و از سال 500 ق. م. فلزکاري شروع به رواج در آفريقاي غربي و احتمالا" پس از آن که توسط مردم کارتاژي (قرطانجه اي) به اين منطقه ارائه گرديد، مي کند. آهنگري بطور کامل از حدود 500ق م در نواحي شرق و غرب آفريقا به وجود آمد، اما مناطق ديگر تا اوايل قرون اول ميلادي به آن نپرداختند. برخي از اشياء مسي در مصر، شمال آفريقا، نوبه و اتيوپي در غرب آفريقا طي حفاريهايي استخراج شده اند که قدمت آنها به 500ق م بازمي گردد، که بيان مي کنند که شبکه هاي تجاري از همين زمان ايجاد شده اند. [۱۵].

=== تمدنهاي اوليه و تجارت ===

حدود 3300 سال پيش از ميلاد، شواهد تاريخي در آفريقا پيدايش سواد را در تمدنهاي تحت حکومت فراعنه| فرعوني از مصر باستان نشان مي دهد، که با سطوح متغيري از تاثير در ديگر نواحي تا سال 343ق م. ادامه يافت. [۱۶][۱۷] تمدنهاي برجسته در زمانهاي مختلف شامل کارتاژ، قلمرو اکسوم، قلمروهاي نوبيه، امپراطوري هاي پادشاهي ساحل| ساحل (کانم بورنو)، امپراطوري غنا ، امپراطوري مالي ، و امپراطوري سونگهاي| سونگهاي، زيمباوه کبير، و قلمرو کنگو مي شوند.

. [۱۸][۱۹]

پس از آن که صحرا به کوير تبديل شد، مانع غيرقابل نفوذي براي مسافران بين شمال و جنوب ايجاد نمود. حتي پيش از استفاده از شتر، 

ref>Stearns, Peter N. (2001) " دائرة المعارف تاريخ جهان", Houghton Mifflin Books. p. 16. ISBN 0-395-65237-5.</ref>

استفاده از گاوهاي نر براي عبور از صحرا متداول بود، مسيرهاي تجاري از واحه هايي مي گذشتند که از ميان بيابان عبور مي کرد. شتر اولين بار توسط امپراطوري ايران| ايرانيها در سال 525 ق. م. به مصر آورده شد، اما تا قرن هشتم ميلادي، گله هاي آن به حد کافي در شمال آفريقا پراکنده نشدند تا تجارت فرا- صحرايي در آن منطقه به وجود آيد.

.[۲۰] بربرهای ساهانجا اولین کسانی بودند که این حیوانات را به خدمت گرفتند.

آفريقا قبل از استعمار شدن، احتمالا" تا ده هزار سرزمين و حکومت داشته است،

                                           [2]                   

که بر اساس انواع مختلف ساختار و حکومت سياسي از يکديگر متمايز مي شدند. اين موارد شامل گروه هاي خانوادگي کوچک از شکارچيان همچون مردم بوشمن| سان از جنوب آفريقا؛ و گروه هاي بزرگتر و منسجم تر همچون دسته هاي فرقه اي خانوادگي از مردم بانتو – زبان در مرکز و جنوب آفريقا و دسته هاي فرقه اي بسيار منسجم در شاخ آفريقا، قلمروهاي ساحلي، و نيز مناطق شهري خود گردان همچون شهرهاي تجارتي ساحلي مردم سواحيلي در ساحل شرقي آفريقا که شبکه تجاري را تا چين گسترش مي دادند.

در سال 1414، ژنگ هي، دريادار چيني از ساحل شرقي آفريقا ديدار نمود. در سال 1482، پرتقال| پرتقالي ها اولين دسته ايستگاه هاي تجاري را در امتداد ساحل غنا در المينا تاسيس کردند. کالاهاي عمده مورد معامله در آن عبارت بود از بردگان، طلا، عاج و ادويه جات. کشف آمريکا از سوي قاره اروپا در سال 1492 در پي توسعه بزرگ تجارت برده بود که پيش از دوران پرتقاليها انجام گرفت، که تقريبا" فقط به وسيله تجارت از راه خشکي انجام مي شد و هرگز به يک قاره محدود نمي گرديد. [۲۱]

در غرب آفريقا، تنزل تجارت برده اطلسي در دهه 1820 موجب تغييرات شديد اقتصادي در کشورهاي منطقه شد. افت تدريجي برده داري، با فقدان تقاضا براي بردگان در جهان نو، افزايش قانون ضد برده داري در اروپا و آمريکا، و خروج فزاينده ناوگان سلطنتي از ساحل غربي آفريقا، تسرع شد که کشورهاي آفريقائي را وادار مي نمود تا از منابع جديد اقتصادي استفاده نمايند. بزرگترين قدرتهاي غرب آفريقا: اتحاديه آسانته، داهومه | قلمرو داهومه، و امپراطوري اويو، روشهاي متفاوتي را براي اعمال اين تغييرات بکار بردند. آسانته و داهومه بر گسترش " بازرگاني قانوني" در شکل خرماي روغني، کاکائو، الوار چوب و طلا متمرکز شدند تا پايه اي براي تجارت صادرات نوين در غرب آفريقا ايجاد نمايند. امپراطوري اويو، که نتوانست اين کار را انجام دهد، در اثر جنگهاي داخلي از هم فروپاشيد. 

[۲۲]

=== جستجوي پيش از استعمار ===

در اواسط قرن نوزدهم اروپائيها و به ويژه جستجوگران بريتانيايي علاقمند به جستجو در قلب اين قاره شدند و عرصه را براي تجارت، استخراج معادن و ديگر بهره برداريهاي بازرگاني به آن گشودند. علاوه براين، تمايلي براي متمايل کردن ساکنان آن به دين مسيحيت وجود داشت. ناحيه مرکزي آفريقا هنوز تا حد زيادي براي اروپايي ها تا اين زمان ناشناخته بود. ديويد ليوينگ استون بين سال 1852 تا سال 1873 به هنگام مرگش در اين قاره به جستجو مي پرداخت؛ در ميان ديگر ادعاها براي کسب اين افتخار، وي اولين اروپايي بود که آبشارهاي ويکتوريا مشاهده نمود. هدف اصلي افراد جستجوگر يافتن سرچشمه رود نيل بود. سفرهاي ريچارد فرانسيس بورتن| بورتن و ژان هانينگ اسپک| اپک (1858-1857) و اسپک و جيمز آگوستوس گرنت| گرنت (1863) منجر به يافتن درياچه تانگانيا و درياچه ويکتوريا شد. مورد اخير نهايتا" به عنوان سرچشمه رود نيل اثبات شد. در پي سفرهاي مستمر ساموئل بيکر| بيکر و هانري مورتن استنلي| استنلي، آفريقا تا پايان قرن مزبور به خوبي جستجو و اين به راهي براي استعمار منجر گرديد که نتيجه آن بود.

[ویرایش] استعمار و "تقلا به خاطر آفريقا "

الگو:اصلي

 نقشه نشان دهنده مدعيان اروپائي قاره آفريقا در آغاز جنگ جهاني اول"
نقشه نشان دهنده مدعيان اروپائي قاره آفريقا در آغاز جنگ جهاني اول"
در اواخر قرن هجدهم، قدرتهاي امپرياليسم| امپرياليستي نوعي " تقلا به خاطر آفريقا" از خود نشان دادند و بيشتر نواحي اين قاره را اشغال کردند، و کشورهاي مستعمره| استعماري متعددي ايجاد کردند و تنها دو کشور مستقل را رها نمودند: ليبريا، يک کشور مستقل که بخشي از آن از سوي افراد آمريکائي آفريقائي؛ و حبشه مسيحي ارتودوکس (امروزه با نام اتيوپي) محل سکونت قرار گرفت. اين اشغال استعماري تا پس از پايان جنگ جهاني دوم ادامه يافت، زماني که تدريجا" تمام کشورهاي استعمارشده به استقلال رسمي دست يافتند.

استعمال يک اثر بي ثبات کننده بر آن چيزي داشت که شماري از گروه هاي نژادي هنوز آن را در سياستهاي آفريقائي حس مي کنند. پيش از نفوذ اروپا، مرزهاي ملي چندادن مورد توجه نبودند، در حالي که آفريقايي ها کلا" از عملکردهاي نواحي ديگر جهان همچون شبه جزيره عربستان دنباله روي مي نمودند، که حوزه گروهي بود که با نفوذ نظامي يا تجاري آن سازگاري داشت. پافشاري اروپا بر کشيدن مرز در اطراف سرزمينها براي جدا ساختن آنها از ديگر قدرتهاي استعماري، در غير اين صورت، اعلب موجب جداسازي گروه هاي سياسي مجاور با هم، يا واداشتن دشمنان سنتي به زندگي با بکديگر بدون هيچگونه منطقه بيطرف بين آنها مي شد. اما مثلا"، رود کنگو ظاهرا" يک مرز جغرافيايي طبيعي است، که در آن گروه هايي با زبان ، فرهنگ يا شباهت ديگر در دو سوي رودخانه زندگي مي کنند. تقسيم زمين بين بلژيک و فرانسه در امتداد يک رودخانه اين گروه ها را از يکديگر جدا مي سازد. آنهايي که در مناطق صحرا يا نوحي پايين صحراي آفريقا زندگي مي کنند، و براي قرن ها در آن به تجارت پرداخته اند، اغلب خود را بر روي مرزهايي مي يابند که تنها بر روي نقشه هاي اروپايي قرار دارد.

در کشورهايي که داراي جميت عمده اي اروپايي ها مي باشند، مانند رودزيا (هم اکنون زيمبابوه) و آفريقاي جنوبي، نظام هاي شهروندي طبقه دوم اغلب به منظور دادن قدرت سياسي به اروپائيان فراتر از تعداد ساکنان آنها، تنظيم مي شود. در کشور آزاد کنگو، ملک شخصي پادشاه لئوپولد دوم از بلژيک، با جمعيت بومي رفتارهاي غير انساني مي شد، و با نيروي کار برخوردي شبيه به جايگاه يک برده مي شد. اما، اين خطوط همواره بطور قطع بر مبناي خطوط نژادي ترسيم نمي شد. در ليبريا، شهرونداني که اعقاب بردگان آمريکايي بودند به مدت 100سال يک نظام سياسي داشتند که به بردگان سابق و بوميان در منطقه اختيار قانوني تقريبا" يکساني مي داد با وجود اين حقيقت که بردگان سابق تعدادشان از لحظ فراواني ده به يک نسبت به کل جمعيت بود. الهام اين نظام به اين کشوراز سوي سناي آمريکا بود، که با وجود فراواني بيشتر جمعيت آنها نسبت به قبل، قدرت آزادي و جايگاه هاي بردگان را با هم متوازن ساخته بود.

اغلب اروپائي ها اين توازن قدرت را تغيير دادند، و تقسيمات نژادي ايجاد کردند که پيشتر وجود نداشت، و يک دوگانگي فرهنگي ثابت را براي ساکنان بومي در اين نواحي که تحت کنترلشان بود، ايجاد نمودند. مثلا"، در آن جايي که هم اکنون روآندا و بروندي ناميده مي شود، دو گروه نژادي هوتوس و توتسي در زماني که استعمارگران آلماني کنترل اين منطقه را در قرن نوزدهم در دست داشتند، فرهنگشان در همديگر ادغام شده بود. درهم آميختگي، ازدواجهاي داخلي، و ادغام آداب و رسوم فرهنگي در طي قرنها بين آنها وجود داشت که تا آن زمان نشانه هاي مشهود تفرقه فرهنگي را از بين مي برد و ديگر موجب ايجاد تفرقه نژادگرايانه نمي شد، تا اين که بلژيک يک دسته بندي نژادي را براي کنترل منطقه بکار گرفت که نژاد گرائي آن مبتني بر دسته بنديها و فلسفه هاي متناسب با فرهنگ اروپايي در آن زمان بود. اصولا" اصطلاح هوتو به مردم کشاورزي اطلاق مي شد که به زبان بانتو تکلم مي کردند و امروزه از غرب به سمت روآندا و برندي نقل مکان کرده اند، و اصطلاح توتسي به مردم دامپرور شمال شرق اشاره دارد که بعدا" به اين ناحيه مهاجرت کردند. اين عبارات طبقه اقتصادي شخص را بدون در نظر گرفتن سابقه اجدادي تشريح مي کند؛ که در آن اشخاصي که در حدود 10 چارپا يا بيشتر داشتند به عنوان توتسي و آنهايي که کمتر از اين تعداد دام داشتند به عنوان هوتو محسوب مي شدند. اين يک خط مطلق نبود بلکه يک قاعده بدهي و کلي بود، و فرد مي توانست از هوتو به توتسي و برعکس جابجا شود.

بلژيکيها يک نظام نژادگرايانه را عرضه نمودند؛ ظواهر اروپايي مانند همچون پوست نرم تر، قد متوسط، بيني هاي باريک بيشتر براي نژاد حامي (پسر نوح) ايده آل تر به نظر مي رسد، و به آنهايي تعلق داشت که نزديکترين مردمان از لحاظ اجدادي به توتسي بودند، و به اين ترتيب قدرت به مردم استعمار شده داده مي شد. کارتهاي شناسائي بر اساس اين فلسفه صادر شدند.

[ویرایش] آفريقا پس از استعمار

امروزه، آفريقا شامل 53 کشور مستقل و خود مختار است که هنوز مرزهاي رسم شده طي استعمار اروپايي را دارند. از زمان استعمار به بعد، کشورهاي آفريقايي مکررا" درگير بي ثباتي، فساد، آشفتگي، و استبداد شده اند. اکثريت عمده ملل آفريقائي جمهوريهايي هستند که تحت برخي اشکال نظام حومت رياست جمهوري مي باشند. کشورعاي معدودي در آفريقا توانسته اند دولتهاي دوکراسي| دموکراتيک را حفظ نمايند، و تعدادي در عوض آن يک سري از کودتاهاي |کودتاي بيرحمانه و ديکتاتوري نظامي را سپري نموده اند. تعدادي از رهبران سيساسي آفريقايي پس از استعمار ژنرالهاي نظامي بوده اند که داراي سواد ضعيفي بوده و نسبت به مسائل حکومتي نا آگاه بوده اند. اما، بي ثباتي عظيم عمدتا" نتيجه به حاشيه فرستاندن ديگر گروه ها و فرقه هاي نژادي تحت حکومت اين رهبران مي باشد. بسياري از اين رهبران به منظور سياست تفرقه بينداز و حکومت کن| دستاورد سياسي درگيريهاي نژادي را دامن زده اند که تشديد شده بود، يا حتي به وسيله حکومت استعماري آن را ايجاد نموده اند. در بسياري از کشورها نيروهاي مسلح| نظامي به عنوان تنها گروهي محسوب شده اند که توانسته اند نظم را بطور موثر برقرار نمايند، و طي دهه هاي 1970و 1980 بر بسياري از کشورهاي آفريقايي حکومت کرده اند. طي دوره از اويل دهه 1960 تا اواخر دهه 1980، آفريقا بيشتر 70 عدد کودتا و 13 مورد ترور رياست جمهوري داشته است. مشاجرات مرزي و ارضي نيز رايج بوده، به علاوه آن که مرزهاي تحميلي اروپا در تعدادي از کشورها بطور گسترده صحنه درگيريهاي نظامي قرار گرفته است.

جنگ سرد بين ايالات متحده و اتحاد شوروي در مي گيرد، و نيز سياستهاي صندوق بين المللي پول، همچنين در بي ثباتي نقش ايفا مي کند. زماني که کشوري براي اولين بار مستقل مي شود، اغلب انتظار مي رود که خود را با يکي از دو ابرقدرت تراز(هماهنگ ) نمايد. بسياري از کشورها در آفريقاي شمالي از اتحاد شوروي کمکهاي نظامي دريافت کرده اند، در حالي که تعدادي از آنها در آفريقاي مرکزي و شرقي توسط ايالات متحده، فرانسه يا هر دو حمايت شده اند. دهه 1970 شاهد نوعي افزايش ( در موارد فوق) بود، جمهوريهاي تازه استقلال يافته آنگولا و موزامبيک خود را با اتحاد شوروي هماهنگ نمودن و غرب و جنوب آفريقا خواستار نفوذ شوروي در آن مناطق بود. برخي کشورهاي تحت حکومت احزاب کمونيست که در پي تحميل سياستهاي شوروي بدون نتيجه آن به بيرحميهايي همچون قحطي اتيوپي در سالهاي 89-1985 انجاميد. 

[ویرایش] سياستها

الگو:نقشه برچسبدار آفريقا

اتحاديه آفريقا (AU)، يک فدراسيون متشکل از تمام کشورهاي آفريقايي به جز مراکش مي باشد.

اين اتحاديه در آديس آبابا به عنوان مقر خود در 26ژوئن 2001تشکيل شد. در ژولاي 2004، مقر اتحاديه آفريقا به ميدرند در جمهوري مشروطه آفريقاي جنوبي منتقل شد. اما، کميسيون آفريقا| کميسيون اتحاديه آفريقا داراي مراکزي در آديس آبابا مي باشد. در واقع سياست آن در جهت تمرکز زدايي در موسسات فدراسيون آفريقا بوده تا تمام کشورها در آن سهيم باشند.

اتحاديه آفريقا، نبايد با کميسيون AU ، اشتباه شود که بر اساس مصوبه اتحاديه تشکيل شده و هدف آن تغيير دادن جامعه اقتصادي آفريقا، به عنوان يک مشترک المنافع فدراتيو، به يک مرجع تحت شرايط کنوانسيونهاي مقرر بين المللي مي باشد.اتحاديه آفريقا داراي يک دولت پارلماني تحت عنوان دولت اتحاديه آفريقا است که شامل سازمانهاي قانونگذاري، قضائي و اجرائي شده، و توسط رئيس جمهور اتحاديه آفريقا و رئيس مجمع، که همچنين رئيس جمهور پارلمان اتحاديه آفريقا نيز هست، رهبري مي شود. شخصي که رئيس جمهور AU مي شود از سوي PAP (پارلمان اتحاديه آفريقا) انتخاب مي گردد، و در نتيجه حمايت اکثريت را در PAP به دست مي آورد.

رئيس جمهور گرترود ايبنگوه منگلا رهبر مرجع و رئيس دولت اتحاديه آفريقا است با عنايت به اين واقعيت که او رئيس جمهور پارلمان اتحاديه آفريقا نيز مي باشد. او توسط پارلمان در جلسه افتتاحي در مارس 2004 براي يک دوره پنجساله انتخاب گرديد. PAP شامل 265 قانونگذاراست که 5 تن از آنان جزو مجمع مشروطه اتحاديه آفريقا هستند. حدود %21 از اعضاي PAP زن هستند.

توانها و اختيار رئيس جمهور پارلمان آفريقا از مصوبه اتحاديه و پروتکل پارلما اتحاديه آفريقا ناشي مي شود، و نيز انتقال (ميراث) اختيار رياست جمهوري از طريق معاهده هاي آفريقايي و بين المللي مطرح مي شود از جمله آن مواردي که تابع دبيرکل دبيرخانه OAU (کميسيون AU) نسبت به PAP مي باشد. دولت AU شامل تمام مقامات اتحاديه (فدرال)، منطقه اي، کشوري، و شهرداري و نيز صدها موسسه اي مي باشد که با همديگر امور روز به روز آن موسسه را مديريت مي کنند.

سياستهاي ناکام کشوري، اقدامات تجاري ناکارآمد جهاني، و اثرات تغيير اقليم جهاني منجر به قحطيهاي گسترده اي شده، و بخشهاي عمده آفريقا با سيستمهاي توزيع خود براي پخش غذا و آب کافي براي زمده نگهداشتن جمعيت مردم نا توان مادنه اند. آنچه پيش از استعمار منبع %90 طلاي جهان بوده، فقير ترين قاره موجود بر زمين بوده است، و مردم ديگر قاره ها از ثروتهاي سابق آن برخوردار شده اند. گسترش بيماري نيز بي حد و حصر است، به ويژه شيوع بيماري ويروس ناتواني ايمني بدن انسان (HIV) و نيز سندروم ناتواني اکتسابي ايمني (AIDS) که به واگيرمرگباري در اين قاره تبديل شده است. با وجود مشقتهاي بيشمار، نشانه هايي از اميد براي آينده اين قاره وجود داشته است. ظاهرا" حکومتهاي دموکراسي| دولتهاي دموکراتيک، شيوع پيدا مي کنند، اما هنوز اکثريت (جامعه ملي جغرافيايي ادعا مي کنند که تنها 13 کشور آفريقايي را واقعا" مي توان دموکراتيک به حساب آورد الگو:نياز به بيان است). تعدادي از کشورها حقوق بشر اساسي را براي همه شهروندان به رسميت شناخته اند و (مجانع) قضائي| دادگاه هاي قضائي مستقل تشکيل داده اند.

نشانه هاي روشني از ايجاد فزاينده شبکه ها در ميان سازمانها و کشورهاي آفريقائي وجود دارد. در جنگ داخلي در جمهوري دموکراتيک کنگو (سابقا" زئير) علاوه برمداخله کشورهاي غير آفريقائي ثروتمند، کشورهاي آفريقائي همسايه هم شرکت داشتند (همچنين نگاه کنيد به جنگ دوم کنگو). چون اين درگيري در سال 1998 آغاز شد، نسبت تخميني مرگ به 4 ميليون نفر رسيد. [۲۳]

بسياري از ناظران اظهار مي نمايند که اين درگيري نقشي مشابه با جنگ جهاني دوم ايفا نموده، پس از آن که کشورهاي اروپائي جوامع آنها را يکپارچه مي نمايد به نحوي که جنگ بين آنها غير قابل تصور مي شود. انجمنهاي سياسي همچون اتحاديه آفريقا نسبت به همکاري بيشتر و صلح بين تعدادي از کشورهاي اين قاره اظهار اميدواري مي نمايد. نقضهاي گسترده حقوق بشر هنوز در تعدادي از بخشهاي آفريقا واقع مي شود که اغلب در اثر غفلت آن کشورها است. بيشتر يک چنين تجاوزاتي به علل سياسي و معمولا" به عنوان اثر جانبي جنگ داخلي اتفاق مي افتد. کشورهايي که در آنها تجاوزات عمده به حقوق بشر در زمانهاي اخير گزارش شده است عبارتند از جمهوري دموکراتيک کنگو، سييرا لئون، ليبريا، سودان، کوته ديووآر. 

[ویرایش] اقتصادي

الگو:اصلي

 نقشه کميته اقتصادي آفريقا
نقشه کميته اقتصادي آفريقا

تا حدود زيادي به دليل اثرات استعمار، دولتهاي فاسد و استبداد، آفريقا فقيرترين قاره مسکوني دنيا است. بر طبق گزارش توسعه انساني سازمان ملل متحد در سال2003، 25 رده پاييني جدول کشورها (از رتبه 151 ام تا 175 ام) همگي کشورهاي آفريقايي بوده اند. [http:hdr.undp.org/]

در حالي که رشد سريع در چين و اکنون در هند، و نيز رشد ميانه در آمريکاي لاتين ميليونها (واحد) فراتر از زندگي موجود رفته است، آفريقا از نظر تجارت، سرمايه گذاري خارجي، و درآمد سرانه روند قهقرائي داشته است. اين فقر اثراتي از جمله اميد به زندگي پايين، تنش، و بي ثباتي – که عوامل دخيل در فقر قاره هستند، گسترش داده است.

برخي نواحي، به خصوص بوتسوانا و آفريقاي جنوبي موفقيت اقتصادي را تجربه نموده اند، من جمله افتتاح بازار سهام ژوهانسبورگ. اين مسئله تا حدودي در اثر ثروت منابع طبيعي شان به عنوان توليد کننده عمده طلا و الماس با هم بوده، و تا حدودي نيز به دليل نظام قانوني مناسب و پايدار آن مي باشد. همچنين آفريقاي جنوبي به سرمايه مالي، بازارهاي متعدد، کار مهارتي، و اولين زيرساختار در بيشتر (بخشهاي) کشور خود دست يافته است. کشورهايي همچون غنا، کنيا، کامرون و مصر، ديگر کشورهاي آفريقائي هستند که پيشرفتهاي قابل مقايسه داشته اند.

نيجريه بر روي يکي از بزرگترين ذخاير ثابت شده نفت در جهان قرار گرفته است و ضمن داشتن يکي از سريعترين اقتصادهاي در حال رشد در جهان، بيشتر جمعيت را در ميان کشورهاي آفريقايي دارد.

از سال 1995 تا 2005، رشد اقتصادي با متوسط %5 در سال 2005، به اوج خود رسيد. اما برخي کشورها رشد اقتصادي بيشتري (%+10) را داشته اند، به خصوص آنگولا، سودان و گينه استوائي، که هرسه کشور اخيرا" شروع به استخراج ذخاير نفتي خود کرده اند.

[ویرایش] جمعيت شناسي

جمعيت آفريقا از اوسط سالهاي 1800 رشد سريعي داشته است زماني که نواحي وسيع آفريقا با برده داري خالي از سکنه مي شد. در40سال گذشته افزايش سريعي در جمعيت مشاهده شده، و در نتيجه آفريقا داراي جمعيت نسبتا" جواني است. در برخي از کشورهاي آفريقايي جمعيت زير 25سال %50 کل جمعيت را تشکيل مي دند.

تکلم کنندگان به زبانهاي بانتو (بخشي از خانواده نيجر- کنگو) بطور معمول داراي اکثريت درآفريقاي جنوبي، مرکزي و شرقي هستند. اما گروه هاي نايلوتيک متعددي در شرق آفريقا نيز وجود دارند، و تعداد باقي مانده از مردمان بومي| بومي به ترتيب 'بوشمن ها| سان' خيوسان يا 'بوشمنها' و مردمان کوتوله در جنوب و مرکز آفريقا هستند. آفريقايي هاي تکلم کننده به زبان بانتو همچنين در گابن و گينه استوائي غالب هستند، و در بخشهايي از جنوب کامرون و سومالي يافت مي شوند. در کوير کالاهاري جنوب آفريقا، مردم بارزي که به عنوان بوشمن ها شناخته مي شوند (همچنين " سان " ، نسبتا" شبيه به آن اما متمايز از نظر " خيوخوي| هوتنتوتس" مدت طولاني در آن نقطه حضورداشته اند. سان ها از لحاظ فيزيکي با ديگر آفريقايي ها تفاوت دارند و مردم بومي آفريقاي جنوبي هستند. کوتوله ها مردمان بومي ماقبل بانتو، در آفريقاي مرکزي مي باشند.

مردم شمال آفريقا شامل دو گروه اصلي هستند؛ مردم بربر| بربر و مردم عرب زبان| عربدر غرب، و مصريها در شرق. عربها در قرن هفتم وارد آفريقا شده و زبان عربي و اسلام را به شمال آفريقا عرضه کردند. فنيقي هاي سامي (نسل سام)، اروپايي هاي يونان باستان| يوناني ها، رم باستان| رمي ها و وندال ها (آلمانيهاي ماقبل تاريخ) نيز در شمال آفريقا ساکن هستند. بربرها هنوز اکثريت مردم مراکش را تشکيل مي دهند، ئدر حالي که آنها در الجزاير يک اقليت عمده هستند. آنها همچنين در تونس و ليبي هم حضور دارند. مردم توارق و ديگر گروه هاي اغلب عشايري ساکنان اصلي داخل صحرا در آفريقاي شمالي مي باشند. نوبه اي ها يک گروه تکلم کننده به زبان نيل- صحرايي (اما برخي نيز به عربي صحبت مي کنند) هستند که تمدني باستاني را در شمال شرق آفريقا گسترش دادند.

طي قرن گذشته يا همين حدود، مستعمرات کوچک اما مهم از نظر اقتصادي جمعيت شناسي لبنان # آوارگان لبناني| لبناني و چيني هاي خارجي| چيني نيز شهرهاي بزرگتر ساحلي را به ترتيب در غرب آفريقا| غرب و شرق آفريقا توسعه داده اند.

برخي از اتيوپيايي ها و گروه هاي اريتره اي ( مانند آمهارا| آمهارا و مردم تيگري- تيگرينا| تيگراياني ها در مجموع به زبان "هابشا " از زبانه هاي سامي صحبت مي نمايند. مردم اورومو و مردم سومالي| سومالي به زبانهاي کوشيتيک تکلم مي کنند، اما برخي فرقه هاي سومالي بنيان زباني خود را از بنيانگذاران افسانه اي عربي نسخه برداري مي کنند. سودان و موريتاني عمدتا" بين شمال عربي و جنوب بومي آفريقايي تقسيم مي کنند ( اما " اعراب " سودان به روشني داراي اجداد بومي آفريقايي بطور غالب براي خود مي باشند). برخي نواحي شرق آفريقا، خصوصا" جزيره زنگبار و جزيره لامو| جزيره لامو در کنيان، ميزبان اقامت کنندگان و تجار مسلمان عرب و آسياي جنوب شرقي در قرون وسطا و دوران گذشته بودند.

با آغاز قرن شانزدهم، اروپايي هايي همچون پرتقالي| پرتقاليها و هلندي | هلند شروع به تاسيس مکان هاي تجاري و استحکامات| قلعه هايي در کنار سواحل غرب و جنوب آفريقا نمودند. نهايتا، تعداد زيادي از هلنديها برجمعيت هوگوئنات هاي فرانسوي و آلماني هاساکن در آنچه که امروزه آفريقاي جنوبي مي باشد، افزودند. اعقاب آنها، سفيد پوستان هلندي نژاد و رنگين پوستان، امروزه در آفريقا بزرگترين گروه با اعقاب اروپايي هستند. در قرن نوزدهم، مرحله دوم استعمار، تعداد زيادي از فرانسويها و اقامتگران قلمرو انگليس از بريتانياي کبير و ايرلند| بريتانيايي را به آفريقا آورد. پرتقاليها بيشتر در آنگولا و همچنين در موزامبيک ساکن شدند. تعداد کثيري از فرانسويها در الجزاير اقامت نمودند که کلا به عنوان "پا سياه| پاسياهان " شناخته مي شوند، و مقياس کمتري از آنها در نقاط ديگري از شمال و غرب آفريقا و نيز در ماداگاسکار ساکن گشتند. بريتانيا عمدتا در آفريقاي جنوبي و نيز مستعمره رودزيا و همچنين سرزميهاي مرتفع که امروزه کنيا ناميده مي شود، اقامت گزيد. آلماني ها در مناطق کنوني تانزانيا و ناميبيا مستقر شدند، و هنوز جمعيتي از ناميبيايي هاي سفيد پوست آلماني زبان در آنجا وجود دارد. تعداد کمتري از سربازان، تجار، و مقامات اروپائي نيز مراکز اداري را در نقاطي همچون نايروبي و داکار تاسيس نمودند. استعمار زدايي طي دهه 1960 اغلب نتيجه مهاجرت گسترده ساکنان اروپايي الاصل خارج از آفريقا و– خصوصا" از الجزاير، آنگولا، کنيا و رودزيا مي باشد. اما، در جنوب آفريقا و ناميبيا، اقليت سفيد پوست پس از استقلال از اروپا از لحاظ سياسي غالب ماندند، و جمعيت عمده اي از اروپايي ها حتي پس ازآن که دموکراسي ليبرال| دموکراسي نهايتا در پايان جنگ سرد ايجاد گرديد، در اين دو کشور باقي ماندند. آفريقاي جنوبي نيز مقصد ترجيحي سفيد پوستان آنگولائي- زيمبابوه اي، و مهاجران سراسر آفريقاي جنوبي شد.

استعمار اروپايي نيز گروه هاي عمده اي از آسيايي ها را، به خصوص مردم شبه قاره هند، به مستعمرات بريتانيا آورد. گروه بزرگ هندي غيرمقيم و افراد با اصالت هندي| جوامع هندي در افريقاي جنوبي وجود دارند، و دسته هاي کوچکتر آنها در کنيا، تانزانيا، و برخي کشورهاي جنوب و شرق آفريقا حضور دارند. جامعه بزرگ هندي در اوگاندا در سال 1972 توسط ديکتاتور، عيدي امين، اخراج شدند اما تعدادي از آنان تاکنون به آنجا برگشته اند. جزاير اقيانوس هند نيز بيشتر توسط جمعيت مردم آسيايي الاصل که اغلب با آفريقايي ها و اروپائي ها در آميخته اند، پر شده است. مردم مالاگاسي در ماداگاسکار مردمي مالايايي هستند، اما آنهايي که در کنار ساحل اقامت دارند با نژادهاي بانتو، عرب، هندي و اروپايي در آميخته اند. اعقاب مالايايي و هندي نيز مولفه هاي مهمي در گروهي از مردم آفريقاي جنوبي هستند که تحت عنوان دماغه رنگين پوست ها شناخته مي شود ( مردمي با دو يا چند اصالت نژادي و يا قاره اي).

[ویرایش] زبان ها

الگو:اصلي نقشه نشان دهنده توزيع خانواده هاي زبان آفريقائي و برخي زبانهاي اصلي آفريقائي است.

[[Image:African language families.png|right|300px|thumb| نقشه نشان دهنده [[توزيع خانواده هاي زبان آفريقائي و برخي زبانهاي اصلي آفريقائي است. 

پراکندگی زبانهاي آفريقا- آسيايي از ساحل تا جنوب غرب آفريقا امتداد يافته است. زبانهاي نيجر- کنگو تقسيم شده است تا عظمت زبانهاي زيرمجموعه خانواده بانتو را نشان دهند.

 امروزه تعدادي از کشورها بيش از يک "زبان رسمي" دارند
امروزه تعدادي از کشورها بيش از يک "زبان رسمي" دارند

بر اساس بيشترين برآوردها، آفريقا کلا" شامل بيش از هزار زبان مي باشد، برخي اين رقم را تا بيش از دوهزار تحمين زده اند (بيشتر آفريقايي تا داراي ريشه اروپايي). آفريقا عمده ترين قاره چند زبانه در جهان است؛ و اين مسئله نادر نيست که افرادي را بتوان يافت که نه تنها به زبانهاي مختلف آفريقايي، بلکه يک يا دو زبان اروپايي نيز به رواني تکلم مي نمايند. چهار خانواده زبان| خانواده هاي زبان اصلي بومي در آفريقا وجود دارند.

  • زبانهاي آفريقا- آسيايي| " آفريقايي- آسيايي" يک خانواده زباني از 240زبان و 285 ميليون نفر متکلم آن در سراسر آفريقاي شرقي، شمال آفريقا، ساحل، و اسياي جنوب شرقي هستند.
  • خانواده زبان نيلو- صحرايي| " نيلو- صحرايي" شامل بيش از يکصد زبان مي باشد که توسط 30ميليون نفر به آن تکلم مي شود. زبانهاي نيلو- صحرايي بيشتر در چاد، اتيوپي، کنيا، سودان، اوگاندا، و شمال تانزانيا صحبت مي شوند.
  • خانواده زبانهاي نيجر کنگو| " نيجر- کنگو" بيشتر نواحي زير صحراي آفريقا را پوشش مي دهند و احتمالا" بزرگترين خانواده زباني در جهان از لحاظ زبانهاي متنوع است. تعداد عمده اي از آنها زبانهاي بانتو| بانتو بوده که در بيشتر نواحي پايين صحراي آفريقا تکلم مي شوند.
  • تعداد زبانهاي خوئيسان| "خوئيسان" حدود 50عدد بوده و توسط تقريبا" 120هزار نفر در آفريقاي جنوبي تکلم مي شوند. بسياري از زبانهاي خوئيسان زبانهاي در مخاطره| به خطر افتاده (خطر انقراض) هستند. مردمان خيوخوي| خويي و بوشمن ها | سان به عنوان ساکنان اصلي اين بخش از آفريقا محسوب مي شوند.

در پي استعمار، تقريبا" تمام کشورهاي آفريقايي زبانهاي رسمي را بکار گرفتند که در خارج از اين قاره ريشه داشت، اما اين روزها کشورهاي متعددي از زبانهاي گوناگون با ريشه بومي (همچون سوآهيلي) به عنوان زبان رسمي استفاده مي نمايند. در شماري از کشورها، زبان انگليسي| انگليسي و زبان فرانسه| فرانسوي براي برقراري ارتباطات در حوزه عمومي همچون دولت، بازرگاني، آموزش و رسانه ها استفاده مي کنند. زبان عربي| عربي، زبان پرتقالي| پرتقالي، آفريکاآن (با ريشه هلندي) و مالاگاسي نمونه هاي ديگري از زبانهاي اصولا" غير آفريقايي هستند که امروزه توسط ميليونها آفريقايي در هر دو حوزه عمومي و خصوصي بکار مي روند.

[ویرایش] فرهنگ

الگو:اصلي الگو:مدخل- مقاله <!— بيشتر مستلزم سبک دائرة المعارفي، و نيز خلاصه کردن فرهنگ آفريق است-- > فرهنگ آفريقا توسط يک نظام کاملا" يکپارچه از ارزشهاي اجتماعي مشخص مي شود، از طريق فرآيندهاي تاريخي اطلاع داده مي شود که از سازمان اجتماعي خود پشتيباني مي کند. جالبترين ويژگي فرهنگ آفريقايي ماهيت تقريبا" يکدست از يک شبه- زبان آفريقائي است، که عناصر غير کلامي برقراري ارتباط آن براي تغيير مفهوم و انتقال احساس بکار مي روند. همچون اروپايي هاي جنوبي، آفريقايي ها بيشتر حراف، گرم و متعهد مي باشند. اين شبه- زبان آفريقايي در مجموعه اي از روابط تاريخي و باورهاي معنوي باستاني ريشه دارد که در نسل، زبان، سياست در حال شکوفائي، و نيز تراژدي هاي توامان برده داري و استعمار آفريقا جاي گرفته اند.

گويشهاي شبه زبانشناختي آفريقايي ها، و تنفسهاي اجتماعي بنيادي به سادگي قابل تشخيص بوده و در يک فلسفه باستاني قوي و عميقا" جا افتاده ريشه دوانده که حتي در مواجهه با جابجايي هاي گسترده اجتماعي و جغرافياي سياسي حاصل از تغيير نمودار جمعيتي نيز مستلزم تداوم و تعالي آنها است.

فرهنگ نوين آفريقايي از طريق پاسخهاي پيچيده به امپرياليسم عربي و امپرياليسم اروپايي بروز مي يابد. در شروع اواخر دهه 1990، آفريقايي ها بطور فزاينده اي مي خواستند هويت خود را مجددا" اظهار نميند. خصوصا" در شمال آفريقا خودداري از پذيرش برچسب عربي يا اروپايي منجر به بک نوع سرريز تقاضاها براي پاسداشت زبانها و فرهنگ بومي آمازيغ در مراکش، مصر، الجزاير و تونس منجر شد. پيدايش (باور) همه- آفريقائي گرائي از زمان افول آپارتايد، سبب افزايش تقاضاها براي حسي احيا شده از هويت آفريقايي گرديد. در جنوب آفريقا، روشنفکران جوامع مقيم از اعقاب اروپايي بطور فزاينده اي به خاطر دلايل فرهنگي تا علل جغرافيايي يا نژادي هويت آفريقايي پيدا کردند. معروف است که برخي افراد، مراسم مذهبي انجام مي دادند تا عضو جوامع زولو يا ساير شوند.

شباهتاهاي ميان فرهنگهاي گروه هاي مختلف نژادي و ملي به آفريقا جلوه اي از همپوشاني فرهنگها بخشيد. در واقع طبيعت فرهنگ آفريقايي شامل سلسله اي از عناصر مرتبط معنوي مي شود. جايي که خطوط شکاف فرهنگي قرار مي گيرند، آنها به سرعت به عناصر ستبر تر و انگيزه سازتري تمايل مي يابند که معنوي گرايي آفريقايي را نشان مي دهد. اما، خطوط شکاف فرهنگي، بين آن دسته از آفريقايي هايي بارز است که به سبکهاي زنگي غربي يا باختري شبيه شده اند و نيز آفريقايي هايي که اصول اخلاقي و سنتي قديم آفريقا را رعايت نموده يا به آن عمل مي کنند.

بيشتر فرهنگ سنتي آفريقا در نتيجه سالها غفلت و سرکوب در اثر رژيمهاي استعماري و نو استعماري نابود شده است. اکنون يک نوعي قيام در انجام کوششهايي براي کشف مجدد و بخشيدن مجدد شهامت به فرهنگ سنتي آفريقا تحت جنبشهايي صورت گرفته همچون رنسانس آفريقايي به رهبري تابو مبکي، تمرکزگرايي آفريقايي به رهبري گروه قدرتمندي از فرهيختگان از جمله مولفي آسانته و نيز تشخيص فزاينده اي از معنويگرائي سنتي از طريق جرم زدايي از وودوو (در غرب آفريقا) و ديگر اشکال معنويت. در سالهاي اخير فرهنگ سنتي آفريقا با فقر روستايي و کشاورزي براي معاش مترادف شده است.

فرهنگ مدني در آفريقا، که هم اکنون با ارزشهاي غربي همراه شده، تضاد بزرگي با فرهنگ سنتي مدني آفريقا دارد که زماني غني بود و بر اساس استانداردهاي نوين غربي دلخواه بوده است. شهرهاي آفريقايي همچون لوآنگو، مبانزا کنگو، تيمبوکتو، تيبس مصر| تيبس، مروئه و ديگرشهرها به عنوان پررونق ترين مراکز شهري و صنعتي، پاکيزه، با طرحي مناسب، و پر از دانشگاه ها، کتابخانه ها، و معابد محسوب شده بودند. اين تصوير از زندگي سنتي شهري در آفريقا تضاد عميقي با شهرهاي اروپائي داشت که آلوده، شلوغ و به هم ريخته بودند... ويژگيهايي که تا حدود زيادي حفظ شده اند.

اصلي و با دوامترين خط شکاف فرهنگي در آفريقا، جدايي بين روستا گرايي| روستا گرايان و کشاورزي| کشاورزان است. اين فاصله هرگز مبتني بر رقابت اقتصادي نيست و نبوده است، اما تا حدودي بر مبناي سياست استعماري نژادگرايي است که روستاگرايان به عنوان يک نسل متفاوت که از کشاورزان پديد آمده اند مي داند، و يک شکل از آپارتايد را بين دو فرهنگ در آغاز دهه 1880 اعمال نموده که تا دهه 1960 ادامه مي يابد. اگرچه قدرتهاي استعماري اروپا بطور گسترده اي صنعتي شدند، بسياري از مديران و فلاسفه اي که نوشته هاي آنها وجود استعمار را منطقي قلمداد مي کرد، سياستهاي شبه علمي به نژادي و نژادپرستانه را بر روي آفريقايي ها طي آزمايشهاي مهندسي انحرافي اجتماعي انجام دادند.

بيشتر دسته بندي مجدد نژاد پرستانه در آفريقايي ها جهت تناسب يافتن با الگوهاي اروپايي، متناقض و ناهمگرا بوده است. اما، به دليل مشروعيت بخشي به آنها و قوانيني که از اين سياستها وضع شده که داراي پشتوانه نيروي پليس، اثبات علمي و قدرت اقتصادي بوده، آفريقايي ها يا با ايستادن در برابر قوانين جديد، واکنش نشان دادند، يا آنها را به نفع (ايده) همه- آفريقائي گرايي رد کردند. تمامي اعضاي جوامع وافراد آفريقايي از طريق هيئتهاي استعماري به نژادي مورد سنجش قرار گرفتند و هويتها و اصالت نژادي آنها بر اساس دانشي نامعلوم مجددا" تعيين گرديد. مدارس کلا" مشابه اروپائي ها در برخي جنبه هاي فيزيکي يا فرهنگي به تدريس پرداختند که نسبت به ديگر آفريقايي ها برتري داشت و شايسته امتيازات بيشتري بود. اين مسئله از سوي ديگر اروپائياني موجب خصومت شد- سوسياليستها و کمونيستها- که آفريقايي ها را بر طبق گروه هاي مبهم مي شناختند که بر مبناي معيارهاي اروپايي الگوسازي شده بود.

ساده ترين راه براي تقسيم آفريقايي ها در راستاي خطوط اقتصادي بود. روستا گرايان، کشاورزان، شکارچيان و آفريقايي هاي غربزده، همه به وضوح فرهنگهاي قابل تشخيصي را تشکيل مي دادند که هر کدام نقش متفاوت و از شکل افتاده اي را در سياست نوين آفريقا ايفا مي نمود. آفريقائي هاي غربزده، خصوصا" نوبي هاي سنگالي و سوداني از مراکز شهري چون داکار و خارطوم، به عنوان توده اي از ارتشهاي استعماري عليه آفريقاييهاي روستايي استفاده مي شدند. روستاگرايان با ضبط همده فروشي سرزمينهاي چرا به نفع امور کشاورزي به گروه هاي تندرو (افراطي) تبديل مي شدند. کشاورزان به خاطر زمين و آب با روستاگرايان پس از اقدامات سنتي سهم دهي در اثر سياستهاي استعماري از بين رفت، درگير شدند.

علاوه بر اين، حجم فزاينده اي از انسان شناسي نظري و دانش نژادي، باورهاي کاذبي را راجع به برتري و حقارت آفريقايي ها با سوابق فرهنگي و اقتصادي متفاوت ايجاد نمود. اکثريت گسترده اي از طبقه فرهيخته در آفريقا از بيگانگان بودند و خواهان ارائه بازنمايي هايي غير بومي و برون سرزميني از آفريقا بودند. اعمال احکام و سياستهاي دولت موجب توليد آثاري شد که تعصبات استعمارگران اروپايي را مورد تاييد قرار مي داد.

[[Image:Nassarius shellbeads South Africa.jpg|thumb|right|190px| مهره [[صدفهاي 75000ساله " ناساريوس" پيدا شده در غار بلومبوس، آفريقاي جنوبي 

هنر و معماري آفريقا بيانگرتنوع فرهنگهاي آفريقايي مي باشند. قديمي ترين نمونه هاي موجودهنري در آفريقا مهره هاي 75هزار ساله اي مي باشند که از صدفهاي " ناساريوس" ساخته شده و در غار بلومبوس کشف شده اند. هرم کبير گيزا در مصر بلندترين سازه معماري جهان براي مدت 4هزار سال تا زمان ساخت برج ايفل بود. مجموعه اتيوپيايي کليساهاي يک پارچه در لاليبلا درکليساي سن جرج نمونه اي از آن است، به عنوان يکي از عجايب ديگر مهندسي مي باشد.

[ویرایش] موسيقي و رقص

الگو:اصلي موسيقي آفريقا يکي از پوياترين اشکال هنري است. مصر طي مدتي طولاني کانون فرهنگي جهان عرب بوده است، در حالي که تجديد خاطره نواختهاي مناطق پايين صحرا به ويژه در غرب آفريقا، از طريق تجارت برده اطلسي به رقص سامبا، آهنگهاي بلوز، جاز، رگا، موسيقي رپ ، و بزن و بکوب نوين منتقل شد. موسيقي نوين اين قاره شامل آوازخوانيهاي گروهي پيچيده از آفريقاي جنوبي و نواختهاي رقص از موسيقي رقص سوکوس مي شود که بيشتر در آن موسيقي جمهوري دموکراتيک کنگو رايج بوده است. تحقيقات اخير عبارتند از پيدايش موسيقي هيپ- هاپ آفريقايي به ويژه شکلي از نوع درآميخته سنگالي آن با امبلاکس، و کوايتو، که يک گونه موسيقي خانگي در آفريقاي جنوبي مي باشد. موسيقي آفريکاآن نيز که در جنوب آفريقا وجود دارد، وجودي مطابق با سليقه شخصي دارد که عمدتا" با موسيقي سنتي (موسيقي بوئر) ترکيب مي شود، در حالي که جوامع جديدتر مهاجر موسيقي خانگي خود را به اين قاره عرضه مي کنند. سنتهاي بومي موسيقي و رقص آفريقا از طريق سنتهاي شفاهي حفظ مي شوند و آنها از سبکهاي موسيقي و رقص آفريقاي شمالي و جنوبي متمايز مي شوند. اثرات عربها در موسيقي و رقص آفريقاي شمالي و نيز اثرات غربي در اثر استعمار در آفريقاي جنوبي، مشهود مي باشند.

بسياري از زبانهاي آفريقائي زبانهاي طنين دار هستند که در آن سطح نواخت (صدا) معني سخن را تعيين مي کند. اين مسئله همچنين در ملودي ها و نواختهاي موسيقي آفريقايي يافت مي شود. گروهي از ابزار موسيقي که در آنها استفاده مي شوند عبارتند از طبل ها (بيشتر از همه استفاده مي شود)، ابزار زنگي ، کمان موسيقي، عود، نيلبک، و سرنا.

رقصهاي آفريقايي حالت مهمي از برقراري ارتباط هستند و رقاصان در آن از اداهاي ظاهري، نقاب ها، لباس هاي مرسوم، نقاشي روي بدن و تعدادي از ابزار ديداري استفاده مي کنند. با شهرنشيني و نوين سازي، رقص و موسيقي جديد آفريقايي آثاري را از خود عرضه مي کند که مشابه چندي از فرهنگهاي ديگر است.

[ویرایش] مذهب

آفريقايي ها گستره وسيعي از اعتقادات مذهبي را عرضه مي کنند [http://library.stanford.edu/africa/religion.html ضمن آن که مسيحيت و اسلام رايجترين آنها هستند. تقريبا"، %3/46 کل آفريقايي ها مسيحي و %5/40 آنها را مسلمانان تشکيل مي دهند. حدود %8/11 آفريقايي ها عمدتا" پيرو مذاهب آفريقايي بومي مي باشند. تعداد اندکي از آفريقايي ها هندو هستند، يا داراي اعتقاداتي از يهوديت| سنت يهودي مي باشند. نمونه هايي از يهوديان آفريقايي مردمان بتا اسرائيل، لمبا و آبايودايا در شرق اوگاندا هستند.

مذاهب بومي نواحي پايين صحراي آفريقا حول محورهاي آنيميسم و پرستش اجداد مي چرخد. تهديد مشترک در نظامهاي سنتي اعتقادي، تقسيم جهان معنوي به دو بخش " مفيد" و مضر است. ارواح مفيد| ارواح معمولا" ارواحي محسوب مي شوند که شامل ارواح اجدادي بوده که به اعقاب خود کمک مي کنند، و ارواح توانمند که از کل جوامع در برابر بلاي طبيعي و حملات دشمنان محافظت مي نمايند؛ در حالي که ارواح مضر، روح هاي قربانيان کشته شده اي را در برمي گيرد که بدون انجام مراسم تدفين| مراسم تدفين صحيح دفن شده اند، و اين ارواح توسط روح خشن (شرور) به عنوان واسطه (معنوي)| واسطه ها سبب بيماري در ميان دشمنانشان مي شوند. با اين که تاثير اين اشکال بدوي از پرستش تداوم مي يابد تا اثري عميق به دنبال داشته باشد، نظامهاي اعتقادي ضمن تعامل با ديگر مذاهب تکامل يافته اند.

تشکيل قلمرو قديم مصر در هزاره سوم پيش از ميلاد، اولين نظام مذهبي پيچيده و شناخته شده در اين قاره است. حدود قرن نهم پيش از ميلاد، کارتاژ (در تونس امروزي) توسط فنيقي ها بنيان گذاري شد، و تداوم يافت تا به مرکز اصلي چند مليتي تبديل شد که در آن الهه | الهه ها در همسايگي مصر، روم باستان| رم و تمدن اتروسکان| سرزمينها- شهر اتروسکان پرستش مي شدند. امروزه، بسياري از يهوديان نيز در شمال آفريقا، به خصوص در تونس، الجزاير و مراکش زندگي مي کنند.

کليساي ارتودوکس اتيوپي و کليساي ارتودوکس اريتره رسما" قدمتشان به قرن چهارم ميلادي باز مي گردد، و از اينرو يکي از اولين کليساهاي ساخته شده مسيحيت| مسيحي در کل جهان هستند. در ابتدا، (شعبه) ارتودوکسي مسيحي در سودان امروزي و ديگر نواحي همسايه رواج يافت. اما، پس از گسترش اسلام، اين رشد کند و محدود به سرزمينهاي مرتفع شد.

اسلام با فتح شمال آفريقا بين سالهاي 640و 710ميلادي توسط مسلمانان وارد اين قاره شد، که از مصر آغاز گرديد. آنها در پي تجارت دريايي در ساحل آفريقاي شرقي، شهرهاي مگاديشو، ملينده، ممباسا، کيلوا، و سفالا را تاسيس نمودند، و از ميان کوير صحرا در داخل آفريقا عبور مي کردند— که خصوصا" در پي آن مسيرهايي براي تجارت مسلمانان شد. مسلمانان همچنين در ميان مردمان آسيايي بودند که بعدها در آفريقاي تحت حکومت بريتانيا ساکن شدند.

بسياري از آفريقايي هاي پايين صحرا، طي دوره استعماري به اشکال اروپاي غربي مسيحيت گرويدند. در دهه هاي پاياني قرن بيستم، فرقه هاي مختلفي از جنبش مسيحيت جذبه گرا به سرعت رشد نمودند. تعدادي از اسقفهاي کاتوليک آفريقايي حتي به عنوان نامزدهاي احتمالي پاپ| پاپي در سال 2005 بودند. ظاهرا" مسيحيان آفريقايي بيشتر از لحاظ اجتماعي محافظه کارترند تا هم مذهبان خود در بيشتر نقاط جهان صنعتي، که درست در زمان اخير به تنش بين فرقه مذهبي| فرقه ها يي همچون اتحاديه آنگليکان و روش گرايي| کليساهاي روش گرا منجر شده است. کليساهاس افتتاح شده آفريقايي رشد عمده اي را در قرون بيستم و بيست و يکم تجربه کرده اند.

[ویرایش] مناطق و نواحي

کشورهاي موجود در اين جدول برطبق شماي زميني سازمان ملل| شمايي براي زير بخشهاي نواحي جغرافيايي دسته بندي مي شوند که به وسيله سازمان ملل استفاده شده، و داده ها شامل هر يک از منابع در جدول موضوعات مرجع دار است. جايي که آنها تفاوت داشته باشند، شرايط آن به روشني نشان داده مي شود.

<!—{{يادداشت ويرايش| توجه: اگر شما مباحث يا مدرکي بر خلاف آن داريد، لطفا" آن را براي صفحه گفتگو آماده نماييد و منتظر بمانيد تا اطلاعات موافق بر ويرايشهاي مورد نظر اعمال شود. از شما متشکريم!--> <!—اين جدول لازم است تا تصوير نقشه قاره اي را در حاشيه سمت راست کوچک کرده و بر روي لبه جدول قرار ندهد-->

  • توپو گرافي|
[[Image:Africa-regions.png|thumb|200px| نواحي آفريقا :

الگو:راهنماي نقشه الگو:راهنماي نقشه الگو:راهنماي نقشه الگو:راهنماي نقشه الگو:راهنماي نقشه [[

نقشه فيزيکی آفريقا
نقشه فيزيکی آفريقا
 تصوير ماهواره اي از آفريقا
تصوير ماهواره اي از آفريقا

< -- پايان تامب نيل -- !> <!—کشور با جداول اطلاعاتي شروع مي شود -- >

نام منطقه<مرجع> مناطق قاره اي به ازاي هر تصوير دسته بنديها / نقشه سازمان ملل
<مرجع/> و
ناحيه، با پرچم
وسعت
(² km)
جمعيت
(1 ژولاي 2002)
تراکم جمعيتي
(به ازاي ² km)
]] پايتخت[[
آفريقاي شرقي[[::
بروندي{{ Burundi 27,830 6,373,002 229.0

]] |بوجومبورا [[

کومور{{ Comoros 2,170 614,382 283.1

]] |موروني، کومور|موروني[[

جيبوتي {{ Djibouti 23,000 472,810 20.6

]] |شهر جيبوتي|جيبوتي[[

اريتره{[ Eritrea 121,320 4,465,651 36.8

]]|اسمره[[

}پرچم کشوراتيوپي{{ Ethiopia
1,127,127 67,673,031 60.0

]] |آديس آبابا [[

کنيا {{ Kenya 582,650 31,138,735 53.4 نايروبي
ماداگاسکار {{ Madagascar 587,040 16,473,477 28.1 [[انتاناناريوو]
مالاوي {{ Malawi 118,480 10,701,824 90.3 ليلونگوي
مائوريتيوس {{ Mauritius 2,040 1,200,206 588.3 بندر لوئيز
مايوته {{ Mayotte (فرانسه 374 170,879 456.9 ماموتزو
موزامبيک {{ Mozambique 801,590 19,607,519 24.5 ]]ماپوتو]]
قي يونيون {{ Réunion (فرانسه 2,512 743,981 296.2 ري يونيون
روآندا {{ Rwanda 26,338 7,398,074 280.9 کيگالي
سيشل {{ Seychelles 455 80,098 176.0 ويکتوريا
سومالي {{ Somalia 637,657 7,753,310 12.2 موگاديشو
تانزانيا {{ Tanzania 945,087 37,187,939 39.3 دودوما
اوگاندا {{ Uganda 236,040 24,699,073 104.6 کامپالا
زامبيا {{ Zambia 752,614 9,959,037 13.2 لوزاکا
زيمبابوه {{ Zimbabwe 390,580 11,376,676 29.1 هراره
آفريقاي مياني :
{{پرچم کشورآنگولا {{ [[Angola 1,246,700 10,593,171 8.5 لوآندا
کامرون {{ Cameroon 475,440 16,184,748 34.0 يوآنده
جمهوري آفريقاي مرکزي {{ Central African Republic 622,984 3,642,739 5.8 بانگوئي
چاد {{ Chad 1,284,000 8,997,237 7.0 آنجامنا
جمهوري کنگو {{ Congo 342,000 2,958,448 8.7 برازاويل
جمهوري دموکراتيک کنگو {{ Democratic Republic of the Congo 2,345,410 55,225,478 23.5 کينشازا
گينه استوائي {{ Equatorial Guinea 28,051 498,144 17.8 مالابو
گابن {{ Gabon 267,667 1,233,353 4.6 ليبراويل
سائوتومه و پرنسيپ {{ São Tomé and Príncipe 1,001 170,372 170.2 سائوتومه
شمال آفريقا:
الجزاير {{ Algeria 2,381,740 32,277,942 13.6 الجزيره
مصر {{ مصر<مرجع >Egypt is generally considered a transcontinental country in Northern Africa (UN region) and Western Asia; population and

area figures are for African portion only, west of the Suez Canal.
</ref> مصر کلا" به عنوان يک کشور فراقاره اي| کشور فراقاره اي در شمال آفريقا (منطقه سازمان ملل) و آسياي غربي ؛ از لحاظ جمعيت و ارقام مساحت آن تنها براي اين بخش آفريقايي، در غرب کانال سوئز محسوب مي شود.

1,001,450 70,712,345 70.6 قاهره
ليبي {{ Libya 1,759,540 5,368,585 3.1 تريپولي
مراکش {{ Morocco 446,550 31,167,783 69.8 رباط
سودان {{ Sudan 2,505,810 37,090,298 14.8 خارطوم
تونس {{ Tunisia 163,610 9,815,644 60.0 تونس
الگو:پرچم کشور صحراي غربي <نام مرجع ="صحراي غربي

<حاکميت بر صحراي غربي بين جمهوري دموکراتيک عربي صحرا که بخش منطقه آزاد اقليت را در اختيار دارد و مراکش که با حمله نظامي به اين کشور بخش جنوبي آن را به تصرف درآورده است مورد مناقشه است. </کوچک >
</مرجع >

266,000 256,177 1.0 ]]العيون[[
کشورهاي تحت الحمايه اروپاي غربي در شمال آفريقا:
جزاير قناري (اسپانيا)[۲۴]. 20 71,505 3,575.2
جزاير مادريا (پرتغال)[۲۵] 12 66,411 5,534.2
آفريقاي جنوبي:
بوتسووانا{{ Botswana 600,370 1,591,232 2.7 ]]گابورون[[
الگو:پرچم کشور 30,355 2,207,954 72.7 ماسرو
الگو:ناميبيا 825,418 1,820,916 2.2 ]]ويندهوک[[
افريقاي جنوبي{{ South Africa 1,219,912 43,647,658 35.8 ]]بلوم فانتين]], کيپ تاون, [[پرتوريا[۲۶]
سوآزيلند{{ Swaziland 17,363 1,123,605 64.7 ]]مبابان[[
آفريقاي غربي:
بنين {{ Benin 112,620 6,787,625 60.3 ]]پورتو نوو[[
بورکينافاسو {{ Burkina Faso 274,200 12,603,185 46.0 ]]کوگادوگو[[
کيپ ورد {{ Cape Verde 4,033 408,760 101.4 ]]پريا[[
کوته دووا {{ Côte d'Ivoire 322,460 16,804,784 52.1 ابيجا ن و ياموسوکرو[۲۷]
الگو:پرچم کشور Gambia 11,300 1,455,842 128.8 ]]بانجول[[
الگو:غنا 239,460 20,244,154 84.5 ]]آکرا[[
گينه{{ Guinea 245,857 7,775,065 31.6 ]]کوناکري[[
گينه بيسائو {{ Guinea-Bissau 36,120 1,345,479 37.3 ]]بيسائو[[
ليبريا {{ Liberia 111,370 3,288,198 29.5 ]]مونرويا[[
مالي {{ Mali 1,240,000 11,340,480 9.1 ]]باماکو[[
موريتاني {{ Mauritania 1,030,700 2,828,858 2.7 ]]نوآکشوت[[
پرچم کشور {{ Niger 1,267,000 10,639,744 8.4 ]]نيامي[[
نيجريه {{ Nigeria 923,768 129,934,911 140.7 ]]آبوجا[[
سنت هلنا }} Saint Helena ([[بريتانيا|انگلستان{{ 410 7,317 17.8 جيمز تاون[[

}پرچم کشور|سنگال{{ Senegal

| تراز="راست" | 196,190 | تراز="راست" | 10,589,571 | تراز="راست" | 54.0 | ]]داکار[[ |- | }}پرچم کشور|سييرالئون {{ Sierra Leone | تراز="راست" | 71,740 | تراز="راست" | 5,614,743 | تراز="راست" | 78.3 |]]فريتاون[[ |- | }}پرچم کشور|توگو {{ Togo | تراز="راست" | 56,785 | تراز="راست" | 5,285,501 | تراز="راست" | 93.1 | ]]لومه[[ |- سبک=" font-weight:bold; " | Total | تراز="راست" | 30,368,609 | تراز="راست" | 843,705,143 | تراز="راست" | 27.8 |}

<! – پايان جدول اطلاعات کشورها+ مراجع -- >

[ویرایش] همچنين نگاه کنيد به

الگو:مشترکات

الگو:پورتال

الگو:سرفصلهاي آفريقا

[ویرایش] مراجع

  • " آفريقا "
   فرهنگ جغرافيايي آنلاين کلمبيا.2005. نیویورک- نشر دانشگاه کلمبیا
  1. Consultos.com ريشه شناسي
  2. بن هورا. (2002) "' دائرة المعارف کينگ فيشر'", Kingfisher Publications. p. 11. ISBN 0-7534-5569-2.
  3. Kimbel, William H. & Yoel Rak & Donald C. Johanson. (2004) " جمجمه آسترالوپيتاکوس آفارنسيس ", Oxford University Press US. ISBN 0-19-515706-0.
  4. Tudge, Colin. (2002) " تنوع از حيات " ', Oxford University Press. ISBN 0-19-860426-2.
  5. Sertima, Ivan Van. (1995) مصر: فرزند آفريقا /S V12 (Ppr), Transaction Publishers. pp. 324-325. ISBN 1-56000-792-3.
  6. Mokhtar, G. (1990) ؛ جلد 2، نسخه خلاصه شده: آفريقای باستان تاريخ عمومي آفريقا از سوي يونسکو, University of California Press. ISBN 0-85255-092-8.
  7. Eyma, A. K. & C. J. Bennett. (2003) " مردان دلتا (ي نيل) در يبو: جلد ويژه از عرصه الکترونيکي مصر شناسان شماره 1" , Universal Publishers. p. 210. SBN 1-58112-564-X.
  8. Diamond, Jared. (1999) " سلاح ها، سلول ها و فولاد: سرنوشتهاي جوامع بشري New York:Norton, pp.167.
  9. O'Brien, Patrick K. (General Editor). اطلس تاريخ جهان آکسفورد. New York: Oxford University Press, 2005. pp.22-23
  10. O'Brien, Patrick K. (General Editor). اطلس تاريخ جهان آکسفورد. New York: Oxford University Press, 2005. pp.22-23
  11. Diamond, Jared. (1999) " سلاح ها، سلول ها و فولاد: سرنوشتهاي جوامع بشري." New York:Norton, pp.100.
  12. Diamond, Jared. (1999) " سلاح ها، سلول ها و فولاد: سرنوشتهاي جوامع بشري.". New York:Norton, pp.126-127.
  13. Martin and O'Meara. " آفريقا، ويرايش سوم" Indiana: Indiana University Press, 1995. http://princetonol.com/groups/iad/lessons/middle/history1.htm#Irontechnology
  14. O'Brien, Patrick K. (General Editor). اطلس تاريخ جهان آکسفورد. New York: Oxford University Press, 2005. pp.22-23
  15. Hassan, Fekri A. (2002) " خشکساليها، غذا و فرهنگ" , Springer. p. 17. ISBN 0-306-46755-0.
  16. McGrail, Sean. (2004) " قايقهاي جهان", Oxford University Press. p. 48. ISBN 0-19-927186-0.
  17. Fage, J. D. (1979) " تاريخ آفريقا، کمبريج ", Cambridge University Press. ISBN 0-521-21592-7.
  18. Oliver, Roland & Anthony Atmore. (1994) " آفريقا از سال1800 تاکنون ", Cambridge University Press. ISBN 0-521-42970-6.
  19. McEvedy, Colin (1980) " اطلس تاريخ آفريقا", p. 44. ISBN 0-87196-480-5.
  20. Oliver, Roland. (1977) تاريخ آفريقا، کمبريج , Cambridge University Press. p. 453. ISBN 0-521-20981-1.
  21. Simon, Julian L. (1995) " جايگاه انساني", Blackwell Publishing. p. 175. ISBN 1-55786-585-X.
  22. http://www.time.com/time/archive/preview/0,10987,1198921,00.html
  23. جزاير قناري اسپانيا که داراي دو پايتخت لاس پالماس دو گران کاناريا و سانتا کروز دوتنريف به عنوان بخشي از آفريقاي شمالي درنظر گرفته مي شود چرا که به مراکش و صحراي غربي بسيار نزديک است؛ اطلاعات مربوط به جمعيت و مساحت مربوط به سال 2001 ا ست. <مرجع/>
    | تراز="راست" | 7,492 | تراز="راست" | 1,694,477 | تراز="راست" | 226.2 |]]جزاير بزرگ لاس پالماس قناري]],
    [[سانتا کروز تاناريو[[ |- | }}پرچم کشور|کوتا {{ کوتا (اسپانيا)<ref> مجمع الجزاير کوتا توسط کشور مراکش که در شمال آفريقا قرار دارد احاطه شده است و اطلاعات مر بوط به جمعيت و مساحت که ارائه مي شود مربوط به سال 2001 است<br></li> <li id="_note-22">[[#_ref-22|↑]] جزاير ماديرا مستعمره کشور پرتغال است که در شمال آفريقا واقع شده و در نزديکي کشور مراکش قرار دارد؛ اطلاعات مربوط به جمعيت و مساحت مربوط به سال 2001 است. | تراز="راست" | 797 | تراز="راست" | 245,000 | تراز="راست" | 307.4 | [[Funchal]] |- | {{پرچم کشور|مليلا }} مليلا (اسپانيا)<ref> مليلا که مستعمره کشور اسپانيا است توسط کشور مراکش احاطه شده و اطلاعات مربوط به جمعيت و مساحت اين کشور مربوط به سال 2001 است. <br></li> <li id="_note-23">[[#_ref-23|↑]] [[ بلوم فانتين پايتخت قضائي آفريقاي جنوبي است در حالي که کيپ تاون کرسي قانونگذاري آن است، و پرتوريا مرکز اجرائي آن مي باشد. <br></li> <li id="_note-24">[[#_ref-24|↑]] ياموسوکرو پايتخت رسمي کوته دووا است، در حالي که آبيجان مرکز " غير رسمي" آن مي باشد. <br></li></ol></ref>

[ویرایش] لينک هاي خارجي

الگو:لينکهاي مرتبط <!—در اين جا پيام ارسالي را اضافه نکنيد زيرا مسير شما مسدود مي شود با تشکر -- > اخبار:

* allAfrica.com اخبار، وقايع و آمار جاري (آفريقا)

تصاوير و اطلاعات:

آفريقا تصاوير و اطلاعاتي را درباره کشورهاي مختلف در نواحي پاييني صحراي آفريقا فراهم مي آورد.

دایرکتوری:

پايگاه داده افريقای معاصر 

سياست:

قديمي ترين سازمان در ايالات متحده که بر روي مسائل آفريقا کار مي کند. اين سازمان ملي براي عدالت سياسي، اقتصادي و اجتماعي آفريقا کار مي کند.



] -- مردم و طبقات پايين در آفريقا

ورزشها: 
جهانگردي: 
  • الگو:سفر ويکي (پديا)

الگو:آفريقا الگو:قاره هاي جهان

مناطق جهان
آفریقا: مرکز آفریقا | آفریقای شرقی | دریاچه‌های بزرگ آفریقا | شمال آفریقا | آفریقای شمال غربی | آفریقای شمال‌شرقی | ساحل | جنوب آفریقا | آفریقای پایین صحرا | آفریقای غربی
آمریکا: مناطق کوه آند | جزایر کارائیب | آمریکای مرکزی | دریاچه‌های بزرگ آمریکا | جلگه‌های بزرگ آمریکا | آمریکای لاتین | مخروط جنوبی
آسیا: آسیای مرکزی | آسیای شرقی | هند شرقی | خاور دور | شبه قاره هند | آسیای جنوبی | آسیای شمالی | آسیای جنوب‌شرقی | آسیای جنوب‌غربی (خاورمیانه، خاور، آناتولی، شبه جزیره عربستان)
اروپا: بالکان | منطقه بالتیک | بنلوکس | جزایر بریتانیا | اروپای مرکزی | اروپای شرقی | اروپای شمالی | اسکاندیناوی | اروپای جنوبی | اروپای غربی
مناطق دیگر: اوراسیا: قفقاز | اقیانوسیه: استرالزی | ملانزی | پولی‌نزی | جزایر الوتی | کناره اقیانوس آرام | قطبی: شمالگان | جنوبگان

* مقوله: قاره ها en:Africa