دزفول
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
دِزفول از شهرهای استان خوزستان در جنوب غربی ایران است و در کنار رودخانه دز واقع شدهاست.
شهرستان دزفول یکی از قدیمی ترین شهرهای استان خوزستان است واز قطبهای کشاورزی به شمار می رود .ارتفاع این شهر از سطح دریا 143 متر با طول جغرافیایی 48 و عرض 32 درجه در شمال خوزستان و در دامنه های زاگرس مرکزی یکی از مناطق بسیار حاصلخیز و متنوع ایران است . از لحاظ وسعت دومین شهر بعد از اهواز در استان خوزستان می باشد. این شهرستان دارای دو گونه آب و هوا است ، آب و هوای کوهستانی در شمال که آبشار یکصد متری شوی بلندترین آبشار ایران در این منطقه می باشد و آب و هوای جلگهای در سایر نقاط.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] نام و تاریخچه
دزفول شهری است که قدمت تاریخی آن به 5 هزار سال پیش می رسد . یعنی هنگامی که مردم سرزمینهای دیگر نقاط متمدن جهان با شهر شوش از نظر بازرگانی آشنا بودند ، شهر دزفول پایتخت یاران مقتدری بود که نخستین امپراطوری کشور ایران را تشکیل داده بودند .
به گفته حمدالله مستوفی در معجم البلدان نام دزفول عربی شدة واژه «دژپل» است که خود متشکل از دو واژه «دژ» و «پل» میباشد. دزفول در گویش محلی به نامهای دٍزفیل (dezfil)، دسپیل (despil) و دٍسفیل (desfil) نیز خوانده میشود.
مورخان احتمال دادهاند که دزفول کنونی همان اندامش باستانی است که روزگاری در سوی دیگر رود دز بوده است. برخی نیز معتقدند اوان ایلامی، شوشتر نیست بلکه آن را از ناحیه دزفول میدانند.
مهمترین اثر تاریخی دزفول پل قدیم است که شاپور اول ساسانی آن را بر روی رود دز بنا کرد. همچنین قلعهای نیز برای حفاظت از آن عمارت کرد که اکنون در محل قدیمی آن محلهای به نام قلعه وجود دارد. در ساختمان بجا مانده کنونی این پل آثار معماری ساسانی و صفوی دیده میشود. در دوران پهلوی، به دلیل خراب شدن دهانههای میانی این پل، دو دهانه بتونی احداث نمودهاند که آن را قابل تردد میکند.
[ویرایش] لهجه دزفولی
لهجه دزفولی یکی از لهجههای زبان فارسی است. دکتر محمد معین در حاشیه کتاب برهان قاطع لهجه دزفولی را به عنوان یکی از لهجههای اصلی زبان فارسی نام میبرد. این لهجه مانند لهجه شوشتری است با این تفاوت که اندکی غلیظ تر است. از كلمات دزفولي ميتوان به لغات زير اشاره كرد: عمرپیاز=(نوعی سالاد)، گوه=(کوچه بن بست)، بق=(قورباغه)، بچیله=(جوجه) كيچه=(كوچه) خو=(خواب) او=(آب) شو=(شب)،بحتیه=(شیر برنج)، قیماق= (سر شیر(خامه)) این لهجه در سالهای اخیر همانند بسیاری از لهجهها و گویشهای فارسی در معرض خطر جدی قرار گرفتهاست.
[ویرایش] دزفول در زمان جنگ ایران و عراق
با آغاز جنگ ایران و عراق دزفول یکی از شهرهایی بود که مورد حمله قرار گرفت. در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ هواپیماهای عراقی در نخستین روز جنگ به شیوه نیروی هوایی ارتش اسرائیل در جنگ شش روزه به پایگاههای نیروی هوایی ایران حمله کردند. پایگاه چهارم شکاری دزفول موسوم به پایگاه وحدتی یکی از این پایگاهها بود.
پس از آن نیروهای عراق بارها به شهر دزفول با بمب و موشک حمله کردند. شهر دزفول درمیان کشورهای حوزه خلیج فارس به «بلد الصواریخ» یعنی «شهر موشکها» مشهور شد. پس از جنگ به پاس مقاومت شهر، به عنوان شهر نمونه انتخاب شد. دزفول در جنگ تحمیلی ۳۵۰۰ شهید داشت.
[ویرایش] زیارتگاهها و آرامگاهها
از اماکن مذهبی دزفول که زوار بسیاری دارد می توان به بقعه امامزاده رودبند و نیز امامزاده سبزقباوهمچنین بقعه ی محمد بن جعفر طیار اشاره کرد.
[ویرایش] قوميت مردم دزفول
مردم دزفول از تبار پارسی هستند و زبانشان گویشی از زبان فارسی است. برخي به نادرست مردم دزفول را لر و بختياري ميدانند. علت اين اشتباه وجود شباهت هاي زباني ميان لرها و دزفوليها است. وجود واژههای کهن پارسی در هردو گويش لري و دزفولي اين تصور را ايجاد ميكند.
نقل قول از :http://www.dezmushroom.com/aboutdezfoul.htm
گروهاي قومي دزفول: مردم دزفول و به طور كلي خوزستان آميزهاي از گروه هاي نژاد ي ، قومي مختلف هستند . كه از چند هزار سال قبل تا كنون در اين منطقه رفت و آمد يا سكني داشته اند در دوره قبل از اسلام ، عيلامي ها ، خوزي ها ، يونانيها، پاتيان ، پارسيان ، رومي ها سريانيها و اعراب در دوره اسلامي ، تركها ، مغولها ، گرجيها و لرها از اين گروهاي قومي بودند. در دزفول خانواده هايي هستند كه اصلا از تركان افشار و مقدم مراغه و شاملو به شمار مي روند. گروهي نيز هستند تبار مغول يا گرجي دارند . بسياري از اين خانوادها از اصل خود آگاهند و بعضا اسامي اجداد خود را مي دانند اين گروه با گذشت قرنها و همزيستي با يكديگر و بوميان دزفول و رسم ازدواج برون گروهي در انها با هم اميخته و زبان و رفتار و اداب و اخلاق كم و بيش يكسان يافته اند بنابر موقعيت جغرافيايي دزفول كه در حوزه سكونت گاهي ايلات و عشاير لر و عرب قرار داشته و رفت و امد مدام عشاير به شهر دزفول براي فروش فراورده هاي دامي و خريد نيازها روزمره خود تماس مردم بومي دزفول باعشاير زياد بوده است . اين رفت و آمدها و تماسها در فرهنگ و زبان مردم دزفول كم و بيش اثراتي گذاشته است در زير به بعضي از گروه هاي قومي ساكن در دزفول اشاره مي شود.
الف : لرها: از ميان لرها ، مردم ايلات لرستان و بختياري با دزفوليان مراوده بيشتري داشته اند. جلگه دزفول در آخرين حد غربي قشلاقي بختياري ها و همسايه ديوار به ديوار لرستان است . لرهاي لرستان از تيره هاي گوناگون تشكيل شده اند كه از آن تيره ها قلاوند ، پاپي، دريكوند ،وسگوند بيشتر با دزفوليها تماس داشته اند . بنابر نوشته داعي دزفولي امير تيمور گوركان هنگام ورود به دزفول تعدادي اسير از الوار همراه خود آورد كه قصد قتل عام آنها را داشت ولي با شفاعت سيد سلطانعلي رودبند از اين كار صرفنظر كرد و آنها را در شمال شهرستان دزفول اسكان داد. اعقاب آنها كه به نام سياهپوشان معروفند هنوز در همانجا در محله اي به همين نام اقامت دارند با توجه به مسير حركت تيمور در سفر جنگي خود به لرستان و خشونت هايي كه در لر كوچك مرتكب شده بود به احتمال زياد اين اسيرا از اين ناحيه بوده اند در حال حاضر با گذشت بيش از پنج قرن بازماندگان اين دسته لر در دزفول اداب و رسوم ايلاتي خود هنوز حفظ كرده اند. گويش آنها نيز با گويش دزفولي كمي فرق مي كند.لرهاي رشنو تا حدود سي سال قبل لرهايي در قسمت جنوب غربي محله قلعه و در حد فاصل آن با محله صحرا بدر مغربي زندگي مي كردندكه به لر رشنو معروف بودند اين لرها گويش و لباس قومي خود را حفظ كرده بودند پس از احداث بولوار ساحلي رودخانه دز قسمت مهمي از بافت قديمي محله قلعه از جمله خانه هاي قديمي لرهاي رشنو تخريب گردي و اين گروه در سطح شهر پراكنده شدند. از آخرين گروه هايي كه در زمان قاجار از لرستان به دزفول امدند ساكي ها و كرناسي ها بودند اكنون جمع كثيري از لرهاي خرم اباد نيز در محله سياهپوشان و شهركهاي اطراف دزفول مانند جاته ، شوهان و بنوار ناظر ساكنند. طايفه هايي به نام ميرعالي خاني نيز هستند كه اصلا از لرستان به دزفول آمده و در شهر پراكنده اند اسدخان ، خان مقتدر محله مسجد دزفول هم از اواسط دوره قاجار تا اواخر آن دوره بر اين محله اياست داشت . خانواده صالحيان نيز كه در محله چوليان رياست داشتند با اسد خان از يك اصل و تيره بودند. از بختياري ها طايفه چهارلنگ بيش از طايفه هفت لنگ با دزفولي ها تماس داشتند مردم اين طايفه بيشتر در دهات اطراف دزفول ، يعني شهرك مدرس و مركز بخش سردشت و در محله رودبند مصلاي نماز جمعه سكونت دارند. سابقا خوانين بختياري املاك وسيعي را در شرق دزفول در اختيار داشتند مالكيت بر اين زمين ها و قشلاقي بودن بخش هاي شرقي جلگه دزفول باعث اسكان شمار زيادي از بختياي ها در اين ناحيه شده است
ب ـ اعراب : ورود اعراب به خوزستان به قرون پيش از اسلام باز مي گردد اولين بار در سال 143 م در كنار سكه هاي پادشاهان كشور مسنه ، سكه هايي نيز به نام مرداتس پس فوباس پادشاه عمانيها در جريان بوده است. اين عنانسها كه پلينيوس آنها را ساكنين بيابان مغرب خاراكس مي داند احتمالا از مهاجران و كوچندگان عمان ظاهرا همان قبيله الازد بوده اند. دسته اي از آنان در عمان باقي ماندند و دسته هاي ديگر در مهاجرت بزرگ اقوام جنوب عربستان از طريق بحرين به شمال رهسپار شدند و سرانجام و حيره سكني گرفتند از نظر تاريخي اين اولين بار است كه ورود اعراب به خوزستان يا سر زميني مجاور آن اشاره مي شود . در قرون بعد بعضي از تاريخ نگاران اسلامي به ياري دادن اعراب بني العم يا بني العمي به اردشير بابكان در جنگ هايش در قرن سوم ميلادي اشاره دارند از گفته طبري چنين بر مي آيد كه اين طايفه در آن تاريخ در خوزستان سكني داشته اند در سال هاي آغاز تاريخ تا تاريخ هجري نيز اين طايفه در دو شهر معروف مناذركبري و نهرتيري خوزستان سكونت داشتند و در سال 16 يا 17 ق در حمله قواي اسلام به خوزستان اين طايفه به سوي آنها لواي مخالفت با ايرانيان بر افراشتند. پس از فتح خوزستان بيشتر قبايل عرب در جلگه هاي جنوبي خوزستان سكني گزيدند و منطقه نفوذي آنان بيشتر تا اهواز بود تنها عده اي از اعراب به دهات جنوبي دزفول و شوشتر آمدند و اقامت گزيدند. طايفه هاي عرب اطراف دزفول عبارتند از : قبايل چنانه و ال كثير كه خود قبيله ال كثير به تيره هاي مختلف سبعه ، عنافجه ، ضياعمه تقسيم مي شود. عرب ها در حاشيه شهر در شهركها ي سيد نور ، شنگر عليا ، شنگر سفلي ، و شهرك مطهري ساكنند. بعضي از اعراب نيز بعدها از بين النهرين يا نواحي ديگر به دزفول آمده اند و با جامعه بومي دزفول در آميختند از اين گروه مي توان به خانواده هاي زير اشاره كرد.
1- خانواده مجدي كه به قرار مسموع از عراق آمدهاند.
2- خانواده ابوالحلاج كه مشهور است ازعراق آمده اند.
3- خاندان عاملي كه از اعقاب شيخ بهاء الدين عاملي فقيه ، شاعر ، عارف و رياضيدان بزرگ معاصر شاه عباس اول صفوي هستند شيخ بهائي اصلا از جبل عامل لبنان بوده و نسبش به حارث همداني يمني از صحابه حضرت علي بن ابيطالب(ع)مي رسد . اولين شخصي كه از اين خاندان در دزفول اقامت گزيد، نورالدين محمد عاملي نام داشت . او اولين شيخ اسلام دزفول بوده و اين منصب تا اخر دوره قاجار در اين خاندان مورثي بوده است.
4- خاندان انصاري كه از اعقاب جابر بن عبدالله انصاري صحابي حضرت رسول (ص) هستند عالم بزرگ جهان تشيع، حاج شيخ مرتضي انصاري از اين خاندان است .
5- سادات ، با توجه به نسب آنان بايد همگي را از تبار عرب شمرد از سادات دزفول خانواده هاي زير قابل ذكرند. سادات آقامير كه اعقاب سيد محمد امينا هستند او در سال 1051 هجري قمري امام جمعه دزفول و معاصر با نور الدين محمد عاملي بوده است اصل اين خانواده از اصفهان است .
سادات اشرفي ، در اوايل دوره قاجار از نجف به دزفول امدهاند
سادات جزايري ، در اواخر دوره صفوي از بين النهرين به شوشتر و بعد به دزفول آمدهاند
سادات داعي ، منسوب به سيد سلطانعلي رود بندند كه در زمان ورود امير تيمور به دزفول در اين شهر اقامت داشته است و بنا به مشهور سيد سلطانعلي از اولاد شيخ صفي الدين اردبيلي است.
سادات رضوي ، كه از كا شان به دزفول آمدهاند.
سادات عالمشاه : سر سلسله اين خاندان سيد عالمشاه در زمان كريمخان زند از هندوستان به دزفول آمده است .
سادات قاضي ، كه از زمان صفوي در دزفول مقيم بوده اند.
سادات گوشه ، جد اعلاي آنها سيد كمالدين ولي در اوايلدوره صفوي از بين النهرين به دزفول آمد. سيد صدر الدين كاشف عارف بزرگوار نيز از اين خاندان بوده است .
پ ـ ترك ها : خاندان هاي مقدم بيگدلي صالح پور و افشار ساكن در دزفول اصلا ترك هستند طايفه مقدم از ايل اتوزايكي ولايت قراباغ هستند كه شاه عباس اول انها را به مراغه اورد . عده اي از انها در اواخر عهد صفوي در دزفول و شوشتر ساكن شدند گروهي از اين خاندان كه در زمان قاجار در دزفول و شوشتر به كار استيفا و كارگزاري دولت اشتغال داشتند نام خانوادگي مستوفي و گروهي ديگر نام خانوادگي عماد و مقدم را اختيار نموده اند.
ايل بيگدلي از شاخه هاي تركان اغوز بودند كه در زمان سلطان محمود غزنوي به ايران آمدند و با عبور از پهناي فلات ايران در اذربايجان و ارمنستان و شام سكني گزيدند در زمان امير تيمور بيگدلي هاي شام از انجا به اذربايجان بازگشتند در دوره صفوي از جمله مريدان خاندان صفوي شدند و به نام شاملو و بيگدلي شاملو ناميده شدند در همان موقع دسته هايي به دزفول آمد ابتدا شغل سپاهي داشت بعدا وصلتي با خاندان عاملي نمود و در زي روحانيون در آمد.
خاندان صالح پور كه در محله قلعه سكني دارند از بازماندگان عباسقلي بيك حاكم دزفول و شوشتر و در زمان نادرشاه هستند تا جندي پيش بعضي از افراد اين خاندان لقب بيك را در اخر نام خود حفظ كرده بودند در زمان هاي قديم رياست محله قلعه با اين خانواده بوده است.
خوانين محله صحرا بدر مغربي كه بعضا نام خانوادگي هلاكويي و چنگيزي را در اختيار كرده اند خود را از اولاد هلاكو و چنگيز مي دانند كه درستي اين قول نياز به تحقيق دارد.
افشار امروز در دزفول خانواده هايي هستند كه با عنوان افشار شناخته مي شوند.
ت ـ گر جي ها: در زمان صفوي خانوادهاي به سرپرستي ابينه خان گرجي به دزفول آمد و در آن سكني گزيد. خانواده رشيديان كه زماني در محله حيدر خانه دزفول رياست داشته اند خود را از بازماندگان او مي دانند.
ث ـ صبيها : از گروه هاي قومي و مذهبي كاملا متمايز از گروه هاي ديگر هستند . سابقا جمعي از آنها در دزفول زندگي مي كردند و گويا در اواخر دوره قاجار بر اثر عواملي ناجار به ترك شوشتر و دزفول شده اند ولي هنوز اسم انها بر روي جاها و امالكني در دزفول باز مانده است مانند محله سوبيون ،سرميدون سو بيون ، رو سوبيون ، صبيان ،قسمت جنوب رودخانه دز ، بعد از علي مالك ، محل انجام مراسم مذهبي و مسجد سوبيون ،
[ویرایش] روستاها
روستاهای اطراف دزفول اکثرا پراکنده و دارای بافت شهری میباشند. روستاهای محمد بن جعفر، سیاهمنصور و عباسآباد از این جملهاند.
مرکز | اهواز |
شهرستانها |
آبادان | امیدیه | اندیمشک | اهواز | ایذه | باغملک | بندر ماهشهر | بهبهان | خرمشهر | دزفول | دشت آزادگان | رامهرمز | شادگان | شوش | شوشتر | لالی | مسجد سلیمان | هندیجان |
شهرها |
آبادان | اروندکنار | آغاجاری | الوان | امیدیه | اندیمشک | اهواز | ایذه | باغملک | بستان | بندر امام خمینی | بندر ماهشهر | بهبهان | جایزان | چمران | حمیدیه | خرمشهر | دزآب | دزفول | دهدز | رامشیر | رامهرمز | رفیع | سالند | سردشت | سوسنگرد | شادگان | شوش | شوشتر | شیبان | صفیآباد | قلعه خواجه | قلعهتل | گتوند | لالی | مسجدسلیمان | مقاومت | ملاثانی | میانرود | مینوشهر | هفتگل | هندیجان | هویزه | ویس |
آثار دیدنی |
آتشکده چگادمتپه | آرامگاه یعقوب لیث | اولین چاه نفت ایران | بند میزان | پل سفید اهواز | پل گرگر | پل لالی | تالاب شادگان | تالاب میانگران | تالاب هورالعظیم | تپه چغامیش | دره توبیرون | دریاچه سد کرخه | اسکی روی آب در دریاچه کارون | سد دز | شهر باستانی آسک | قلعه ارجان | قلعه داودختر | قلعه سلاسل | قلعه شوش | کاخ آپادانا | گندیشاپور | مزار سبزهقبا | مسجد جامع خرمشهر | مسجد رانگونیها | معبد چغازنبیل | موزه آبادان |