شروین
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
شِروین نامی است ایرانی برای پسران. ریشهٔ این نام بدرستی روشت نیست ولی برخی بر این باورند که این نام فرم تپورستانی و کوتاه شدهٔ «نوشیروان» باشد. در بعضی منابع مانند ویکیپدیای فارسی در اینترنت گروهی زبانناشناس ولی بهرحال در حد ابتدائی آشنا با اندکی ریشهیابی، از خودشان بدون هیچ ذکر منبعی نوشته بودند که این نام از همان ریشه است که واژههای «شاه» و «شهر» هستند، که این تنها میتواند عوام را گمراه کند ولی نه اهل فن را.
شروین نام دو تن از پادشاهان آل باوند (کیوسیان) بوده است؛ شروین پسر سرخاب و شروین پسر رستم. آنچنانکه پیداست این نام در طبرستان آن دوران نامی معمول بوده، بطوریکه نویسندهٔ کتاب مرزباننامه، از شاهزادگان طبرستان و به نام مرزبان پسر رستم پسر شروین بودهاست (یعنی نیای او ناماش شروین بودهاست).
بجز پادشاهان (اسپهبدان) طبرستان، که اولین نمونهٔ ذکر شده از این نام بودهاند، افراد سرشناس تاریخی و یا معاصر دیگری که این نام را داشتهاند در زیر فهرست شدهاند. در زمان بابک خردمدین اسم شروین از آن رو اهمیت یافت که خرمدینان پیامبری به این نام داشتند که او را همپایهٔ ایزدان زرتشتی محترم میداشتند. «شروین» همچنین نام یکی از پناهگاههای کوهنوردی در مسیر صعود به قلهٔ توچال مشرف به شهر تهران است که گویا به نام یکی از کوهنوردان درگذشته در حادثهٔ کوهنوردی، نامگذاری شدهاست.
[ویرایش] فهرست افراد سرشناس دارای نام «شروین»
- پروفسور شروین عرفانی (استاد دانشگاه تهران و دانشگاه ساترن متدیست تگزاس، آمریکا).
- دکتر شروین ملکی (استاد دانشکدهٔ عمران دانشگاه صنعتی شریف).
- شروین فریدنژاد (گرافیست و طراح هنری)
- شروین سهرابیان (خوانندهٔ موسیقی پاپ).
- شروین مهاجر (نوازندهٔ کمانچه).
[ویرایش] منابع
- آذربویه، نغمه. «اسپهبد شروین» در دانشنامهٔ رشد.(۱۷ اسفند ۱۳۸۳). بازبینی ۱ شهریور ۱۳۸۴.
- آذربویه، نغمه. «شروین پسر رستم» در دانشنامهٔ رشد. (۱۷ اسفند ۱۳۸۳). بازبینی ۱ شهریور ۱۳۸۴.
- «آل باوند (ملوک الجبل)» در تاریخ الحکام والسلالات الحاکمة. (؟). بازبینی ۱ شهریور ۱۳۸۴. (به عربی).
- «فهرست استادان ایرانی در دانشگاههای جهان». (؟). بازبینی ۱ شهریور ۱۳۸۴.
[ویرایش] جستارهای وابسته
برخلاف آنچه که در حال حاضر بر تارنمای ویکیپدیا دیده می شود، نام شروین هیچ ارتباطی با نام انوشیروان ندارد و شباهت این دو تنها به سطح آوایی محدود می شود. متن پیشین موجود بر این تارنما از نظر زبانشناسی تاریخی درست تر بود و چندان روشن نیست داوریهای تند موجود در متن کنونی بر مبنای کدام داده های زبانشناختی تولید شده است. نام انوشیروان، از سه بخش تشکیل شده است: ا (پیشوند نفی در زبانهای هندواروپایی، که در صورت برخورد به حرف صدادار به شکل ان یا ام در میآید)+ اوش (به معنای مرگ)+ روان در کل این نام "دارای روح جاویدان" معنا می دهد. شروین، که در اصل شَروین خوانده می شده و هنوز هم در برخی از گویشهای ایرانی به همین شکل باقی است، از این بخشها تشکیل شده است: "شَر" - که همان خشَثرَه در پارسی باستان است و شاه معنا می دهد و دقیقا همان طور که قبلا در این تارنما نوشته شده بود، با شهر و شاه هم ریشه است و در شهرزاد و شهریار و شهربانو هم شکلی دیگر از آن دیده می شود. و "وین" که در مورد بنواژه اش بحث وجود دارد، اما می توان آن را کوتاه شده وِهین (بِهین)دانست، و برخی نیز آن را پسوند نسبت دانسته اند. از این رو شروین در کل شاهوار، یا بهترین شاه معنا می دهد و هیچ ربطی به انوشیروان ندارد. هرچند ریشه شناسی عامیانه ی نویسندگان قرن هشتم و نهم هجری - که با زبان پهلوی آشنایی نداشتند،- شکل کوتاه شده ی نام اخیر -نوشیروان- را با این نام مربوط می دانست. به همین ترتیب در آثار جغرافیدانان عرب این نام با شهر شروان در آذربایجان و آران مربوط دانسته شده که آن نیز نادرست است.
منابع:
در مورد ریشه ی شر و ارتباط آن با شهر و شاه، و همچنین ریشه ی نام انوشیروان: هر فرهنگ واژگان پهلوی، که در بازار کتاب امروز واژه نامه ی پهلوی مکنزی و فره وشی شهرت بیشتری دارند. در مورد این که شهر در شهرزاد و شهریار و شهربانو با شاه هم ریشه و هم معناست: درسگفتارهای دکتر مهرداد بهار، و مقالات ایشان -مثلا در پژوهشی در اساطیر ایران. همچنین آرتور کریستن سن: نخستین انسان و نخستین شهریار در اساطیر ایران.