دورسونآباد
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
روستای دورسون آباد (درسونآباد هم نوشته شده) نام روستایی است در جنوب شهر تهران در نزدیکی پالایشگاه تهران.
روستای دورسون آباد با 234 خانوار و 500 هکتار اراضی کشاورزی مرغوب را شاید بتوان از اولین قربانیان آلودگیهای پالایشگاه تهران دانست.
[ویرایش] فاجعه زیستمحیطی در دورسونآباد
تنها در فاصله کوتاهی از سکونت گاهها و اراضی کشاورزی دورسون آباد یکی از فجیعترین و هولانگیزترین مناظر آلودگی زیستمحیطی پسماندهای خطرناک نفتی را میتوان مشاهده کرد.
روستای دورسون آباد در دو کیلومتری جنوب پالایشگاه قرار دارد و مادر چاه قنات روستا در داخل پالایشگاه است. تعداد دو سد نفتی بسیار بزرگ حاوی پسماندهای بسیار خطرناک با بیش از ده حوضچه تکمیلی درده متری بالادست اراضی کشاورزی روستا و در 300 متری منازل روستایی قرار دارند. شایان ذکراست سدهای نفتی ذکر شده که به سد عظیم آباد شهرت دارند در حدود 6 سال پیش به دنبال یک بارندگی شدید شکست و آب همراه با پسماندهای بسیار خطرناک نفتی وارد اراضی کشاورزی شد و خسارات زیادی به بارآورد. پس از این حادثه پالایشگاه اقدام به تعبیه حوضچههای کوچک برای تخلیه مازاد و سرریز این دوسد کرد. قابل ذکر آن است که این دو سد نیز مازاد سرریز سد بزرگ اصلی فاضلاب پالایشگاه هستند که در داخل سایت پالایشگاه قرار دارند و در هر نیم ساعت یک تانکر از پسماندهای نفتی به آن اضافه میشود. به گفته شورای اسلامی روستا، هر روز بر تعداد این حوضچههای مرگ افزوده میشود و”به زودی تمامی اراضی کشاورزی ما تبدیل به این نوع حوضچهها میشود “
بوی نفت، گاز، گوگرد و آلایندههای دیگر در فضا کاملاً احساس میشود. هر ساله در فصل مهاجرت، پرندگانی که از این مسیر عبور میکنند، فوج فوج با مشاهده سرابی که از انعکاس نور بر این دریاچههای مرگ ایجاد میشود، روی سطح آنها فرود میآیند اما به محض تماس با لایههای ضخیم و چسبناک نفت و قیر در دام مرگ میافتند.
آلودگی وسیع و خانمان برانداز سال 1353 را شاید بتوان یکی از مهمترین حوادث زیست محیطی کشور در صنعت پالایش نفت نامید. در آن سال سد ذخایر فاضلاب پالایشگاه تهران برسر مردم، منازل و اراضی کشاورزی روستای دورسون آباد خراب شد و خسارات هنگفت و جبران ناپذیری وارد کرد. نفت و روغن روستا را در بر گرفت. شدت جریان فاضلاب نفتی به قدری بالابود که سکونتگاهها تماماً ویران شد و روستاییان به ناچار به مدت یکسال چادر نشین شدند و سرانجام برای مردم منازل جدید ساخته شد و زندگی در روستا دوباره جریان پیدا کرد.
به تدریج با توسعه پالایشگاه و دیگر شرکتهای نفتی میزان آلودگیهای منطقه اعم از آب، هوا، خاک، به شدت بالامیرود و کشاورزان که هنوز از زیر بار خسارات شکستن سدها کمر راست نکرده بودند بار دیگر با فاجعه آلودگی شدید آب قنات - تنها منبع حیاتی روستا - مواجه شدند .بعلاوه آلودگی زیاد آب به نفت و سایر مواد اشتعال زا سبب بروز چندین فقره آتش سوزیهای بزرگ میشود که به نوبه خود خسارات فراوانی به بار آورد که آمار جزییات آن در ایستگاه آتش نشانی باقر شهر موجود است. به دنبال این خسارات شکایت به فرمانداری شهرستان ری و دیگر مسئولین ذیربط و همچنین دادگستری میرسد. مسئولین منطقه (مدیر عامل پالایشگاه، بخشداری کهریزک، مسئولین حقوقی پالایشگاه، دادگستری کهریزک، شهرداری باقر شهر، اداره محیط زیست شهرستان ری و..) جلسه پشت جلسه برگزار میکنند که در نهایت طبق صورت جلسه مورخ 5/3/82 نماینده پالایشگاه تهران خسارات وارده را پذیرفته و قرار میشود بدون قید و شرط نسبت به پرداخت خسارات اقدام نماید. بعلاوه مقرر میشود که آب جایگزین در عوض آب قنات برای کشاورزان روستا بدهند و نیز برای جلوگیری از هر گونه حادثه احتمالی و بهبود نسبی کیفیت آب قنات با ایجاد و نصب سپریتور جهت جداسازی مشتقات نفتی از آب تمهیدات لازم دیگر معمول گردد .
در سال 2005 مشکل همچنان باقی بوده است و هر چند با نصب سپریتور روزانه حدود دو تانکر روغن و نفت از آب قنات جدا میشود که در واقع حقابه کشاورزی روستاییان نیزاز این طریق روزانه به هدر میرود و این مسئله از موارد بسیار بارزی است که پالایشگاه باید جبران خسارات کند بعلاوه آنکه باید توجه داشت روغن و نفت جدا شده جای زیاد دوری نمیرود بلکه در حوضچههای بالادست اراضی کشاورزی تخلیه شده و مجدداً وارد منابع آب زیرزمینی میشود.
دورسون آباد نظیر بسیاری دیگر از روستاهای جنوب تهران که روزگاری یکی از مراکز مهم کشاورزی منطقه جنوب تهران محسوب میشد که به برکت آب و خاک خوب (سیاه خاک) و با پشتکار و تجربه کشاورزان ماهر، قادر بود از هر هکتار زمین چغندر کاری 80 تن و از هر هکتارگندم کاری 9 تن برداشت کند و بهترین پنبه را به بازار عرضه میکرد و صیفی جات و سبز ی و پیاز در آن کشت میشد باغات پر محصول و دام بسیار داشت. در سال 2005 به لطف و موهبت توسعه صنعتی فلهای پالایشگاه و شرکتهای وابسته دیگر بسیاری از این محصولات در آن دیگر به عمل نمیآید. محصولات گندم به کمتر از 4 تن در هکتار رسیده و قیمت پنبه آن که به رنگ سیاه بدست میآید در بازار به نصف قیمت واقعی رسیده است.
[ویرایش] خسارات پالایشگاه به روستا
خساراتی که پالایشگاه به روستا وارد کرده است:
- ویرانی خاک کشاورزی، از دست رفتن پتانسیل خاک برای کشت محصولات چغندر، سبزی جات، پیاز، صیفی و به حداقل رسیدن پتانسیل خاک و آب برای تولید گند م و پنبه و باغات میوه.
- تخریب آب قنات که تنها منبع آب آشامیدنی و کشاورزی روستا بوده و جایگزین کردن آب آلوده چاه ” قلعه نو چمن ” که سبب بروز بیماریهای مهلک پوستی، چشمی، ریزش مو، دستگاه تناسلی، گوارشی و ... شده (به گفته بهورز روستا تنها در سه ماهه اول سال جاری (1383) چهل مورد بیماری پوستی ثبت شده که برخی از آنها به مراکز بزرگتر درمانی تهران ارجاع داده شدهاند و از این طریق نیز خسارات جبران ناپذیر دیگری را بر دوش روستاییان تحمیل کرده است .
آقای افشار از شورای این روستا خسارات دیگر را اینچنین نام میبرد:
- 200 تا 300 راس گوسفند و گاو داشتیم که مردند و یا مردم مجبور شدند آنها را بفروشند.
- 30 درخت توت داشتیم که خشک شدند
- 500 اصله درختان کهنسال از بین رفت
- 300 اصله درخت میوه (انار – انگور – انجیل و..) که خشک شد
- 15 اصله درخت کاج داشتیم که آتش گرفت
- بیش از 100 هکتار از اراضی کشاورزی ما دیگر به هیچ در د نمیخورد
در مجموع به بیش از 40 کشاورز میلیونها تومان خسارت وارد شده و تا کنون بیش از 130 هکتار از زمینهای کشاورزی مرده است. خسارتهای یاد شده غیر از هزینه درمانی سرسامآوری است که آب آلوده انتقالی منتقل از چاه قلعه نو به همه مردم روستا تحمیل کرده است.
[ویرایش] منابع
- کانون دیدهبانان زمین (برداشت آزاد با ذکر منبع).