ریکی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] تعریف ریکی
ریکی گونه ای از انرژی درمانی است که در آن انرژی شفا بخش از طریق دست های کسی که انرزیش با انرژی حیاتی کیهانی همسو شده است به بدن شخص گیرنده انرژی منتقل میشود. در این سیستم فرد ریکی نمیدهد ، این بیمار است که انرژی میگیرد و دهنده فقط به عنوان یک کانال و یک واسطه برای انتقال انرژی عمل میکند. ریکی در واقع انتقال هوشمند انرژی کیهانی و متمرکز کردن آن است. انرژی کیهانی به صورت طبیعی از طریق چاکرا ها به بدن منتقل میشوند و انرژی لازم برای فعالیت های بدن را تامین میکند. با استفاده از ریکی این شارژ انرژی قوی تر شده و جریان انرژی بدن را به حالت طبیعی باز می گرداند و بیماری هارا درمان میکند. کسی که کانال ریکی میشود به صورت مداوم در این جریان قرار میگیرد و سطح انرژی حیاتی بدنش افزایش میابد. این افزایش انرژی حیاتی و انرژی کیهانی باعث برطرف شدن انسدادهای انرژی ( قفل های انرژی) میشود. ریکی کمک میکند قدرت شهودی و حسی فرد افزایش یابد و به رشد معنوی برسد. ریکی در تمام ابعاد وجودی انسان تاثیر میگذارد. هر انسان زنده ای میتواند ریکی را بیاموزد و یاد گیری ریکی ارتباطی به طرز فکر ، اعتقادات ، دین ، جنسیت ، ملیت ، فرهنگ و ... ندارد. ریکی بسیار ساده است و اساس آن بر سادگی استوار است. یه هیچ تکنیک خاصی نیاز ندارد و برای همه قابل استفاده است. یادگیری ریکی بسیار ساده است و در مدت زمان بسیار اندکی فرد میتواند این انرژی را انتقال دهد.ریکی حالتی است که هر فردوانسانی می تواند به راحتی آن را تجربه کند.احتیج به ریاضت های سخت ندارد. لازم به ذکر است انتقال انرژی فقط از طریق دست صورت نمی گیرد.انتقال انرژی به فاصله های بسیار دور و برای افرادی که تا به حال ندیدیمشان امکان پذیر و عملی است . ریکی به عنوان یکی از شاخه های طب مکمل به بهبود بیماری ها و منشا اصلی آنها کمک میکند. با تاثیر گذاشتن روی ذهن و روان انسان روند بهبود و پذیرش بیماری را تسریع میکند. با ایجاد آرامش و حالت relaxation عمیق میتواند به بهبود بسیاری از بیماری های عصبی کمک کند.اکثر بیماری های روان تنی و تلقینی را به سرعت درمان میکند. در استفاده از ریکی باید ممارست و نظم داشت و دقیقا مثل مصرف دارو با مقدار مناسب و تعداد بار استفاده مناسب به صورت بهینه از آن استفاده کرد.
[ویرایش] معنای کلمه
ريکی از دو کلمه ژاپنی (اگرچه اصل کاراکترش چينيه) Rei به معنای "کيهانی"، "جهانی"، "کائناتی" و Ki به معنای روح و انرژی (نيروی) حياتی (معادل "چی" در طب سوزنی چينی، "پرانا" در يوگا و "نا" يا "رمق" در طب سنتی ايرانی) که به طور بينهايت و برای همه در سراسر کره زمين در دسترسه تشکيل شده.
پس به عبارتی می شه کلمه ريکی رو انرژی حياتی جهانی (Universal life force) ترجمه کرد و يا آنطور که برخی می گويند "انرژی نيروی حياتی که زندگی را می سازد". اين دو حرف ژاپنی در کنار هم مفهوم يکی شدن روح و انرژی ما با روح و انرژی جهانی رو می رسونه.
می گويند وقتی فردی نا آشنا با ريکی معنای اون رو از خانم تاکاتا می پرسيد، خانم تاکاتا اون رو انرژی کيهانی يا کائناتی معنا می کرد اما وقتی کسی از ميان شاگردانشون همين سؤال رو می پرسيد، ريکی رو انرژی الهی ترجمه می کرند.
[ویرایش] تاریخچه ریکی
(اين تاريخچه از کتاب رايگان ريکی نقل شده است: http://www.Persianreiki.com)
درباره تاريخچه ريکی داستانهای زيادی گفته شده که متاسفانه بسياری از اونها داستانهايی بی پايه و اساس بوده اند که با خوندن اين داستان بيشتر متوجه چون و چرايی اون می شين. اونچه در اينجا گفته می شه مستندترين اطلاعاتی است که من تونستم با تطبيق اطلاعات مختلف ارائه کنم. يه نکته مهم که اينجا بايد بگم اينه که شما به محض اينکه شروع به تحقيقات کنيد با اطلاعات زيادی رو به رو می شين که بعضيهای صحيح و بعضيهای ديگشون (به طور عمدی يا غير عمدی) ناصحيحند.
بهترين راه تحقيق، جستجو درباره منبع اصلی اون اطلاعاته. اطلاعات نادرست معمولاً منبعش رو الهامات شخصی افراد می دونن و کاملاً هم ضد و نقيضن! مثلاً خيليهاشون ادعا می کنند که مطمئنند ريکی قبل از دکتر اوسويی هم وجود داشته که جالبيه موضوع اينه که هر کی از اين دوستان يه منبع براش می گه مثلاً يه نفر ادعا می کنه ريکی از تبت اومده، يکی می گه از مصر، يکی می گه از شهر گم شده آتلانتيس، يکی می گه از آدم فضاييها و... اما من توصيه نمی کنم که به اين شکل به دنبال اين گونه مطالب بريد (هرچند باز اگه بخوايم از بين اونا انتخاب کنيم فکر کنم ايده آدم فضاييها بامزه تر باشه) و واقعاً هم فکر نمی کنم برای امروز ما فرقی بکنه که استاد اوسويی بنيانگزار ريکی بوده باشن يا اونرو دوباره کشف کرده باشند يا اصلاً از يه نفر ديگه ياد گرفته باشن برای همين توی اين تاريخچه ما از اين جور اطلاعات يا از الهامات شخصی من چندان خبری نيست و سعی کرده ام در داستان و تاريخچه ريکی تا حد امکان از مطالب کاملاً مستند استفاده کنم.
"...فقط يک نکته هست و اون اينه که من سعی کنم خيال خودم رو از خيال شما ارزشمندتر بدونم و جلوه بدم يا به خيال خودم رنگ واقعيت بزنم و خيال شما را مصرانه خيال بنامم. اين روش بسيار خوبی برای شروع دعوا و مجادله های طولانی و بيهوده است، اگر دنبال دعوا و مجادله های طولانی می گرديد توصيه می کنم اين روش رو امتحان کنيد."
و اما بريم سراغ داستان تاريخچه ريکی. استاد اوسويی (تاريخ حيات: 15 آگوست 1865 تا 9 مارس 1926) در استان گيفو ژاپن (احتمالاً در يكی از روستاهای Taniai اطراف Nogoya جديد) به دنيا آمد. درباره ايشان اطلاعات دقيقی با جزئيات در دست نيست اما از چيزهايی که درباره او مشخص است آن است که فردی سخت کوش و يک بوديست ژاپنی بوده است. (امروزه می دانيم که داستانهايی مانند مسيحی شدن استاد اوسويی و داستان تحقيق درباره روش شفای حضرت مسيح (ع) در پاسخ به شاگردانش نادرستند و اتفاق نيفتاده اند.)
چيزی كه ميدانيم اين است كه او در سنين جوانی به يادگيری Kiko، نسخه ژاپنی Qi gong (چی کنگ را می توان يکی از باستانی ترين روشهای طب مکمل/جايگزين و طب انرژی به شمار آورد)، در يك معبد بودايی Tendai واقع در کوه Kurama مشغول بوده است و اين تفكر در ذهن دكتر اوسوئی پيش آمده كه آيا می شود بدون استفاده از روش Kiko كسی را شفا داد يا خير به اين معنی که لازم نباشد هربار خودش را از انرژی شارژ کند و بعد در زمان انرژی دادن آن شارژ مصرف و انرژی خودش کم شده باشد و مجبور باشد دائماً خود را شارژ کند. همچنين می دانيم که برای رسيدن به سطح خوبی از توان درمان با چی کنگ معمولاً حداقل 3 تا 4 سال تمرين مورد نياز است.
گفته می شه که دكتر اوسوئی به عنوان منشی در موسسه سلامت و رفاه Shinpei Goto مشغول به كار شد و عاقبت به پست رياست سازمان رسيد.
پس از آن دكتر گوتو (که اوسويی در مؤسسه وی بود) به عنوان شهردار توكيو انتخاب شد. رابطهای كه در زمان منشيگری دكتر اوسوئی بين او و دكتر گوتو شكل گرفته بود، بعدها زمانی كه دكتر اوسوئی حرفه خود را در پيش گرفت به او كمك شايانی كرد ولی احتمالاً با رو به افول گذاشتن آن شغل بود که اوسويی ترك دنيا كرد و تبديل به يك راهب بودايی شد. او خودش را وقف آموزش و مطالعه كرد.
مطلب مسلّم ديگر اين است که اوسويی در جستجوی پاسخهای خود هدايت شد که روزه 21 روزه ای را بالای کوه کوراما داشته باشد. اين کوه مکانی بود که اوسويی پيش از اين هم در آنجا روزه گرفته بود و عبادت و مديتيشن در آن در سبک مذهبی که اوسويی پيرو آن بود امری معمول به شمار می رفت. اين بار هم اوسويی هدايت شده بود که پاسخ را در اين تمرين مذهبی خواهد يافت.
اوسويی در حدود سال 1922 روزی به نيت 21 روز روزه به کوه کوراما (Kurama) رفت و ظاهراً روز آخر انرژی زيادی رو در بالای سر و پيشانی خود حس کرد که اگرچه ابتدا اون رو ترسوند ولی وقتی اونرو پذيرفت تبديل به اشراقی شد که شدت انرژی اونرو لحظاتی از خود بی خود کرد. گفته می شه استاد اوسويی موقعی که برای روزه به بالای کوه رفت 21 سنگريزه جمع کرد و هر روزی که سپری می شد، يکی از اونارو کنار می گذاشت تا حساب روزها رو داشته باشه. تا روز بيست و يکم اتفاق ويژه ای نيفتاد تا اينکه در روز بيست و يکم ناگهان احساس کرد نور و انرژی قدرتمندی داره از دور به سمت او می ياد. اولين واکنش طبيعی او کنار کشيدن سرش از مسير آن بود اما تا خواست اين کارو بکنه به ياد آورد که تمام اين روزها را منتظر چنين چيزی بوده است و نور رو پذيرفت. در آن هنگام بود که شدت انرژی استاد رو از خود بی خود کرد.
اوسويی پس از به هوش اومدن و در بازگشت از کوه متوجه توانايی ويژه و متفاوت خود در درمان شد احتمالاً به اين صورت که پاش به سنگی می گيره و وقتی ناخودآگاه دستش رو روی پا می بره احساس می کنه که به سرعت و متفاوت با روشايی که کار کرده بوده پاش خوب می شه و دو سه مورد ديگه از اين نوع اتفاقات می افتن تا استاد اوسويی مطمئن می شن که قدرت شفادهی متفاوتی پيدا کردن. دكتر اوسويی با درك قدرت عظيمی كه وارد بدنشون ميشد فهميدند كه بالاخره ميتونن افراد را شفا بدهند بدون اينكه انرژی خودشون كاهش پيدا كنه.
دکتر اوسويی بعد از اينکه انرژی ريکی رو روی خود و خونوادش به کار می بره و بيشتر با اون آشنا می شه تصميم می گيره اونرو با ديگران هم شريک بشه. اين مورد شروع از خود و خونواده رو در خيلی از سبکها و روشهای عرفانی از جمله در دين مبين اسلام هم می بينيم که خود بحث جالبی است و تفکر در اين مورد خوبه.
در سال 1922 اوسويی به توكيو رفت و برای گسترش ريکی، كلينيكی به نام انجمن شفا بخشی ريكی اوسوئی افتتاح كرد. او همچنين كلينيك ديگری نزديك Meiji Shrine در مركز توكيو افتتاح كرد كه در آنجا كلاسهای آموزش ريكی برگزار مينمود.
لازم به ذکره که خيلی جاها از جمله در اين نوشته لفظ "دکتر" رو برای استاد اوسويی ديدين و می بينين. لازمه يادآوری کنم که اين لفظ صرفاً به نوعی برای احترام به ايشون گفته می شه و هيچ معنای خاصی بجز احترام به ايشون نداره.
استاد اوسويی از آن پس دانش و تواناييش رو در راه درمان بيماران و آموزش ريکی به ديگران به کار می برد. در سال 1924 زمين لرزه Kanto ژاپن را ويران كرد. بيش از 140.000 نفر در اين زمين لرزه جان خود را از دست دادند، هزاران نفر از پی ويرانی زمين لرزه و آتش سوزی پس از آن بيخانمان شده و افراد بسيار زيادی مجروح شدند. دكتر اوسوئی و شاگردانش به طور شبانه روزی به افراد مجروح و متشنج كمك ميكردند. اين حركت در زمان زمين لرزه باعث ايجاد افسانهای در مورد كار كردن وی در خانه فقيران و گدايان شد كه صرفاً کاربرد آموزشی داره امروزه هم نقل ميشه. در سال 1925 كلينيكهای بيشتری در Nakana ی توكيو باز شدند و دكتر اوسوئی شروع به سفر به سراسر ژاپن و ترويج و آموزش ريكی كرد. پس از زمين لرزه Kant افراد زيادی تا سالها بعد كماكان نياز به كمك و درمان داشتند. در طول اين مدت دکتر اوسوئی بيش از 2000 دانش آموز و 16 معلم ريکی تربيت کرد. به خاطر خدمات شايسته او در آن دوره، جايزه Kan San از طرف دولت ژاپن به وی اهدا گرديد.
دکتر اوسوئی هرگز نمی خواست که ريکی به صورت يک تمرين تجملاتی، يا تحت کنترل و نظارت گروهی خاص در بياد. او می خواست ريکی برای هر فردی قابل يادگيری باشد و در سراسر جهان گسترش يابد. همچنين اعتقاد داشت که ريکی راهی است که هر کسی از طريق آن می تواند به منابع الهی متصل شود و هر چه مردم بيشتر با آن آَشنا شوند افراد بيشتری برای ساختن دنيايی بهتر با يکديگر همکار می شوند.
اما به نظر می رسه که بعد از مرگ دکتر اوسوئی اين عقيده برای مدتی از اذهان مردم دور شد. ولی به لطف خدا و با تلاش معلمان جديد ريکی در سالهای اخير که بدون توجه به مقام و منافع مادی، خود را وقف آموزش ريکی کرده اند، ايده دکتر اوسويی دوباره احيا شده است.
فلسفه استاد اين بود که افراد رو همسو کنه و گفته می شه که معمولاً هر کی برای شفا به استاد مراجعه می کرده همسويی دريافت می کرده تا خودش مسؤوليت شفای خودش رو بر عهده بگيره.
شواهد نشون می ده که استاد اصراری بر دريافت پول يا هديه ای در ازای کارهای خود نداشته اما هدايا را رد نمی کرده است. او به سراسر ژاپن سفر می کرده است و در زمان خود به بيش از 2000 نفر ريکی را آموزش داده بود و همانطور که گفته شد حدود 16 نفر رو به درجه استادی رسانده بود که پس از آن هم هزاران نفر ريکی رو از آنها آموختند.
شاگردان استاد اوسويی پيش از رسيدن به مرحله درمانگری با ريکی يا استادی ريکی مدتی در کلينيک او کار می کردند يا بهتر بگوييم به اصطلاح خودمان شاگردی می کردند که اين امر باعث می شد اول با فرهنگ درمانگری و استادی ريکی آشنا شوند و سپس درمانگر يا استاد شوند که اين امر اين روزها کمتر در دسترس است.
يکی از افرادی که از استاد اوسويی ريکی را آموزش ديده بود چوجيرو هاياشی (متولد 1878) بود. پس از مرگ دکتر اوسويی در سال 1926، يکی از شاگردانش به نام استاد اوشيدا رياست انجمن ريکی و مسؤوليت ساخت يادمان اوسويی و نگهداری از آنرا بر عهده گرفت اما کسی که در خارج از ژاپن پس از اوسويی معروف شد استاد هاياشی بود.
استاد هاياشی افسر نيروی دريايی امپراتوری ژاپن بود. او علاوه بر داشتن درجه کاپيتاني، دکتر نيروی دريايی نيز بود. دکتر هاياشی آموزش ريکی خود را در سال 1925 در سن 47 سالگی با دکتر اوسوئی آغاز کرد و اعتقاد داشت که جزو آخرين گروه شاگردانی بوده است که آموزش ريکی را مستقيماً از خود دکتر اوسويی دريافت کرده اند.
ظاهرا بسيار غير عادی است که يک فرد نظامی تحت آموزشی روحانی قرار بگيرد و اين امر ممکن است بدين خاطر باشد که دکتر اوسوئی در مدتی که در پايگاه دريايی کار ميکرده است اصرار زيادی به آموزش اين تکنيک به افسرها داشته است. گفته ميشود که دکتر هاياشی به ظاهر روحانی ريکی علاقه مند نبوده و به جنبه کاربردی آن توجه بيشتری داشته است، و به همين دليل ممکن است آموزشات وی به شاگردانش بازتابی از گرايش شخصی خود او باشد بدين صورت که بخش درمانی ريکی از نظر ايشان در اولويت اول بوده باشد.
بعد از اينکه کارآموزی دکتر هاياشی به اتمام رسيد، او کلينيک خود را به نام "موسسه ريکی هاياشي" در توکيو تاسيس کرد. بر طبق تعاليم ژاپني، به اين دليل كه او ريكی را به شيوه خاص خود تدريس ميكرد، نام آن را تغيير داد تا آن را تحت تاثير اعتبار يا روشهای دكتر اوسوئی قرار نداده باشد. کمی بعد از مرگ استاد اوسويی با جدا شدن از انجمن اوسويی، سبک جديدی به نام "هاياشی ريکی" را بنيان نهاد. بسياری از شاگردان استاد هاياشی افسران نيروی دريايی بودند که ريکی را بيشتر برای درمان می خواستند در نتيجه "هاياشی ريکی" تمرکز بيشتری بر درمان داشت و خود استاد هاياشی دفترچه راهنمای جالبی در مورد نقاطی که بايد برای درمان هر بيماری به آنها انرژی داد به عنوان راهنمای آنها فراهم کرد و همچنين با توجه به اينکه سربازان نيروی دريايی زمان اوليه کمتری را صرف يادگيری و تمرين ريکی می کردند، تغييرات جزئی در روش آموزش ايجاد شد و سمبلها به عنوان ابزار لازمی برای آنها درآمد.
فرانک آرجاوا پيتر، محققی که خواهيم ديد چگونه در سفر به ژاپن به روشن شدن تاريخچه ريکی بسيار کمک کرد، می گويد: چوجيرو هاياشی يكی از چندين شاگرد عالی قدر Usui Reiki Ryoho Gakkai بود كه به مقام استادی رسيد اما از طرف آنها اجازه نداشت در سطح استادی تدريس كند. او اين قانون را در تدريس به خانم Takata زير پا گذاشت. اين طور به نظر ميرسد كه دكتر هاياشی برای تدريس ريكی به شيوه خود، ارتباط خود را با Usui Reiki Ryoho Gakkai قطع كرده است. بر اساس شايعات او نسبت به دايره ريكی ژاپن وفادار مانده است. به هر حال او در زمان خود شهرت زيادی داشته است و پس از اينكه از سمت رهبری كلينيك خود استعفا داده، بر خلاف ادعای خانم Takata، نزد همسر خود يعنی خانم Chie Hayashi به سر برده است. ما نميدانيم كه هاياشی چه زمانی Usui Reiki Ryoho Gakkai را ترك كرد اما بر اساس حقايق مسلم ميدانيم كه قطعا آن را ترك كرده است. همانطور که گفتيم او نام روش خود را همچنان كه در كتاب راهنمای ريكی خود نوشته است، "Hayashi Shiki Reiki" قرار داده است و نه Usui Reiki Ryoho.
چرا ممکنه تاريخچه ای که در برخی کتابها می خوانيد با اونچه در اينجا نوشته شده تفاوت داشته باشه؟
اگر از کتابی استفاده کنيد که نويسنده اش اونرو قبل از سال 2001 نوشته باشه (حتی اگه ترجمه و چاپ اون در ايران همين امسال هم صورت گرفته باشه)، احتمال زيادی وجود داره که اطلاعاتی که از سالهای 1999 و 2000 به بعد با تلاش اساتيدی چون Frank Arjava Peter که به ژاپن سفر کردند و با اساتيد و کارورزان ريکی ژاپنی به گفتگو نشستند به دست آمده هنوز در اختيار نگارنده کتاب نبوده باشه و در نتيجه او هم صرفاً بر مبنای آنچه شنيده نوشته باشه. پس از کتابهای نوشته شده در سه يا چهار سال اخير استفاده کنيد يا اينکه بر روی اينترنت جستجو کنيد.
خانم هاوايو تاکاتا که اصالتاً ژاپنی بود اما در هاوايی زندگی می کرد در سفری به ژاپن اثر درمانی ريکی را روی خود حس کرد و به آن علاقمند شد. ظاهراً خانم تاکاتا که دچار مشکلات مختلف جسمی و روحی شده بوده تصميم می گيره درمان خودش رو در کشور زادگاهش انجام بده و به اين منظور به ژاپن بر می گرده. قبل از عمل جراحی به دليل حسی که داشته از دکتر سؤال می کنه که آيا راه ديگه ای نيست و به اون گفته می شه که شخصی به نام هاياشی در اين نزديکی هست که می گن ممکنه بتونه کمک کنه و روشش برای شفا به خيليها کمک کرده. خانم تاکاتا هم تصميم می گيره که اين روش رو امتحان کنه و علاوه بر جلسات درمانی با ريکی همسو می شه تا خودش به خودش ريکی بده.
تاکاتا، ريکی را از هاياشی آموخت و به درجه استادی در "هاياشی ريکی" رسيد. البته جالب اينجاست که خانم تاکاتا پس از بازگشت به غرب و شروع به آموزش ريکی اونرو همان اوسويی ريکی ناميد نه هاياشی ريکی و داستانهايی به تاريخچه ريکی افزود و تغييراتی ايجاد کرد که دليل اين کارها مشخص نيست (و چون ايشون زنده نيستند احتمالاً ديگه هيچ وقت مشخص نمی شه) با اين حال او موفق شد ريکی رو در غرب جا بندازه و به نظر می ياد که اين تغييرات در اين امر مؤثر بوده اند. بد نيست بدونيم که تقريباً تمام اساتيد ريکی که امروزه در هر جای دنيا بجز ژاپن اونرو آموزش می دن به نوعی از شاگردان خانم تاکاتا محسوب می شن.
خانم تاکاتا مبلغ 10000 $ (درست خوندين، ده هزار دلار) برای آموزش مرحله استادی ريکی پول می گرفت و تاکيد بيش از حدی بر محرمانه بودن سمبلهای ريکی يا داستانهايی مبنی بر اينکه اوسويی گفته حتماً بايد در ازای ريکی پول يا هديه ای از مردم گرفت يا اينکه اوسويی فقط هاياشی را جانشين خود کرده و هاياشی هم تاکاتا را جانشين خود کرده پس الان استاد فقط اونه به ريکی اضافه کرد و با تبديل شدن ريکی به کالايی لوکس و يک تجارت (شما ده هزار دلار می دی ريکی ياد می گيری بعد به دو نفر که بفروشيش انگار پولت دو برابر شده تجارت خوبيه، نه؟) نه تنها بخشهايی از معنويت و روحانيت اون از ديد دور شد بلکه تبليغات و حتی نفی کردن اساتيد به اين تجارت وارد شد حالا ديگه احتمالاً تعجب نمی کنيد اگه بگم کلمه ريکی رو به عنوان علامت تجاری ثبت کرده بودن (Trademark) تا اگه کسی خواست ريکی رو ارزون بده يا به حرفشون گوش نده قانوناً بندازنش زندون!
البته خوشبختانه بلافاصله اساتيد بزرگی پيدا شدند که با آنکه خود 10000 دلار را پرداخت کرده بودند ريکی را با قيمتی معقولتر که برای همه قابل پرداخت باشد يا حتی به رايگان به اشتراک گذاشتند و مشکل Trademark هم به سرعت در کشورهای مختلف حل شد تا امروز که همه جای دنيا پر از اساتيد ريکی است که آنرا با قيمتهای معقول عرضه می کنند.
البته با وجود اينها همونطور که گفته شد ما ريکی رو مديون خانم تاکاتا هستيم چون هنوز هم پس از سالها اساتيد ژاپنی از آموزش کامل ريکی به غرب خودداری می کنند و اگرچه خوشبختانه با برقراری ارتباط با اساتيد ژاپنی از سالهای 1999 و 2000 تا امروز کم کم حقايق روشن شدند و دستنوشته های اوسويی نيز در اختيار ما قرار گرفته و بسياری از تکنيکهای ژاپنی به همراه تاريخچه صحيح آن به ريکی بازگشته و امروزه ما دوباره ريکی کامل را در اختيار داريم اما به عنوان مثال هنوز از روشی که خود استاد اوسويی برای همسويی به کار می برده اطلاعات کاملاً دقيقی در دست نيست و اکثر از اساتيد ژاپنی هنوز هم از در اختيار گذاشتن اطلاعات خود به غير ژاپنيها يا آموزش ريکی به آنها خودداری می کنند به همين دليل است که جدا شدن استاد هاياشی و اقدامات خانم تاکاتا از جمله رويدادهايی هستند که بايد قدردان اونها بود وگرنه هنوز ريکی فقط در ژاپن و به صورت بسته کار می شد.
گمان ميرود كه "وضعيت دست" كه امروزه به عنوان ريكی اوسوئی ميشناسيم، توسط دكتر هاياشی ايجاد شده است اما شواهدی كه از كتابهای راهنمای ريكی وی به دست ميآيد خلاف اين امر را ميگويند. وضعيت دست ممكن است توسط خانم Takata يا توسط هردوی آنها، زمانی كه دكتر هاياشی به هاوايی رفته بود، و آن دو با هم كار ميكردند، ايجاد شده باشد.
ديديم که هرچند بعد از مرگ دکتر اوسويی ريكی در ژاپن ادامه يافت، اما در جهان غرب کسی از وجود ريکی در ژاپن خبر نداشت ، البته به جز برای خانم Takata. او اين موضوع را از همگان مخفی كرد تا سالهای اخير كه اين اطلاعات روشن شدهاند در نتيجه در اين مدت کسی هم در جستجوی ريکی به ژاپن نرفت تا اينکه برخی اساتيد در ژاپن با ريکی مواجه شدند و تلاش برای کشف ريکی و روشن شدن تاريخچه واقعی ريکی و تکنيکهای آن آغاز گرديد که علاوه بر چاپ کتابهايی درباره تاريخچه صحيح ريکی به چاپ راهنمای ريکی خود استاد اوسويی و نيز راهنمای دکتر هاياشی منجر شد و با اصلاح برخی از باورها و تکنيکها (که البته برخی از اين تکنيکها حتی هنوز هم کمتر در دسترس عموم کارورزان و اساتيد ريکی قرار گرفته است) ريکی امروزه دوباره به ريکی سنتی نزديک شده است.
يه نکته ديگه که لازمه بگم اينه که از همون بلافاصله بعد از استاد تاکاتا بعضی اساتيد (که با شرحی که دادم می تونيد حدس بزنيد متاسفانه بعضيهاشون بيشتر تاجر بودن) شروع کردند به افزودن اطلاعات بيشتر و به قول خودشون غنی تر کردن ريکی! همچنين خيليها تصميم گرفتند ريکی رو به جای سه مرحله در چهار مرحله آموزش بدن تا اگرچه در مرحله 3 افراد به استادی برسن، تا مرحله 4 رو از اونا نخرن توانايی آموزش رو نداشته باشن.
علاوه بر سمبلهای اصلی، سمبلهايی به ريکی اضافه شد و خيليها تو خواب و رويا و وهم و اشراق سمبلهايی می ديدند و تاريخچه های باستانی برای ريکی می ساختند يا حتی ادعا می کردند که چيزهايی از ريکی باستانی رو کشف کرده اند که اوسويی هم نمی دونسته يا می دونسته و نگفته و... که نتيجه تعدد سبکها شد و در برخی شرايط که سبکها کاملاً با اهداف مالی ايجاد می شدند، هر سبکی سعی می کرد سمبلهاش بيشتر باشه و تاريخچش عجيب و غريبتر تا بتونه قيمتش گرونتر باشه و حتی اگه جا داره ادعا کنه از ريکی اوسويی خيلی قويتره و اثر درمانی قويتر و بيشتری داره.
الانم سبکهای زيادی وجود دارن که من شخصاً بعضی از اونها رو متفاوت با اوسويی ريکی و جذاب ديده ام و در نتيجه نمی خوام ار عبارات بالا اين برداشت بشه که اونا همه ادعاهای دروغن اما اينو بايد بدونين که هيچ آزمايش علمی نشون نداده هيچ کدوم از اونها بتونن در شفا مؤثرتر از اوسويی ريکی باشن يا حتی نتيجه شفای يه استاد ريکی از يه کارورز مرحله دو ريکی بهتر باشه (اگرچه حس درمانگر و شفاگيرنده در اين سبکها متفاوت است).
چيزی که تفاوت ايجاد می کنه سمبلهای بيشتر نيست بلکه مسلط شدن بر "نيت بی نيتی" و "عمل بی عملی" در هنگام ريکی دادن و تمرين بيشتره. تمرين بيشتر به معنای مديتيشن، تکرار اصول ريکی و از همه مهمتر خوددرمانی دائمی و منظم با ريکی است. (تاريخچه فوق از کتاب رايگان ريکی نقل شده است: http://www.Persianreiki.com)
[ویرایش] مراحل ریکی
ریکی در چهار سطح آموزش داده میشود . در سطح یک ریکی فرد قدرت انتقال انرژی از طریق دست به صورت مستقیم را پیدا میکند. فاصله زمانی بین سطح یک و دو 21 روز میباشد. در سطح دو فرد با استفاده از سمبل ها میتواند به فواصل دور ( زمانی و مکانی ) انرژی ارسال کند. در سطح سه ، فرد با استفاده از سمبل های جدید میتواند جراحی حاله انجام دهد، مراقبه های ریکی را می آموزد و کار با سیستم کریستال را فرامیگیرد. در هر سطح میزان قدرت انتقال انرژی افزایش پیدا میکند. در سطح چهارم ( مستری) فرد توانایی کانال کردن دیگران را پیدا میکند. در هر سطح توان انتقال انرژی فرد بالاتر میرود.
[ویرایش] همسویی ریکی
همسویی ریکی شامل تغییرات بسیار بزرگ در سیستم انرژیک بدن میباشد که به واسطه استاد به شاگرد میرسد. در جریان همسویی استاد تنها به عنوان یک واسطه عمل میکند. در هر همسویی یک سپر حفاظتی برای فرد ایجاد میشود که در مراحل بالا تر تقویت میشود. احساسی که فرد هنگام همسویی دارد کاملا منحصر به فرد است و برای هر فرد متفاوت. کل جریان همسویی بیش از بیست تا سی دقیقه طول نمیکشد و فرد بلافاصله بعد از تمامشدم همسویی میتواند انرژی را منتقل کند.
[ویرایش] فرآیند 21 روزه پاکسازی
پس از فرآیند همسویی در ریکی، شاگرد یک مرحله 21 روزه را می گذراند. در این فرآیند بر اثر افزایش سرعت ارتعاش بدن های فیزیکی و اتری، انرژی های منفی متراکم، کهنه و به ناچار «به سطح» می آیند و رها می شوند.
[ویرایش] سمبل های ریکی
این سمبل ها مثل کلید هایی عمل میکنند که کار های متفاوتی را انجام میدهند. دقیقا مثل آدرس یک سایت. با وارد کردن آدرسی خاص در سیستم میتوانید نتیجه ای خاص را دریافت کنید به همین صورت با رسم یک سمبل میتوانید اثری خاص را دریافت کنید. سمبل ها در مرحله دو و سه آموزش داده میشوند. بعضی از اساتید سمبل قطع انرژی را در مرحله یک آموزش میدهند.
[ویرایش] نکات مهم
ريكي براي هر مشكل سلامتي به عنوان درمان مقدماتي پيشنهاد نمي شود و ترجيحا درمان متمم و مکمل براي اقدامات پزشکی رایج و معالجات قبلي كه انجام شده است مي باشد ريكي براي درمان شكستگي استخوان ؛ دردهاي حاد يا هر وضعيتي كه كمكهاي فوري را طلب مي كند به عنوان تنها درمان پيشنهاد نمي شود بلکه بهتر است به موازات مراجعه به پزشک انجام گیرد .يك درمانگر ريكي متعهد و راستین ، به هيچ عنوان بيمار خود را از جستجوي پزشک براي درمان دلسرد نمي كند. در بسیاری از بیماری ها لحظه ها تعیین کننده هستند و جلو گیری از مراجعه به پزشک میتواند عواقب جبران نا پذیری داشته باشد. ریکی فقط به عنوان مکمل طب استفاده میشود نه به عنوان درمان اصلی.