New Immissions/Updates:
boundless - educate - edutalab - empatico - es-ebooks - es16 - fr16 - fsfiles - hesperian - solidaria - wikipediaforschools
- wikipediaforschoolses - wikipediaforschoolsfr - wikipediaforschoolspt - worldmap -

See also: Liber Liber - Libro Parlato - Liber Musica  - Manuzio -  Liber Liber ISO Files - Alphabetical Order - Multivolume ZIP Complete Archive - PDF Files - OGG Music Files -

PROJECT GUTENBERG HTML: Volume I - Volume II - Volume III - Volume IV - Volume V - Volume VI - Volume VII - Volume VIII - Volume IX

Ascolta ""Volevo solo fare un audiolibro"" su Spreaker.
CLASSICISTRANIERI HOME PAGE - YOUTUBE CHANNEL
Privacy Policy Cookie Policy Terms and Conditions
بحث:فمینیسم/ترجمه - ویکی‌پدیا

بحث:فمینیسم/ترجمه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

Image:Merge-arrows.svg

پیشنهاد شده است که این مقاله یا بخش با فمینیسم ادغام گردد. (بحث).

فهرست مندرجات

[ویرایش] Translation from en.wikipedia done

""فمينيسم"" ائتلافي متضاد از ساير ]]تئوري اجتماعي، تئوريهاي اجتماعي، جنبشهاي سياسي و فلسفه هاي اصول اخلاقي|معنوي[[مي باشد كه، قسمت اعظم فعاليتهاي آن توسط زنان و يا مبتني بر تجربيات آنان انجام مي شود. بيشتر طرفداران فمينيسم خصوصا با نابرابريهاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي ميان زنان و مردان مرتبط مي باشند؛ به گونه اي كه عده اي معتقدند خصوصيات وابسته به نوع و جنسيت، از قبيل "مرد" و "زن"، ]]ساختار اجتماعي |به گونه اجتماعي طرح ريزي شده[[ مي باشند. موارد اختلاف فمينيستها بر اساس منابع نابرابري، چگونگي دستيابي به برابري، و بسط يافتن كدام جنسيت و خصوصيات مبتني بر جنسيت بايد مورد سوال و انتقاد واقع شود. در يك عبارت ساده، فمينيسم اعتقاد به برابري اجتماعي، سياسي و اقتصادي جنسيتها مي باشد و جنبشي است كه حول محور اعتقاد به اين مسئله به وجود آمده است كه جنسيت نبايد اولين عامل شكل گيري هويت اجتماعي، يا سياسي اجتماعي يا حقوق اقتصادي افراد باشد.


]]فلسفه عملي|طرفدار عمل[[ حقوق سياسي فمينيستها غالبا مبارزه برعليه  پيامدهائي از قبيل
]]حقوق مولد، شامل حق سالم بودن، سقط جنين قانوني، دستيابي به كنترل جمعيت|جلوگيري
از بارداري، كيفيت مراقبت پيش از تولد، خشونت خانوادگي|خشونت، در طي يك شراكت خانوادگي[[، ترك والدين|ترك توسط مادر، كيفيت پرداخت دستمزد زنان|كيفيت پرداختن، آزار جنسي، آزار خياباني، تبعيض و [[هتك ناموس[[ مي باشد. امروزه بسياري از
فمينيستها بر اين باورند كه فمينيسم يك جنبش ]]دموكراسي ريشه دار|منشاء[[ مي باشد كه در جستجوي
از بين بردن مرزهای تعیین شده بر اساس سطوح  اجتماعي، نژاد، ]]فرهنگ و مذهب مي باشد. آنها همچنين بر اين باورند كه يك جنبش كارآمد فمينيستي بايد اختصاصا فرهنگي بوده و پاسخگوي نيازهاي مربوط به  زنان جامعه در موضوعاتي از فبيل از بين بردن نسل زنان، يا "نسل كشي"، در آفريقا و خاورميانه و  پيامد "سقف شيشه اي[[" در جوامع پيشرفته باشد. آنها همچنين بر سر گسترش
پيامدهائي خاص همچون ]]هتك ناموس،  زناي با محارم  و مادري|مادري كردن[[ در سطح

جهاني بحث و مناظره مي نمايند. مطالبي كه در فمينيسم مورد كاوش قرار گرفته اند عبارتند از ]]پدر سالاري، تصور كليشه اي داشتن|فكر قديمي داشتن، خاصيت و ماهيت چيزي را مشخص كردن، خاصيت و ماهيت جنسي چيزي را مشخص كردن و ظلم و ستم[[.



[ویرایش] خواستگاهها

الگو:تاريخچه


]]تصوير: مجسمه املاين پانكهارست در وستمينستر 1.جی.پی.جی| قابل کلیک|مجسمه اي از ]]املاين پانكهارست، يكي از زنان مشهور در طرفداري راي و انتخاب زنان، در ويكتوريا تاور گاردنز در نزديكي قصر وستمينستر| مجلس[[، ]وستمينستر[[. [[



در طول تاريخ حاميان برابري جنسيتها و حقوق زنان را مي توان يافت. براي مثال، ]]تئودورا (قرن ششم ميلادي)|ملكه تئودورا از امپراتوري روم شرقي|روم شرقي[[ يكي از طرفداران وضع قوانيني بود كه موجب حمايتهاي بيشتر اززنان و آزاديهاي بيشتر در امور زنان مي گشت، و ]]كريستين د پيزان[[، اولين نويسنده حرفه اي زن، بسياري از عقايد فمينيستي را بسيار زودتر از سال 1300 ميلادي در مقابله با كوششهائي كه جهت محدود كردن ارث بري زنان و عضويت در اتحاديه انجام مي گرفت ارتقا داد. به هرحال، بيش از چند قرن از يكپارچگي فمينيسم به عنوان يك فلسفه گسترده و جنبش اجتماعي نگذشته است.


تاريخ فمينيسم مدرن به عنوان يك ]]فلسفه و جنبش اغلب باز ميگردد به عصر روشنفكري|روشنفكري با روشنفكراني همچون خانم مري ورتلي مونتاگو و ماركوئيز د كاندورست كه از تحصيلات زنان پشتيباني مي كردند. اولين مجمع علمي زنان در سال 1785 در ميدلبورگ، شهري در جنوب جمهوري هلند بنيان نهاده شد. در طي اين دوره وجود روزنامه هايي براي زنان كه مبتني بر موضوعاتي همچون علم بود به خوبي عمومي گردید. مري ولستنك رفت "يك حمايت كننده از حقوق زنان[[" در سال (1792) يكي از اولين عاملاني است كه بدون شك مي تواند فمينيست ناميده شود.


]]تصوير: فمينيستهاي معاصر.جی.پی.جی|قابل کلیک |250 پيكسل|اولين همايش بين المللي زنان در ]]واشنگتنD.C. [[ ]]سوزان بي. آنتوني[[ سومين نفر از چپ، رديف جلو.[[


فمينيسم در ]]قرن نوزدهم[[ يك جنبش نهادينه شد تا اين كه مردم به گونه اي افزونتر اين مسئله را كه با زنان ناعادلانه رفتار مي شود باور نمايند. جنبش فمينيسم ريشه در جنبش ترقي خواه پيش رو و به خصوص در ]]جنبش اصلاحات در قرن نوزدهم دارد. چارلز فرير[[ ]]جامعه گرائي ايده آل گرا|جامعه گراي ايده آل گرا در سال 1837[[ كلمه "فمينيسم" را اختراع نمود، و معتقد بود كه گسترش پشتيباني از ]]حقوق زنان در همه جوامع زودتر از سال 1808 پيشرفت خواهد كرد. از اولين همايش حقوق زنان در همايش سنكا فالز|سنكا فالز،‌ نيويورك در سال 1848 جنبشي سازمان يافته تاريخ گذاري شد. در سال 1869، جان استوارت ميل كتاب پيروي از زنان[[ را به جهت اثبات اين كه "تبعيت قانوني تنها يك جنس از ديگري اشتباه بوده... و ... يكي از رئوس موانع جهت پيشرفت انسان است" منتشر نمود.


بسياري از كشورها در اواخر ]]قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم شروع به اهداي حق راي و شركت در انتخابات|حق راي به زنان نمودند(نيوزيلند) در سال 1893اولين كشور بود، با كمك كيت شپارد طرفدار دادن حق راي يا حق انتخاب به زنان، مخصوصا در سالهاي پاياني جنگ جهاني|جنگ جهاني اول[[ پيشرفت كرد. دلايل اين امر متفاوت بود، اما همه آنها يك خواسته را كه تصديق همكاري و مساعدت زنان در طول جنگ بود در بر داشت، و همچنين تحت تاثير قدرت نطق و بياني كه دوطر ف در زمان توجيه تلاشهاي جنگيشان استفاده كردند واقع شد. براي مثال از زماني كه ]]نكات چهارده گانه[[ ]]وودرا ويلسون[[ خود تصميم گيري را به عنوان اساس جامعه به رسميت شناخت، تزویر در نظر نگرفتن حق نیمی از جوامع مدرن ازدادن حق راي مشكل شد.



[ویرایش] انواع متنوع پدیده فمينيسم

برخي از تئوريهاي فمينيستي فرضيات پايه راجع به جنسيت، تفاوت جنسيت و تمايلات جنسي، شامل مقوله خود زنان را به عنوان يك عقيده ]]كل نگري|كل نگر[[ مورد تحقيق قرار مي دهند، ساير تئوريها (به جاي ارائه تعدد جنسيتها) مذكر / مونث بودن را كاملا به صورت دوشاخه اي مورد تحقيق قرار مي دهند. معذالك ديگر تئوريهاي فمينيستي مفهوم "زن" را بصورت عادی تلقی و تحليلها و مقالات انتقادي خاص از]]نابرابري[[ ]]جنسيت[[، تهيه مي كنند،

و بيشتر جنبشهاي اجتماعي فمينيستي ]]حق[[ها،‌ علايق و مسائل زنان را ترويج مي كنند. سالهاست كه چندين زير مجموعه از ايدئولوژي فمينيستي گسترش پيدا كرده است. جنبشهاي فمينيستي اوليه و نخستين اغلب ]]موج اوليه فمينيسم|موج اوليه فمينيستها، و فمينيستهاي حدودا بعد از سال 1960[[ ]]دومين موج فمينيسم|موج دوم فمينيستها ناميده مي شوند. اخيرا، در حالي كه موج دوم فمينيستها هنوز فعال مي باشند بعضي از فمينيستهاي جوانتر خود را به عنوان موج سوم فمينيسم|موج سوم فمينيستها[[ معرفي كرده اند.


]]وندي كامينر[[، در كتاب خود "يك آزادي هراسناك: گريز زنان از برابري" تضادهاي ديگر ميان فرمهاي فمينيسم را شناسائي مي كند: تضاد ميان چيزي كه او آن را فمينيسم "تساوي گرا" و "طرفدار حمايت از مصنوعات داخلي" مي نامد. او فمينيسم تساوي گرا را به عنوان ارتقا دهنده برابري بين زنان و مردان از طريق اهداي ]]حقوق[[ برابر در نظر مي گيرد. فمينيستهاي طرفدار حمايت از مصنوعات دلخلي ترجيح مي دهند كه بر روي حمايتهاي قانوني براي زنان، همچون ]]قانون كار|قوانين استخدام و قوانين طلاق كه از زنان محافظت مي نمايند متمركز باشند، گاه از محدوديت حقوق مردان، همچون سخنراني آزاد[[ (مخصوصا، حق توليد و مصرف نقاشيهاي مستهجن) حمايت مي كنند. اگرچه كتاب متعلق به زمان پيش از وقوع موج سوم فمينيست مي باشد، كمينر هر دو جريان محافظه كار و تساوي گرا را در محدوده موج اول و موج دوم فمينيسم شناسائي مي كند.


برخي از فمينيستهاي طرفدار اصلاحات اساسي، همچون ]] مري دالي، شارلوت بانچ و مريلين فريه، از جداسازي [[ & امدش؛ يك جداسازي كامل از مذكر و مونث در جامعه و فرهنگ & امدش حمايت كرده اند؛ در حالي كه ديگران نه تنها ارتباط مابين مردان و زنان را بلكه بسياري از معاني "مرد" و "زن" را به خوبي مورد تحقيق قرار مي دهند ( ]] تئوري غير عادي را در نظر بگيريد). بعضي معتقدند كه وظايف جنسي، هويت جنسي و تمايلات جنسي خودشان ساختار اجتماعي|ساختهاي اجتماعي مي باشند (همچنين پيروي از قانون ديگران[[ را در نظربگيريد). براي اين فمينيستها، فمينيسم يكي از مفاهيم ابتدائي نجات بشريت مي باشد (يعني، آزادی مردان بمانند آزادی زنان است.)


بسياري -- اما مطمئنا نه همه – فمينيستها زن مي باشند. سازمانهاي منحصرا مردانه اي وجود دارند كه با ديدگاههاي فمينيستي همدردي مي نمايند كساني كه معتقدند حكمفرمايي الگوهاي مردانه يا مردي براي زنان ناراحت كننده و براي مردان محدود کننده است. > عطف< Feminist/Pro-Feminist links, مركز ملي منابع مردان > عطف/ <


"درباره" فمينيسم در باب اين كه كدام يك از انواع آن بايد منحصرا برچسب خورده يا مورد تفكر قرار گيرد مباحثاتي وجود دارد. همچنين اعتقادات مشتركي هچون ظلم به وسيله پدر سالاري و/يا سرمايه داري ، و اعتقاد به اين كه آنها با هم مترادف هستند وجود دارد.


[ویرایش] زيرمجموعه هايي از فمينيسم

الگو:نكات ورودی ايدئولوژي سياسي

  • ]]فمينيسم آفريقائي[[
  • ]]فمينيسم آمازوني[[
  • ]]فمينيسم – هرج و مرج[[
  • ]]فمينيسم ضد نژاد پرستانه[[
  • ]]فمينيسم سياه پوستان[[
  • ]]فمينيسم مغلطه اي|فمينيسم مغلطه اي[[
  • ]]فمينيسم فرهنگي[[
  • ]]فمينيسم متضاد[[
  • ]]فمينيسم اقتصادي[[
  • ]]فمينيسم هستي گرايي[[
  • ]]فمينيسم در ژاپن[[
  • ]]فمينيسم فرانسوي[[
  • ]]فمينيسم فردگرايي[[ (همچنين به عنوان فمينيسم طرفدار آزادي نيز شناخته مي شود)
  • ]]فمينيسم اسلامي[[
  • ]]فمينيسم همجنس باز(زن)[[
  • ]]فمينيسم آزادیخواه[[
  • فمينيسم مذكر يا ]]فمينيست موافق مردان[[
  • ]]فمينيسم ماركسيستي[[ (به فمينيسم جامعه گرا مرتبط مي باشد)

> پي< > /پي <| عرض=" " تنظیم="چپ " تنظیم عمودی ="بالا" |

  • ]]فمينيسم مادي[[
  • ]]فمينيسم جديد[[
  • ]]فمينيسم پاپ[[
  • ]]فمينيسم بعد از مستعمرات|فمينيسم بعد از - مستعمرات[[
  • ]]فمينيسم پست مدرني كه شامل تئوري غير عادي[[ مي باشد.
  • ]]فمينيسم طرفدار جنس[[ (همچنين به عنوان فمينيسم آزادي جنسي نيز شناخته مي شود، فمينيسم جنس مطلق، فمينيسم خود خواه [[
  • ]]فمينيسم روانكاوانه|فمينيسم روانكاوي[[
  • ]]فمينيسم طرفدار اصلاحات سياسي[[
  • ]]فمينيسم جداگرايي[[
  • ]]فمينيسم جامعه گرايي[[
  • ]]فمينيسم معنوي[[
  • ]]فمينيسم ديدگاه[[
  • ]]فمينيسم جهان سوم[[
  • ]]فمينيسم تغيير مليت [[
  • ]]فمينيسم تغيير(جابجائي) [[
  • ]]زن گرايي[[
  • فعاليتهاي مطمئن، مشي ها و مردم همچنين مي توانند به عنوان ]]فمينيسم مقدماتي|فمينيست مقدماتي يا پست فمينيسم|پست فمينيست[[ توصيف شوند.

[ویرایش] ارتباط با جنبشهاي ديگر

برخي از فمينيستها با اعتقاد به گفته ]]مارتين لوتر كينگ جي آر.[[، كه مي گويد "تهديد عدالت در هر جا تهديد عدالت در همه جاست"، يك مشي خصمانه نسبت به سياست را در پي مي گيرند . به اعتقاد آن ، بعضي فمينيستهاي خودشناخته ديگر جنبشها همچون جنبش ]]حقوق مدني و جنبش حقوق همجنس خواهي را مورد حمايت قرار مي دهند. در همين زمان، بسياري از فمينيستهاي سياه پوست همچون بل هوكسها[[ جنبشي را كه جهت تسلط زنان سفيدپوست باشد را مورد انتقاد قرار مي دهند. ادعاهاي فمينيست درباره چهره زنان به قول معروف بي فايده در جامعه غربي اغلب كمتر به زندگي زنان سياهپوست مربوط مي شود.


اين تصور در ]]فمينيسم از پيش مستعمراتي كليدي است. بسياري از زنان فمينيست سياهپوست واژه زن گرائي[[ را جهت ديدگاههاي خود ترجيح مي دهند. 


فمينيسم اغلب با مطالعات همجنس خواهي، ]]همجنس باز (زن) و تغيير جنسيت مرتبط شده است و درمواردي فمينيسم روانكاوي بر پيشرفت روانكاوي جنسيتي منطبق مي باشد. برخي از فمينيستها نسبت به جنبش تغيير جنسيت بسيار محتاط مي باشند چرا كه آن را به عنوان رقيب تمايز ميان مرد و زن مي بينند. افرادي كه به عنوان جنس مونث تغيير جنسيت و تغيير تمايلات جنسي داده اند از برخي گرد آوريها و وقايع فضاهاي فقط – زنانه|فقط- زنان[[ محروم شده و توسط عده اي از فمينيستها، كه مي گويند كسي كه از بدو تولد به عنوان جنس نر قلمداد مي شود قادر به فهم ستمي كه در مواجهه با زنان مي شود نيست، طرد مي شوند. اين محروميت توسط مردمي كه تغيير جنسيت داده اند به عنوان ]]تغيير تشويشي [[ مورد انتقاد واقع مي شود، ‌اشخاصي كه از اينكه كشمكشهاي سياسي و اجتماعيشان با فمينيستها مرتبط شود، و اين كه تبعيض در برابر مردمي كه تغيير جنسيت داده اند شكلي از پدر سالاري است حمايت مي كنند. (]]فمينيسم تغيير و مطالعات جنسيتي[[ را مشاهده نمائيد.)


در سال 1800 در جنبش حقوق زنان در ايالات متحده آمريكا بر سر تصویب قوانین ]] چهاردهمين اصلاح قانون اساسي ايالات متحده|چهاردهمين و پانزدهمين اصلاح قانون اساسي ايالات متحده|پانزدهمين شکاف ایجاد شد. اصلاحات قانون اساسي ايالات متحده حق راي را به مردان آفريقائي آمريكائي اهداء نمود. اليزابت كيدي استنتن و سوزان بي. آنتوني[[، از جمله ديگران، مدعي شدند كه مردان سياهپوست نبايد حق راي داشته باشند مگر اين كه مشابه اين حق به "كليه" زنان اهدا شود، از سال 1868 تا 1870، زماني كه ]] پانزدهمين اصلاح قانون اساسي ايالات متحده|پانزدهمين اصلاح تصويب شد، در بخش وسيعي از ايالات متحده جنبش حقوق مدني به وجود آمد، و در سال 1869، باعث يك انفصال در جنبش حق راي و انتخاب زنان شد، و منجر به جدائي انجمن ملي حق راي و انتخاب زنان (ان دبليو اس اي) و انجمن ملي حق راي و انتخاب زنان آمريكايي|انجمن حق راي و انتخاب زنان آمريكائي[[ (اي دبليو اس اي) در ايالات متحده شد.


[ویرایش] فمينيسم مدرن

بسياري از فمينيستها معتقدند كه در بخش وسيعي از دنيا هنوز تبعيض در برابر زنان

وجود دارد. اما در داخل جنبشها راجع به شدت مسائل جاري، اين كه مشكلات چه هستند، و چگونه مي توان آنها را حل كرد اختلافاتي وجود دارد.


از سوي ديگر افراطيهاي شامل برخي از فمينيستهاي طرفدار اصلاحات سياسي همچون ]]گلوريا آلرد و مري دالي كساني هستند كه استدلال مي كنند كه جامعه انساني با تعداد كم مردان به طرز چشمگيري بهتر خواهد شد. همچنين مخالفاني نيز، همچون كريستينا هاف سامرز يا كميل پاگليا[[ وجود دارند، كساني كه خود را به عنوان فمينيست مي شناسند اما همين افراد جنبش متعصب ضد مردانه را متهم مي كنند.


مسئله بسياري از فمينيستها استفاده از واژه "فمينيست" جهت گروهها يا مردمي است كه در تشخيص يك برابري اساسي ميان جنسيتها درمانده اند. برخي از فمينيستها، همچون ]]كاتا پوليت[[


(كتاب او "]]آفريدگان معقول" را ملاحظه فرمائيد) يا نادين استروسن (رئيس آي سي ال يو[[ و مولف کتاب "حمایت از هرزه گری و شهوت رانی"  ]رساله اي در آزادي سخن[،  در نظر گرفتن فمينيسم بسادگي اين عبارت كه "زنان هم انسان هستند". نظرياتي كه به جاي متحد كردن جنسها آنها را از يكديگرجدا

مي كنند توسط اين مردمان به جاي "فمينيست" بودن "جنس گرا" در نظر گرفته مي شوند.


همچنين مشاجراتي ميان ]] فمينيسم تفاوت گرا|فمينيستهاي تفاوت گرا همچون كارول گيليگان[[ از يك سو، كسي كه معتقد است فرقهاي مهمي بين جنسها وجود دارد (كه ممكن است ذاتي باشد يا نباشد، اما نمي تواند ناديده گرفته شود)، و كساني كه معتقدند تفاوتهاي غير ضروري مابين جنسها وجود دارد،‌ موجود مي باشد، و نقشهاي مشاهده شده در جامعه بسته به شرايط مي باشند.



در تحقیقات نطفه ای ماريلين فرنچ ]]پدر سالاري[[ و تاثيرات آن بر دنيا بصورت جامع تجزيه و تحليل مي شود، او پدر سالاري را به عنوان سيستمي معرفي مي كند كه قدرت بر روي زندگي،‌ كنترل برروي لذت و غلبه بر شادي را گرامي مي دارد. مطابق نظر فرنچ، " تنها ابداع يك سيرت كه به نسل بشريت اجازه خواهد داد بسادگي زنده بماند كافي نيست. بقا زمانيكه مستلزم وجودي آن يك حالت بدبختي باشد يك شر است. بلکه زمانی شايسته است که باقي ماندن و ادامه حيات خوشي/لذت هدف آن باشد. مفهوم لذت توسط فيلسوفان و فاتحان هر چه بيشتر بعنوان صفتی ناشایست و به عنوان ارزشي جهت انسان ترسو، كوته فكر و پر رو تقليل يافته است. تقوا هم اغلب به نام بعضي اهداف بالاتر درگير چشم پوشي از لذت است، هدفي كه درگيرقدرت (براي مردان) يا فداكاري(براي زنان) مي شود. در دنياي بزرگ منش و دارای اهداف جدي، لذت به عنوان مسئله ای سطحي و پوچ توصيف مي شود. اما لذت از دایره پيگردهاي جدي يا اغراض خارج نيست، به واقع، لذت در آنها پيدا مي شود، و اين تنها دليل واقعي جهت زنده ماندن است. " > عطف< الگو:سايت شبكه > عطف/<. اين فلسفه چيزي است كه ماريلين فرنچ به عنوان يك جانشين جهت ساختار جاري جائي كه قدرت ارزش بالاتري داشته است پيشنهاد مي كند.


]]كارول تاوريس[[، مولف "خشم: احساس بد تعبير شده" و "عدم سنجش صحیح زنان: چرا زنان جنس بهتر نيستند، جنس پائين رتبه، يا جنس مقابل مي باشند"، مدعي است كه زماني طولاني تجربيات مردان تجربيات قراردادي انساني در نظر گرفته مي شوند، زنان همواره در آمريكاي شمالي يا نقاط ديگر با تبعيض مواجه خواهند بود. او تاكيد هر چه بيشتر را بر روي اختلافات دروني ميان مردان و زنان نگاه مي دارد، و آن چيزي كه بنا به عادت ذيحق دانستن بوده است، محدوديت حقوق زنان است.


[ویرایش] تاثيرات فمينيسم در غرب

در حالي كه تعدادي از فمينيستها استدلال مي كنند كه نزاعهاي بسياري جهت تساوي وجود دارد كه به منازعه کشیده مي شوند، ديگران موافق نيستند و مشاهده مي شود كه بسياري از مبارزه طلبيها مغلوب شده اند. براي مثال، در اقوام پيشرفته، امروزه در هر دو مورد فارغ التحصيل شدن از مدارس بالا

] htm.48-cr/html/و ثبت نام دانشگاه تعداد زنان بيشتر از مردان برآورد مي شود.   htm.b 051011d /051011 /انگليسي/روزانه/[http://www.statcan.ca                           

زنان در نرخهائي برابر و يا بيش از مردان در مدارس حرفه اي پذيرفته مي شوند، تنها استثناء قابل توجه دنتریستی می باشد.الگو:حقيقت



[ویرایش] تاثيرات بر حقوق مدني

]]تصوير: مخالف با حق راي و شركت در انتخابات.جی.پی.جی.|حق|چهارچوب|يك موضوع تعريفي جهت جنبش زنان تضمين حق راي وشركت در انتخابات زنان بوده است.[[


فمينيسم بر روي بسياري از تغببرات، شامل ]]حق راي و شركت در انتخابات زنان، استخدام وسيع زنان با دستمزدهاي مساوي تر، حق آغاز كردن طلاق عايديها و معرفي طلاق گناه نيست|"گناه نبودن طلاق، حق فراهم كردن وسائل جلوگيري از بارداري و سقط جنينهاي سالم، و حق تحصيلات دانشگاهي[[ در جامعه غرب تاثير گذاشته است.


[ویرایش] تاثير بر زبان=

بسياري از فمينيستهاي ]]زبان انگليسي|انگليسي-زبان اغلب از طرفداران آنچه كه فكر ميكنند زبان غير-جنسيتي باشد هستند، استفاده از "ام اس" جهت اشاره به هر دو دسته زنان چه آنها كه ازدواج كرده اند يا نكرده اند يا "او (ضمير اشاره به مرد) يا او (ضمير اشاره به زن)" (با ديگر ضمائر خنثي-جنسيتي[[) به جاي "او (ضمير اشاره به مرد)" در جائي كه جنسيت مشخص نيست.

همچنين فمينيستها اغلب از طرفداران استفاده از زبان "جنسيت-شمولي" مي باشند، همچون "بشريت" به جاي "نژاد انسان".

فمينيستها استفاده مطلوب خود از زبان را در بيشتر موقيتها هم جهت آنچه كه آنها ادعا مي كنند يك برابري و رفتار محترمانه با زنان است يا جهت تاثير گذاشتن بر لحن سخنراني سياسي، ترقي داده اند. اين مي تواند حركتي در جهت تغيير زبان به نظر آيد كه توسط برخي از فمينيستها به عنوان آغشته شده با جنسيت گرائي در نظر گرفته مي شود، مشروط بر اين كه براي مثال موردي در زبان انگليسي هست كه كلمه جهت ضمير عمومي او(ضمير اشاره براي مرد)" يا "مال او (ضمير مالكيت براي مرد)" مي باشد ("بچه بايد كاغذ و قلم خودرا داشته باشد")، كه همان چیزي است كه به عنوان ضمیر مردانه است ("پسر و كاميون او"). اين فمينيستها استدلال مي كنند كه از اين پس زبان ادراك واقعيت را مستقيما تحت تاثير قرار مي دهد (مقايسه كنيد ]]فرضيه هاي سپير- ورف[[).


از آنجائي كه بسياري از ]]زبانهاي غير هندي-اروپائي[[ ساختار گرامري جنسيتي ندارند در فمينيسم پيش مستعمراتي موضوع زبان اغلب كمتر مورد تاكيد قرار مي گيرد.


در تغييرات الهام گرفته شده در فمينيسم مي توان يك تمايل متفاوت به ]]زبان فرانسه[[ را ديد. ساختار گرامري جنسيتي در فرانسه بسيار نافذتر از انگليسي مي باشد، اين ساختار مجازا ايجاد يك زبان شمول را غير ممكن مي كند. در عوض، نامهائي كه در اصل فقط يك شكل مذكر داشتند قرينه هاي مونثي را داشتند كه براي آنها ايجاد شده است. ""كلمه معلم در زبان فرانسه"" ("كلمه معلم در زبان انگليسي") ""پرافسير"" ("معلم") ، سابقا هميشه صرفنظر از جنسيت معلم مذكر بود، حالا يك شكل مونث برابر دارد ""پرافسيوز"". مواردي كه شكلهاي مذكر و مونث جدا مي شوند هميشه وجود داشته است، زمانی حالت استاندارد براي توصیف گروهي از مردان و زنان به اين صورت بود كه حالت جمع مذكر را استفاده مي نمودند. امروزه، شكلهائي همچون ""توس لس کانادینز ات کانادینیز"" ("تمامي كانادائيها"، يا بطور محاوره اي "كليه مذكرهاي كانادائي و كليه مونثها ي كانادائي") عمومي تر مي شوند.

چنين عبارتي در ]]كانادا و فرانسه[[ جائي كه رييس جمهور ژاك شيراك در سخنرانيهاي سياسي خود به طور روزمره از "فرنسايسز ات فرن سايس" (زنان فرانسوي و مردان فرانسوي) استفاده مي كند، مصطلح هستند. اما عملا در ساير كشورهاي ديگر كه به فرانسه صحبت مي كنند ناشناخته مي باشد. بر اساس تمايلي معادل در ]]آلماني[[ جائي كه لازم باشد هر دو واژه مذكر و مونث به حالت جمع باشد از واژه مذكر استفاده مي شود، که نهایتا توسط جمع مونث خاتمه مي يابد. يك مثال اين است كه به جاي استفاده از عبارت بزرگ " سحر جیهرت کول جن انت کول جنین"، به معناي "همكاران محترم آقا و خانم"،‌ استفاده از " سحر جیهرت کولج آینن"،‌ كه جمع هر دو جنسيت را بيان مي كند، رایج است.


[ویرایش] تاثير بر ارتباطات وابسته به جنس مخالف

ورود زنان به بازار كار و نيازهاي پرورشي كودكان نقش جنسيتها را تغيير ميدهد.


برخي از مردان معتقدند كه تاكيد زياد بر روي آنها بعنوان عامل اصلی به توانائي جذب همسر آنها آسيب زده است. علاوه براين، در حالي كه بسياري از زنان در تلاش جهت "به دست آوردن كل" حق انتخاب دارند، آنها استدلال مي كنند كه توقعات اجتماعي حاكم بر مردان مانع از وقوف كامل آنان بر كارهاي خانه و پرورش كودكان مي شود. مطالعاتي چند از اين اعتقاد حمايت كرده، و اين حقيقت را خاطر نشان 

مي كند كه اگرچه مردان جهت اختصاص ندادن زمان كافي به پرورش كودكان و وظايف خانگي مورد استهزاء قرار مي گيرند،‌ به نظر مي رسد تعداد كمي از زناني كه بكار گماشتن آنها در اين فعاليتها آسيبي جهت حرفه كاريشان مي باشد جذب مردان مي شوند. > عطف< [http://www.ingentaconnect.com/content/klu/aseb/1997/00000026/00000003/00423348 "ادراك جاذبه هاي جنسي: اختلافات جنسيتي در تغيير پذيري"[ توسط تاونسند جي.ام؛واسرمن تي.، بايگانيهايي از رفتارهاي جنسي، جلد 26، شماره 3، ژوئن 1997،صفحه.243-268(26) مك گرا،كوين جي. (2002) > عطف /< > عطف [http://www.blackwell- synergy.com/servlet/useragent?func=synergy&synergyAction=showAbstract&doi=10.1046/j. <

1439-0310.2002.00757.x    "پيشگوئي هاي محيطي از اختلافات جغرافيائي در ترجيحات جفتگيري انسانها."[ Ethology 108 (4), 303-317.                                                                                                                                            

"در دفاع از پدران مشغول كار" Sacks, Glenn. > عطف /<


برخي استدلال مي كنند كه چون مردان زمان زيادي را به كار كردن خارج از خانه اختصاص مي دهند زمان بسيار كمي را به وظائف خانگي اختصاص مي دهند. بعقيده سازمان جهاني كار، "به طور ميانگين پدرهاي آمريكائي 51 ساعت در يك هفته كار مي كنند، در حاليكه مادران بچه هاي كوچك كه كار تمام وقت (خودشان در اقليت) انجام مي دهند، 41 ساعت در هفته كار مي كنند." > عطف < {{سايت اينترنتي|گذشته=كيسه ها |اول= گلن| تاريخ=]]17/5/2006[[ آيا ملاک پرداخت جنسیت است؟ | = ||url=http://www.glennsacks.com/is_pay_a.htm سال بازدید=2005}} > عطف /<. همچنين استدلال شده است كه زنان در يك ارتباط، قدرت را در دست گرفته اند چرا كه آنها اكثر خريدهائي را كه توسط خانواده انجام مي شود را اداره مي كنند، در حاليكه مردان حجم كمتري از خريد را اداره مي نمايند > عطف < ReparateMe.com, > عطف /< "Stop Polarizing the Sexes"


]]جامعه شناس[[ ]]آرلاي راسل هوچايلد [[ با كتابهايش "شيفت دوم" و "زمان علاقه" كوشش در برشماری اين استدلالات كرده است. "اين كتابها مداركي را ارائه مي دهند مبني بر اين كه بنا بر عقيده آنان مردان ازدواج كرده توانائي زمان بيشتري توانائي شركت كردن در نگهداري بچه ها و كار خانه دارند.به هرحال، مدارك آماري هوچايلد دوشغله بودن زوجين را در نظر نگرفته است. بر طبق مطالعاتي كه او ذكر كرده است، در زوجين دوشغله، مردان و زنان به طور ميانگين حدودا ميزان برابري از زمان را براي كار كردن صرف مي كنند، اما زنان هنوز زمان بيشتري را براي كار خانه صرف مي كنند. مقاله هاي انتقادي فمينيست از مشاركتهاي مردان در نگهداري كودك و كار خانه عمدتا حول اين عقيده متمركز مي باشد كه اين كه انتظار مي رود زنان بيشتر از نصف كارهاي خانه و مراقبت از كودك را انجام دهند در حالي كه هردو طرف در بيرون از خانه نيز كار مي كنند بيعدالتي نسبت به زنان است. مطالعاتي چند مدارك آماري تهيه كرده اند مبني بر اين كه ممكن است مردان ازدواج كرده، صرفنظر از اينكه درآمد بيشتري از همسرانشان داشته باشند يا نه سهم كمتري از مشاركت در كار خانه را دارا مي باشند. > عطف به< اسكات جي.ساوت و گلنا اسپيتز، "كار خانه در ازدواج كرده ها و كارهاي خانه ازدواج نكرده ها،" باز بيني توسط جامعه گراي آمريكائي" 59،شماره.348-327:(1994)3 > عطف /< > عطف < سارا فرنستر ميكر و آنتوني شيه، "مشاركتها جهت كار خانه: مقايسه گزارشهاي همسران و شوهران،"، در برك، ای. دی.،"زنان و كار خانه"> عطف </ به هرحال، در كل، در زوجين جائي كه يكي يا هر دو نفر از والدين بيرون از خانه كار نمي كنند، ]]تقسيم بندي كار[[ بر اساس جنسيت پائينترين نكته مورد مشاجره براي فمينيستها مي باشد.


اين بايد مورد توجه قرار گبرد كه استدلالات فوق الذكر عمدتا جهت زنان ]]سطح متوسط[[ به كار برده مي شود.


در سال 1996 ، "كريستسن لاكر" در كتاب خودبا عنوان "بارداريهاي مشكوك" تاثير فمينيسم را بر روي انتخابات زنان نوجوان (10 تا 19 ساله) جهت تولد يك كودك، در هر دو حالت زناشوئي يا خارج از آن مطرح مي كند. او استدلال مي كند كه تولد كودك بدون اين كه ازدواج در كار باشد از نظر اجتماعي براي زنان بخصوص زنان کم سن ، قابل قبولتر شده است، در حالي كه در يك نرخ بالاتر از سال 1950 بچه اي متولد نشده است،‌ حالا دلايل کمتری جهت ازدواج كردن قبل از بچه دارشدن، مخصوصا در مورد زنان جوان بيچاره ديده مي شود. جهت توضيح اين، او استدلال مي كند كه چشم اندازهاي اقتصادي جهت مردان بيچاره ضعيف است، وهمچنين زنان بيچاره شانس كمتري در پيدا كردن شوهري كه قادر به فراهم كردن حمايت مالي قابل اطمينان باشد، دارند.


با شروع موج دوم فمينيسم و ]]وسايل جلوگيري از بارداري دهاني|قرص[[ همچنين تغييراتي در سوي گرايشهاي اخلاقي و رفتار جنسيتي وجود داشته است. زنان بيشتر بدنهاي خود را كنترل مي كنند، و جهت تجربه جنسي با عكس العملهاي كمتر آزادتر مي باشند. اين ]]انقلاب جنسي نظر به اين كه مردان و زنان را قادر به تجربه كردن جنسي در حالت آزاد و برابر مي كرد (مخصوصا توسط فمينيسم آزاديخواه جنسي|فمينيستهاي موافق سكس[[ به نظر مثبت بود.


]]فمينيسم پروتستان|فمينيستهاي پروتستان (مسيحي) گاهي اوقات استدلال مي كنند كه زندگي طولاني تك همسري به گونه اي ايده آل مكتب مساوات بشر در جنسيت را ترويج مي دهد، مخصوصا زمانيكه در پرتو برخي شقهاي ديگر تك همسري داشتن (براي مثال.، تعدد زوجات|چند همسري، نوسان، ازدواجهاي آزاد، يا خيانت ديده شود. به هرحال، برخي از فمينيستها بر تعدد زوجات، ازدواج آزاد، زندگي باهم و نوسان به عنوان روش زندگي تساوي گرا صحه مي گذارند ( فمينيسم مثبت جنسي[[ را ملاحظه نمائيد).


]]فردريك انگلز، در مقاله خود "منشاء خانواده، ويژگيهاي اختصاصي، و دولت[[" اعتقاد خود را به اين كه تك همسري در اصل به عنوان يك راه براي مردان جهت كنترل زنان تصور شده است.



به هر حال، مدارك علمي قويا اشاره مي كنند كه تك همسري به عنوان تضمين بقاي كودكان انساني راهي را گشوده است، كودكاني كه در مقايسه با ديگر انواع حيوانات نسبتا آسيب پذير متولد شده اند، و در پيشرفتهاي اوليه شان نياز به مراقبت از جانب هر دو هم زنان و هم مردان دارند.


[ویرایش] تاثير بر مذهب

الگو:اصلي


فمينيسم تاثيري عظيم بر بسياري از جنبه هاي ]]مذهب داشته است. در شاخه هاي روشنفكري مسيحيت پروتستان (و، به طور برجسته در برخي ااستيلاهاي محافظه كارانه وابسته به علوم الهي، همچون انجمنهاي الهي[[ >عطف< {{شبكه اينترنتي| تاريخ=]]14/8/1990[[ .وزارت-زنان-4191-pp / دانلودها-pp /كاغذها-موقعيت/اعتقادات/بالا/org.ag//:http=ur1| {{شوراي عمومي انجمنهاي الهي=ناشر| صفحات=7| PDF=قالب| نقش زنان در وزارت=عنوان|pdf > عطف به/< ) زنان به عنوان ]]روحاني[[ ترتيب داده شده اند الگو:حقيقت ، و در ]]اصلاحات يهوديت|اصلاحات، يهوديت محافظه كار|محافظه كار و يهوديت طرفدار نوسازي|طرفداران نوسازي [[ ]] يهوديت، زنان به عنوان خاخام ها و هززن |آوازهاي مذهبي[[ الگو:حقيقت. در درون اين گروههاي ]]مسيحيت|مسيحي و يهوديت|يهودي[[، زنان بتدريج با به دست گرفتن مواضع قدرت با مردان بيشتر برابر شده اند، اکنون چشم اندازهاي آنها در توسعه عبارتهاي جديد اعتقادي جستجو ميشودالگو:حقيقت.


همچنين رهبري زنان در مسائل مذهبي توسط ]]مذهب كاتوليك رومي[[ رد شده است. به گونه اي تاريخي مذهب كاتوليك رومي زنان را از ورود به كشيشي و ديگر مقامهاي روحانيت محروم كرده است، زنان محدود به نقش راهبه ها يا مردم خارج از سلك روحانيت شدند.


فمينيسم همچنين نقش مهمي در پذيرش شكلهاي جديد مذهبي داشته است.]]مذاهب نئوپاگان مخصوصا گرايش به تاكيد بر اهميت روحانيت رب النوع داشته، و سوال مي كند كه چرا آنها به زنان و جنس زن مقدس به عنوان خصومت مذهبي باستاني مي نگرند. به ويژه، مبدا ويكا ديانيك درون فمينيسم طرفدار اصلاحات سياسي قرار دارد. از جمله مذاهب باستاني، فمينيسم با اصلاح مسيحيت مثبت و ديدگاههاي اسلامي و آرمانهاي مريم، مادر مسيح|مريم ، ديدگاههاي اسلامي فاطمه زهرا، و مخصوصا اعتقاد كاتوليك به کوردمپتیکس[[، به عنوان مثالهاي در جهت مخالف، به امتحان خويشتن سوق داده شده است.


[ویرایش] آمارهاي جهاني

موارد ذيل نمونه اي از آمارهاي مربوط به وضعيت نسبي زنان سراسر جهان.

انتقاد از فمينيسم به عنوان يك ايدئولوژي "كامل"، انتقاد از "انواع" خاص فمينيسم، و انتقاد از عقايد فمينيستي "خاص" از خود فمينيستها آمده است، غير فمينيستها، ]]مرد گرايي|مردگرايان[[، محافظه كاران اجتماعي، ترقي خواهان اجتماعي.


برخي فمينيستها، همچون كيت فيليون روزنامه نگار كانادائي، كارول تاوريس و كاميله پاگليا، بر اهميت مسئوليت زنان به عنوان بازيگران معنوي، جنسيتي،‌و اجتماعي تاكيد مي كند كساني كه گاهي اوقات كارهاي بدي را براي آنچه كه مسئول مي باشند انجام مي دهند.


]فمينيسم دوره پس از مستعمرات|فمينيستهاي دوره پس از مستعمرات عقايد مخصوصي از شكلهاي فمينيسم غربي، به طور قابل ملاحظه فمينيسم طرفدار اصلاحات سياسي[[ و فرضيه هاي بسيار اساسي تر آن،‌ همگاني سازي تجربه زنانه را مورد انتقاد قرار مي دهند. آنها استدلال مي كنند كه اين فرضيه نمي تواند تا اين حد بسادگي براي زنان یعنی کسانی که ستم جنسيتي بعنوان الویت دوم و پس از مسائلی از قبیل ظلم نژادي يا طبقاتي، بكار برده شود الگو:حقيقت


از چشم انداز برخي جريانات فمينيسم، همچنين‌]]جنبش مردان و تئوري غير عادي[[، نابرابريها و كليشه هاي منطبق بر جنسيت براي هم مردان و هم زنان زيان آور مي باشند و هر دو جنس از توقعات نقشهاي سنتي جنسيت رنج مي برند.


بسياري از كساني كه از ]]مردگرائي[[ خمايت ميكنند استدلال مي كنند كه چون هم نقشهاي سنتي جنسيت و هم جنس گرائي هر دو توسط فمينيسم به جامعه القا مي شود، جنسهاي مذكر مخالفت كرده اند و مي كنند. ]]حقوق ازدواج از ضديت كردن فمينيست با دم زنيهائي جهت جابجائي خانواده سنتي طرفداري مي كند، چنانكه با عبارتهاي گفته شده توسط افرادي گوناگون از رهبران فمينيست همچون نظريه ]]شليا كرونان[[ توضيح مي دهد كه ازدواج بردگي را براي زنان تشكيل مي دهد، و جنبشهاي زنانه بايد متمركز بر حمله به اين رسم معمول باشند و اين كه بدون برانداختن ازدواج آزادي زنان محقق نميشود. دكتر مري جو بين، دستيار رئيس مركز دانشگاهي ولزلي جهت تحقيق روي زنان اشاره دارد براين كه جهت بارآوردن بچه ها به همراه برابري بايد آنها را از خانواده ها گرفت و مشتركا پرورش داد. انجمنهاي مردان و حقوق خانواده با فمينيستهائي همچون رابين مورگان، ]]همجنس باز(زن)[[ در انظار مردم رئيس مجله بانوان، كسي كه از "مرد-بيزاري" به عنوان يك نقش سياسي شريف و مناسب رشد و ترقي حمايت كرده و نتيجه گيري مي كند كه تا ازدواج نابود نشود بي عدالتي هاي بين زنان و مردان نمي تواند رفع شود، مخالفت مي كنند. انجمنهاي خانواده و ]]حقوق مردان همچنين از تشويق فمينيستها از دستور جلسه همجنس بازي[[ كه نقش سنتي مردان در خانواده را كمرنگ مي كند، منتقد مي باشند، همچون روزنامه نشنال ناو تايمز شيلا كرونان در سال 1988 كه با اظهار كردن عبارتهائي مصاحبه مي كند مبني بر اين كه هر زني بايد خواهان شناخته شدن به عنوان يك همجنس باز كاملا فمينيست باشد. بسياري از منتقدان فمينيسم با نفوذ همجنس بازاني همچون پاتريشيا آيرلند، رئيس "ناو"، در نقش رهبري فمينيست، از خطر آگاه شدند. طرفداران ]]حقوق مردان[[ بيشتر نشريات فمينيست معاصر را افراطي گرا و غير معقول در نظر مي گيرند حال آنكه به كليه درخواستهاي معقول



همچون ]]حقوق برابر دست يافته شده است. موضوعاتی همچون خشونت در برابر قانون زنان به عنوان تبعيض آميز در نظر گرفته شده و به حمایت مالی از فمينيست طرفدار حقوق سياسي يا داراي خصوصيات زنانه كردن در جهت تهیه آمار مربوط به امور مربوط به مردان پرداخته شد. طرفداران حقوق پدرمنتقد تلاشهاي فمينيست جهت مانع شدن از وظايف پدر و مادري قسمت شده بعد از طلاق و مخصوصا طرفداري يا مشاروره زنان جهت دروغ پردازی خشونت خانوادگي يا اتهامات بد رفتاري جهت بهتر پيروز شدن در حضانت بچه و حمايت بچه[[مي باشند.


]]آن ويده كامب،حزب محافظه كار (حزب محافظه کار انگليس)|محافظه كار[[ يك سياستمدار انگليسي و كانديداي اسبق رهبري، مدعي شد كه فمينيسم به آهستگي به سوي تناقض خويش پیش میرود

    ] .html 1076316.00،، 0/داستان/مصاحبه ها/.co.uk [http://politics.guardian . اواستدلال

مي كند كه خطابت سال 1970 بر حقوق برابر و خود- شايستگي تاكيد داشت، در حاليكه خطابت 1990 اومراقبت خاص را جهت زنان مطالبه كرد كه دلالت داشت بر اين كه زنان نمي توانند از خويش مواظبت نمايند. او مغايرتهاي قبلي را مشخص كرده، و آخري را به عنوان "بي معني مطلق" توصيف مي كند.


[ویرایش] تحقيقات آكادميك درباره پي آمدهاي فمينيست

برخي از دانشمندان علوم طبيعي و اجتماعي از علم به جهت تحقيق تئوريهاي دروني اجتماع يا اختلافات شناختي مابين مردان و زنان استفاده كرده اند؛ بعضي از مثالهاي آن در زير آمده است:


  • كتاب ]]آني فاستو-استرلينگ "افسانه هائي از جنسيت" فرضياتي را كه در تحقيق علمي مجسم شده است كشف كرده كه به معناي حمايت كردن از يك نظريه زيستي طرفدار اصل[[ از جنسيت مي باشد.


  • ]]كارول تاوريس[[، در "سنجش نادرست از زنان"، روانشناسي و جامعه شناسي را جهت اداكردن درماندگي در شناخت دروني تفاوتهاي ميان مذكرها و مونثها و جهت "ريز شدن در اين كه" چگونه اين تفاوتها

امر مي شوند، و مسئول بودن براي، تفاوتهاي ادراك شده ميان مردان و زنان، استفاده كرده است. او استدلال مي كند كه اعتمادي بر روي فرض كردن هر تغییري (و تشنجي كه آنها به جاي مدرك به وجود آورده اند) جهت توجيه كردن نابرابري وجود دارد. او در ادامه بر روي تمايلي جهت مجازات زنان جهت هدايت نكردن خودشان به شرايط مردانه استلال مي كند، كه يك استدلال معکوس با عقايد]]وارن فارل[[ در خصوص تفاوت حقوق، فراهم مي كند.


  • ]]مولين فاكس كلر استدلال كرده است كه قدرت علم يك چشم انداز مردانه را بازتاب مي كند، و راجع به عقيده واقعيت علمي[[ تحقيق مي كند. انسان شناسان بسياري (هويلند،‌ پرينس، وال ردر، مك برايد) ذكر كردند كه چشم اندازي غير مذكري نسبتا در مطالعات انقلاب انساني و فرهنگي جديد مي باشد. ]] پریماتالوژیست [[ ]] سارا بلافر هردي[[ ("كودك كشی: چشم اندازهاي مقايسه اي و انقلابي"، طبيعت مادر: تاريخي از مادران، كودكان و انتخاب طبيعي") شيوع كليشه ها و تئوريهاي جديد مردانه را همچون زنان - غير جنسيتي ذكر

مي كند، با وجود اين ""تجمع زياد مدارك قابل دسترسي در ملا عام اين را رد مي كند"" (هاردي، 1988، صفحه 120)

  • نظرات محققان دیگر خدشه بر تئوری های اجتماعی و علمی طرح شده توسط دیگران از قبیل باربارا اهرنریش، کریستین لاکر، و استپانی کونتز وارد می نمود. الگو:نیاز به احضار >! – توجه: احضار "هر دو" گروه مخالف و همچنین، مدعی اهرنریش و از سوی دیگر افراد ضد فمینیسم مورد نیاز است. مقاله اهرنریش او را در زمره طرفداران فمینیسم قرار می دهد. – کاسرین --<


[ویرایش] فمینیست های مشهور

"ببینید لیست فمینیست ها."


[ویرایش] مراجع

>مراجع /<

13. سوینی، برایان (ای. دی.) 2000، "مثبت بین ها: کیت شپارد – طرفدار حق رای زنان". تاریخ دستیابی 23 می، 2006، از سایت http://www.nzedge.com/heroes/sheppard.html .


[ویرایش] همچنین ببینید

{سبک =" رنگ – زمینه: شفاف، عرض: 100%"

"" سهم زنان از كرسيها در دفاتر كار برگزيده ملي در نوامبر سال 2004 (درصد)""
]]رواندا[[ 49.0
]]سوئد[[ 45.3
]]آفريقاي جنوبي[[ 42.0
]]ناميبيا[[ 42.0
]]دانمارك[[ 38.0
]]فنلاند[[ 37.5
]]نروژ[[ 36.4
]]اسپانيا[[ 36.0
]]هلند[[ 35.0
]]آلمان [[ 32.8
]ايسلند[[ 30.2
]]نيوزيلند[[ 28.3
]]اطريش[[ 27.5
]]پاكستان[[ گذشته=ريزوي | ابتدا= ماداسیر| تاريخ=]]15/10/2002[[ url=http://www.ipsnews.net >مراجعه شود</ {{تاريخ بازدید=16/5/2006| ]]سرويس خبرگذاري داخليعنوان = زنان در تسخیر كرسيها پيروز شدند، اما در مقبولیت نزد فعالان توفیق نیافتند
كانادا[[ 21.1
]]چين[[ 20.2
انگلستان]](مشترک)|17.8
]]جزيره موري تيوس[[ 17.0
]]ايالات متحده[[ 15.0
]]ژاپن[[ 7.1 {
  • نظر به مطالعات ذكر شده توسط ]]يونايتد نيشنز[[ >عطف < {{شبكه اينترنتي|تاريخ=2004

/جهاني/گزارشها/|url=http://hdr.undp.org

HDI.pdf – 04 hdr/pdf /2004

{{]]يونايتد نيشنز قسمت 28:گزارش پيشرفت انساني يونايتد نيشنز=كار| PDF >عطف</، به طور متوسط، زمانيكه كار استخدامي حقوق دار و كارهاي خانه بدون حقوق هر دو با هم به حساب آيند، زنان بيشتر از مردان كار مي كنند. در مناطق روستائي كشورهاي در حال توسعه، زنان به طور ميانگين 20% ، يا 102 دقيقه بيشتر از مردان در هر روز كار مي كنند. طبق بررسيهاي انجام گرفته در كشورهاي او. ای. سی. دی.، به طور ميانگين زنان 5% ، يا 20 دقيقه در روز بيشتر ازمردان كار مي كنند. *از نظر تعداد جمعيت، زنان در همه جاي دنيا > عطف </ ]نوامبر 2004، زنان در مجلس ملي htm. دنيا/[http://www.ipu.org/wmn-e/ > عطف /< در سال 1985، فنلاند[[ بيشترين درصد از زنان، در حدود 32% را درمجلس ملي دارا بود (پي.نوريس، مشاركت قانونگذار در اروپاي غربي> نويكي< نويكي >s<زنان، "سياستهاي اروپاي غربي"). به طور جاري، ]]رواندا بالاترين تعداد زنان در حدود 49 درصد را دارد. ايالات متحده آمريكا 14درصد دارد. ميانگين دنيا 9درصد است. در مقابل، نصف اعضاي انجمن دولتي ولز[[ كه اخيرا تاسيس شده است زنان هستند. الگو:حقيقت


  • در آمريكاي سال 2003، براي هر 1 دلار درآمد مردان، زنان به طور ميانگين 75.3 سنت درآمد دارند. الگو:حقيقت

[ویرایش] انتقادات معاصر از فمينيسم

الگو:OR

  • طرفدار حق رای زنان
  • اصلاحیه حقوق مساوی (ای. آر. ای)
  • آشفتگی - فمینیسم
  • خشونت های داخلی
  • پرداخت مساوی به زنان
  • فمینازی
  • تاریخچه فمینیسم در ایالات متحده
  • تاریخچه فمینیسم در انگلستان


  • تاریخچه فمینیسم در امریکای لاتین
  • تکنولوژی فمینیستها
  • مطالعات مرتبط با جنسیت
  • زبان جنس خنثی
  • تاریخچه فمینیسم
  • فمینیسم اسلامی
  • فمینیسم زنان هم جنس باز
  • لیست سرفصل های فمینسیم
  • لیست فمینیست های شاخص
  • فمینیسم افراطی
  • نقش زنان در یهودیت
  • سینمای زنان
  • سازمان محیط زیست و توسعه زنان
  • موسیقی زنان
  • تمایز جنس/جنسیت

[ویرایش] کتاب ها

  • آنتروباس، پگی. "حرکت جهانی زنان – خواستگاه ها، مسائل استراتژیک"، لندن، کتابفروشی زد سال 2004
  • برک، سارا فنسترمارکر، ای. دی. " زنان و کار خانه" انتشارات سیگ 1980.
  • باتلر جودیت (1994). "نام های دیگر فمینیسم" ، "تفاوت ها" 3-2: 6: 45-44.
  • چافین، کیت. "بیداری". 1899.
  • کد، لوراین، ای. دی.، "دائره المعارف تئوری های فمینیست ها"، روتلدج 2000
  • پاتریشیا هیل کالینز، "افکار تاریک فمینیست ها. دانش، هوشیاری و سیاست توانبخشی"، چاپ دوم، روتلدج 2000
  • اکول آلیس. "جرات بد بودن": فمینیسم افراطی در امریکا، 1975-1967"، انتشارات دانشگاه مینسوتا سال 1990
  • فالودی، سوزان. "تازیانه سیاه: جنگ اعلان نشده بر ضد زنان امریکا". 1992 (شابک 4-42507-385-0)
  • فرایدان، بتی. "جنبه عرفانی زنان" 1963
  • فرنچ، مارلین. "آنسوی قدرت"؛ "جنگ علیه زنان"؛ "از شامگاه تا سحر"، دوره سه جلدی تاریخ زنان
  • جی. اف. دل جیورجیو. "قدیمترین اروپائی ها":"ما کی هستیم؟ از کجا آمده ایم؟ چه چیز زنان اروپائی را متمایز می سازد؟". ای. جی. پلیس 2006 (شابک 9806898001)
  • گوست، هاتی. "ارائه خواهران شریف" 1989
  • گوست، هاتی. "این پل بروی پشت من استوار گشته است: نوشتار زنان افراطی در رنگ"، 1981
  • هوشچایلد، آرلی راسل. "چرخش دوم" 1990 (شابک 5-71157-380-0)
  • هوشچایلد، آرلی راسل. "دوران اسارت: زمانی که کار تبدیل به خانه و خانه تبدیل به کار می گردد" 1997 (شابک 1-4470-8050-0)
  • هوکز، بل. (1984). " تئوری فمینیست: از حاشیه به مرکز". شابک 3-614-89608-0
  • جکوبسن، جویس پی. "اقتصاد جنسیت"1998. (شابک 0-20726-631-0)
  • کامینر، وندی. "آزادی ترسناک: پرواز زنان از مساوات"،آدیسون وسلی 1990 (شابک 4-09234-201-0)
  • لرنر، گردا. "خلق هوشیاری زنانه: از قرون وسطی تا هزار و هشتصد وهفتاد"، انتشارات دانشگاه آکسفورد 1994
  • لاکر، کریستین. "مفاهیم شک برانگیز: سیاست های بحران بارداری دختران زیر بیست سال". (انتشارات دانشگاه هاروارد، 1996) (شابک 9-21703-674-0)
  • شنایر، وریام. "فمینیسم: نوشتار تاریخی لازم"، نیویورک: وین تیج 1994
  • سومرز، کریسینا هوف. "چه کسی فمینیسم را دزدید؟ - چطور زنان به زنان خیانت کردند" (1996) (شابک: 0684801566)
  • تاوریس، کارول. "عدم توازن زنان: چرا زنان در جنسیت بهتر نیستند، جنس مخالف، یا جنس مادون". سایمون و شاستر، 1992. شابک 0-66274-671-0
  • ورتیم، مارگارت. "شلوار فیثاغورث –خدا، فیزیک، و جنگ جنسیت ها"، دبلیو. دبلیو. نورتن اند کمپانی (1997 ، 1995)

[ویرایش] پیوند(لینک) های خارجی

[ویرایش] سازمان های فمینیستی

 [1]* انصار بارنی تراست
[2] *انجمن روانشناسی زنان
[3] * انجمن طرفداران آزادی زنان
[4] *کمیته زنان آسیا
[5] *محرک های زنان بی. سی.
 Feminist Majority *اکثریت فمینیست
[6] * سازمان ملی زنان ایالات متحده
Women living under muslim laws * زندگی زنان تحت قوانین اسلام
[7] * آزادی بیان فمینیست ها
 Feminists for Life *
 1001 Feminist Links * گالری لیلیت تورنتو
[8] *گفتگوی مسقل زنان

[ویرایش] مراکز حمایتی فمینیسم

[9] *مرکز مطالعات فمینیسم و ضد خشونت
Susan Brownmiller.com *مکان تبلور فمینیسم
[10] *زندگینامه جودیت باتلر
[http://www.synaptic.bc.ca/ejournal/wolf.html *منابع - نوآمی ولف
[11] *فم بایو – زنان شاخص بین المللی
[12] *منابع – سوزان فالودی
[13] *زندگی نامه هاتی گوست
EServer Feminism and Women's Studies *
[14] * همایش پاییزی سنکا: آموزه هائی در خصوص حقوق زنان ومیراث استقلال

[15] * شبکه آزادی زنان

[ویرایش] انتقادات از فمنیسم، یا انواع مشخص فمنیسم

MensNewsDaily *
RADAR *
[16] *شبکه اخبار مردان فعال
[17] *تساوی فمینیسم
Eagle Forum *
 [18] *نظرات ماسکولیست: جواب به ادعای فمینیست ها
[19] *زنان نگران امریکا
  • [20] چرا پارلمان می باید مخالفت های فمینیست های افراطی نسبت به ازدواج را رد نماید.
  • [http://organizenow.net/cco/right/antifem.html اعمال ضد زنانه زنان برای کسب شهرت و در آمد، اثر جنیفر پوزنر که به نفی افراد مخالفی مانند کریستینا هوف –سامرز پرداخته است.

[ویرایش] فمینیسم و مذهب



Jewish Women and the Feminist Revolution * از آرشیو زنان یهودی
[21] *اسلام از پدر سالاری

فمینیسم طبقه : نمونه های اجتماعی

الگو:لینک اف. ای. ای ان: فمینیسم

Static Wikipedia (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu -

Static Wikipedia 2007 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu -

Static Wikipedia 2006 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu

Static Wikipedia February 2008 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu