زبان فارسی در افغانستان
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
نزدیک نیم سده پیش آن را فارسی کابلی میگفتند. سبب تغییر نام به گمان من این است که میان مردمان همزبان سه کشور جدایی انداخته شود. چنانکه در تاجیکستان به همین سبب نام زبان را دیگر کردند.
اگر از عوامل نطفه بندی پارسی ستیزی در زمان امیر شیر علی خان بگذریم در دوران حاکمیت عبدالرحمان خان است که وصلت پیوند قبیله و استعمار بسته میشود. در اینجاست که انگلیسها با استفاده از حربه ء زبان بقای زمامداران طرفدار خود را در کابل ضمانت میکنند و از سوی دیگر به مقاصد استعماری خود دست میابند . از همان زمان به بعد عنوان کردن زبان پشتو به جای زبان ملی و رجحان دادن در قاموس نامهای مقامات و مراسم نظامی و پیوستن آن با برنامههای آموزشی و درسی و دادن امتیازات اجتماعی و سیاسی به گویندگان زبان پشتو از جمله رسمهای سنتی و عنعنوی این کشور شده است. در زمان امیر حبیب الله خان است که بسی از واژههای زبان پشتو وارد واژگان نظامی میشود و در عصر نادرخان است که دامنهء این تلاشها گسترده تر میشود. محمد گل خان مومند وزیر داخلهء وقت تحریکاتی را در جهت تعمیم زبان پشتو و طرد زبان فارسی نه تنها از دوایر دولت بلکه از نهادهای آموزشی و حتی خانه و بازار آغاز میکند . در ضمن وی مردمان فارسی زبان و ترکی زبان را وادار میسازد تا عرایض شان را به زبان پشتو بنویسند و عرایضی که به زبان فارسی و یا ترکی میبود به آن ترتیب اثر داده نمیشد . و همچنان به خاطر استفاده از تفرقه زبانی و امتیاز بخشیدن به زبان پشتو و پشتو زبانان گروه بزرگی از خانوادههای پشتون را از بیرون مرزها به شمال هندو کش جای گزین کردند تا با این کار توانسته باشند در صفوف فارسی زبانان تفرقه و به پشتو زبانان کمکی کرده باشند. تا اینکه در قانون اساسی سال ۱۳۴۲ خورشیدی مسأله دوگانه گی زبان مطرح میشود و درآن جاست که گروهی از تمامیت خواهان و فارسی ستیزان از جمله غلام محمد فرهاد، رشتین، زابلی، زدران، عصمتی و ارشاد اعتراض میکنند. و پیشنهاد میکنند که رسمیت تنها و تنها به زبان پشتو محدود بماند. هرچند تمامیت خواهان در برابر اکثریت مخالف درین راه به مقصد نمیرسند ؛ اما با اصرار ماده ۳۵ مبنی بر موظف بودن دولت در تقویت زبان پشتو از طریق برنامهء مؤثری در فصل مربوط به حقوق و وظایف مردم اضافه میشود. چون در ضمن مباحثه راجع به این موضوع محمد قدیر تره کی زبان ازبکی و سایر زبانهای محلی را منحط خواند. محمد کریم نزیهی نویسنده و ادبشناس افغانستان به رسم احتجاج با مجلس مقاطعه کرد.
[ویرایش] گونههای تاریخی و جغرافیایی زبان پارسی
پارسی قدیم (اوستایی، پهلوی)، دری و گونههای جغرافیایی آن مانند: شیرازی، کابلی، تهرانی، سمرقندی، بدخشانی، هراتی، مشهدی، پنجشیری، بامیانی و... گونههای ادبی خود را نیز دارد . زبان فارسی با ظرفیت و توانمندی که داشته و دارد در ابعاد فرهنگی و هنری خود یکی از بزرگترین ده زبان زنده دنیا است.
[ویرایش] برگرفته از
نوشتار: جرگه بزرگان و سنگر بندی قبیله سالاران پارسی ستیز، نوشته: سلطان سالار عزیز پور