بهومیل هرابال
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
بـُهومیل هرابال (زاده 28 مارس 1914 در برنو، درگذشته 3 فوریه 1997 توسط خودکشی در پراگ) از نویسندگان برجسته جمهوری چک (چکسلواکی آنزمان) است.
[ویرایش] زندگی
هرابال در سال 1948 دکترای حقوق گرفت و ضمن تحصیل دورههایی در سطح دانشگاهی در فلسفه ادبیات و تاریخ گذراند اما پس از تحصیل از مدرک و سابقهی تحصیلیاش هیچ استفادهای نکرد و به قول خودش به یک سری مشاغل جنونآمیز از جمله سوزنبانی راهآهن و راهنمایی قطارها، نمایندهی بیمه، دستفروش دورهگرد اسباببازی، کارگر ذوبآهن و کار در کارگاه پرس کاغذ باطله پرداخت. هرابال در این دوره یک کارگر ـ روشنفکر بود. در جامعهی آن زمان چک کارگر ـ روشنفکر پدیدهای استثنایی محسوب نمیشد. بسیاری از روشنفکران استادان دانشگاه فلاسفه و هنرمندان در زمینههای متفاوت به اجبار یا اختیار مشاغلی چون کارگری ساختمان شیشهشویی، سوختاندازی، رانندگی تاکسی و غیره را در پیش میگرفتند. آنچه در آثار هرابال به وضوح به چشم میخورد آشنایی خیره کننده هرابال با ظرایف شغل و زندگی این مشاغل است.
[ویرایش] نوشتههای هرابال
در سال 1963 مجموعهی "مرواریدهای اعماق" تقریبٹ اولین اثر نویسنده به فاصلهی یکی دو ساعت به فروش رفت و نایاب شد و در ادبیات معاصر چک حادثهای قلمداد گردید. بسیاری از آثار هرابال پس از چاپ در کشورهای مختلف و کسب شهرت دست آخر در مملکت خودی چاپ میشد. با این که هنوز کتاب هرابال چاپ نشده بود اما میلیونها نفر در داخل و خارج مملکت آن را خوانده بودند. بهترین اثر وی را داستان "قطارهای تحت نظر" دانستهاند که از آن فیلمی نیز ساخته شده است. آثار وی در داخل به شکل خودنَشر (سامیزدات) تکثیر و در خارج اغلب توسط سازمان انتشاراتی 68 در کانادا چاپ و توزیع و به زبانهای مختلف ترجمه میشد. در مقدمهی کتابهای چاپ خارج قید میکردند که کتاب بدون اجازهی نویسنده چاپ شده تا در مملکت باعث دردسر نویسنده نشود برای مثال کتاب "تنهایی پرهیاهو" هرابال به سالهای 1974 تا 1976 نوشته به سال 1977 به صورت سامیزدات پخش بهسال 1980 در خارج و بالاخره به سال 1989 در چک چاپ شد. با تمام این اوصاف هرابال یک سیاسینویس نبود. هرابال از زندگی روانی و مناسبات حاکم بر زندگی مردم مینوشت. آثار وی یک گواهی نافذ و پایدار بر تاریخ معنوی معاصرش است. به نوشتهی تایمز آثار هرابال نوعی تاریخچهی غیر رسمی روان تسخیرناپذیر ملت چک و از آن بالاتر روان آدمیان در هر کجای جهان است.
کارگر ـ روشنفکر شخصیت اصلی رمان کوتاه "تنهایی پرهیاهو" او است. "هانتا کارگر کارگاه پرس کاغذهای باطله" است. شخصیتی بسیار خاص و اگر درست گفته باشم بینظیر در ادبیات داستانی جهان. آنچه بیش از همه ما را شوک زده میکند سواد و اطلاعات فوقالعادهی یک کارگر گوشهگیر و سادهی چنین کارگاهی در زمینههای الهیات فلسفه نقاشی ادبیات و... است. کارگری که در خلوت خود جهان را تمسخر میکند و تنهاییاش را با هیاهوی جنگ موشها و موسیقی بیپایان فاضلابهای پراگ و رفت و برگشت پیستون پرس هیدرولیک پر میکند. هانتا یک شخصیت فراموش نشدنی در ادبیات امروز است. شخصیتی است که به آشناییاش میارزد. در طول تاریخ ادبیات نویسندگان نادری موفق به معرفی و خلق شخصیتهای جدید و بکر شدهاند و بیگمان هرابال یکی از آنهاست. تنهایی پر هیاهو درنظرخواهی از ناقدان ادبی و استادان دانشگاه و نویسندگان در آغاز سده کنونی به عنوان دومین اثر متمایز ادبیات نیمهی دوم سده بیستم چک برگزیده شد. مترجم فارسی، پرویز دوایی با پیشینهی سی و چند سال اقامت در چک و ایالت بوهمیا تنهایی پر هیاهو را در سال 1383 از زبان چک به زبان فارسی برگردانده است. این کتاب تنها کتابی است که ازهرابال به فارسی برگردانده شده.
آثار هرابال به همهی زبانهای اروپایی ترجمه شده. آثارش در اسپانیا، ایتالیا، فرانسه و لهستان و مجارستان در شمارگانی حتا بیشتر از چک چاپ شده است. آثار زیادی از وی به فیلم برگردانده شده و فیلم قطارهای به شدت مراقبت شده اسکار بهترین فیلمخارجی سال 1967 را به دست آورد. یان لوگنش منتقد ادبی چک معتقد است: با مرگ هرابال دوران یک نسل بزرگ ادبی قرن حاضر چک به نحوی بیبازگشت به پایان میرسد.
[ویرایش] معروفترین آثار وی
برخی از معروفترین آثار وی عبارتاند از:
- کلاس رقص اکابر
- قطارهای تحت نظر
- آگهی واگذاری خانهای که دیگر در آن نمیخواهم زندگی کنم
- اخبار قتلها و افسانهها
- تکلیف خانگی
- مرگ آقای بالتیسبرگر
- قضایا و گفتگوها
- جوانه
- کوتاه کردن مو
- من پیشخدمت شاه انگلیس بودم
- شهرکی که در آن زمان از حرکت ایستاد
- وحشی نجیب
- تنهایی پر هیاهو
- جشن گلهای برفی
- اندوه زیبا
- زندگی بدون اسموکینگ
- عروسی درخانه
- زمینهای خالی
- گره دستمال
- توفان
- ماه نوامبر
- قصه شبانه برای کاسیوس
روزی در ماه فوریه 1997 هرابال گفت که میرود به کبوترها دانه بدهد. پس رفت که به کبوترها دانه بدهد. هنگامی که در بیمارستان بستری بود. اما هنوز کسی نمیداند که او از پنجرهی طبقهی پنجم به زیرافتاد یا به زیر پرید. کسی درست نمیداند.
- هفتهنامه نسیم جنوب (با اجازه برداشت آزاد)