دق سرخ
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
دق سرخ از کویرهای استان اصفهان ایران است.
منطقه کویر دق سرخ در شرق اردستان قرار دارد. موقعیت جغرافیایی آن ۰¨.۳ْ۵۲ تا۵¨.۴ْ۵۲ شرقی و ۵¨.۲ْ۵۲ تا ۰¨.۳ْ۵۲ شمالی است. دو عارضه طبیعی مهم یکی رشته سیاهکوه از غرب و دیگری حاشیه کویر دق سرخ از شرق منطقه را محدود کرده است.وسعت منطقه حدود ۶۳۹ کیلومتر مربع است. حدود تقریبی عرضی ۲۳ کیلومتر و طولیآن ۲۷.۵ کیلومتر است. مرتفعترین نقطه ۲۰۸۵ متر (سیاهکوه) و پستترین آن ۹۲۲ متر (حاشیه کویر دقسرخ) است.
یک لایه نمک با ضخامت متغیّر که از آب اشباع است در سطح آن قرار دارد و به دلیلآبدار بودن فاقد هر نوع شکل چشمگیری است. در حالی که حاشیه این کویرکاملاً تحتِ تأثیر میزان رطوبت و آبداری کویر و فرسایش ناشی از اثر باد است. به همیندلیل به هنگام کاهش میزان سطح ایستابی کویر، حاشیه کویر تا حدودی رطوبت خود را ازدست میدهد، به این خاطر هم بلورهای نمکی به دلیل اینکه نمکهای رس فرصت نیافتهاند به سطح کشیده شوند، تشکیل میشود و هم به شکل زمین شخمزده یا گُلکلمی تبدیل میگردند. آن بخش از حاشیه کویر که در مجاورت با تپههای ماسهای است تا حدودی بههنگام جریانهای آشفته بادی یا گردبادی تأثیر میپذیرند و از یک لایه ماسهای با ضخامت فوقالعاده کم پوشیده میشوند و به هنگام مرطوب شدن حاشیه کویر و در صورتی که ماسهبر جایی مانده باشد، با رس و نمک آغشته شده، رسوب میکند و از آن پس ماسه بادیکه ریختشناسی ناشی از کندوکاو بادی و فرسایش جانبی را داشته، تحت تأثیر تخریبشیمیایی قرار میگیرد. هر چند این عمل تا حدودی شیب حاشیه کویر را به سمت داخلکویر بهطور محسوسی افزایش میدهد، اما در کوتاه مدت و تا خشک شدن مجدد حاشیهکویر به دلیل کاهش سطح ایستابی کویر، امکان سایش نمکهای سطح زمین شخمزده(کلمی) و حتی سایش بخش بسیار فوقانی آن بر اثر انرژی حاصل از باد وجود دارد.
علاوه بر زمینهای کلمیشکل، چندضلعیهای نمکی حاشیه کویر شکل دیگریاست که چشمانداز دارد و گاهی ارتفاع آن تا ۱۵ سانتیمتر میرسد. این چندضلعیهاسه نوع است: اول ـ کاسهای (بهنحوی که دیوارهها از اطراف بالاتر از شعاع مرکزیفضای چند ضلعی قرار میگیرد.)؛ دومـ چند ضلعی گنبدیشکل (به نحوی که شعاع مرکزی فضای چند ضلعی بالاتر از دیواره آن قرار میگیرد). نوع کاسهای احتمالاً به دلیل بالا آمدن رطوبت به طریق مویینه و بدون فشار جانبی است، در صورتی که نوع گنبدی بهدلیل فشار جانبی است. نوع سوم که چشمانداز دارد، چندضلعیهای دروازهای استبهنحوی که هر طرف (بجز یک طرف که احتمالاً سمت پشت به آفتاب است) به علت فشار جانبی وارده بالا میآید و آن طرفی که پایین قرار میگیرد، امکان دیدن داخل چندضلعی را فراهم میکند
طبیعی است که چنین اشکالی تحت تأثیر شرایط خشک و یا مرطوب فصلی تغییرشکل میدهند. بهنحوی که میزان و تراکم و تنوع هر یک در زمان فصل خشک (تابستان)افزوده میشود و فصل زمستان و بهار که نم نسبی هوا بیشتر و سطح ایستابی بالاتر است کاهش و حتی از بین میروند. رس واقع در زیر چندضلعیهای نمکی و یا لایه نمکی فوقالعاده چسبنده است، به نحوی که حتی آبراهههای جریانی ناچیز سطحی قبل از اینکهلایه رسی را شیاردار کرده باشد، لایه نمکی را مشبک کرده است. دیواره چنین آبراهههاییاز نمکهای تغییر رنگ یافته به دلیل توأم بودن با رسوبات بادی و مارنی تشکیل شده است.کف آبراهه نیز انباشته از رسوبات نمکی توأم با رس و مارن است. هیچگونه اشکالی کهناشی از تداوم جریان آب سطحی و انتقال رسوب بالادست حاشیه کویر باشد (سطوحآبرفتی)، در حاشیه کویر دیده نمیشود. در محدوده میانی کویر به دلیل نمک فوقالعاده زیادی که دارد، حتی گیاهان نمکدوست نیز به چشم نمیخورند
بهطور کلی برخانها و تپههای ماسهای مهمترین اشکال ماسهای این منطقه راتشکیل میدهند و بهصورت آشکاری جهت حرکت باد غالب را نشان میدهند. تپههایماسهای اغلب ساکن و تثبیت شده به نظر میرسند و اغلب با امتداد شمالیـ جنوبیبهصورت عرضی شکل گرفتهاند و خطالرأس ظریف و نازکی بر امتداد و بر قله آنها دیدهمیشود که اغلب با امتداد غیر مستقیم، یعنی قوسدار و کج شده هستند. کلاً فضای ماسهای منطقه از قسمت جنوب خود تحت تأثیر آبراهههای جریانی فصلی و اتفاقی بالادست و از طرف شمال خود در تعارض و تضاد با فرایندهای مؤثر بر حاشیه کویراست. به عبارتی آبراهههای جریانی و امتداد کویری در هدایت طولی این سطوحماسهای نقش دارند. تعداد معدودی از آبراهههای جریانی مشاهده میشوند که بینمنطقه فرود دو تپه و یا برخانها جریان دارند، اما از آن مقدار آب جریانی برخوردار نیستند که شرایط خود را بر شکل تپهها تحمیل کنند، بلکه تپههای ماسهای گاهی آبراههها را به بازی میگیرند. اشکال ماسهای چون از منشأ بادی هستند، بنابراین درشرایط اقلیمی بسیار خشک بهوجود آمدهاند و متناسب با تغییر میزان سرعت باد وجهتهای مختلف، شکلهای مختلفی پیدا کردهاند؛
تپههای عرضی اغلب در جنوبِ شرقی این بخش گسترش دارند. شکل غالبسطحی این تپهها کشیدگیهای ستارهایشکل است و نشاندهنده بادهایی با جهتهایمختلف و اغلب گردبادی است. تپههای خطیشکل بیشتر در فضاهای نزدیک به حاشیهکویر دیده میشود. با توجه به امتداد این تپهها چنین به نظر میرسد که جهت باد غالب، شرقیـ غربی باشد، اما نیمرخ نسبتاً نامتقارن اغلب تپهها و برخانها نشان میدهد که غیراز باد غالبِ شرقیـ غربی بادهایی با جهتهای مختلف دیگر در منطقه تأثیر دارند. به نظرمیرسد که جهت بادهای تشکیلدهنده بازوان نامتقارن تپهها و برخانهای منطقه بادشمالِ شرقی و جنوب و جنوب غربی است. در میان ساکنان محل، این باد به باد خراسان معروف است که در اواخر بهار و تابستان جریان دارد. اشکالدیگر ناهمواریهای ماسهای، تجمع ماسهها در مقابل دیوار و موانع از جمله گیاهان است. بخشی از این مانعها را افراد ساکن در بعضی مناطق مستعد سکونت از جمله حبیبآباد، علیآباد و حاجیآباد به منظور در امان ماندن از هجوم ماسهها ایجاد کردهاند. خط آهن متروکه نیز با جابهجایی ماسههای بادی در بعضی قسمتها پوشیده شده است .
[ویرایش] منبع
وبگاه کویرهای ایران (برداشت آزاد با ذکر منبع)