روز اژدها
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
روز اژدها | |
---|---|
نویسنده | ریچارد ناک |
برگرداننده | برگردانده نشده است. |
ناشر | Pocket Books |
تاریخ نشر | فوریه ۲۰۰۱
|
تعداد صفحات | ۳۸۴ صفحه |
شابک | ISBN 0-671-04152-5 |
موضوع | جادو، سلحشوری، اژدها |
سبک | فانتزی |
زبان | انگلیسی |
مجموعه | هنر نبرد |
نوع رسانه | کتاب چاپی
|
روز اژدها یا The Day of Dragon نام کتابی فانتزی است، اثر ریچارد ناک که جزو مجموعهی هنر نبرد به حساب میآید. کتاب مزبور به روایتی چون دیگر کتابهای مجموعهی هنر نبرد از روی دستنوشتههای ناتمام تالکین نوشته شده است.
[ویرایش] داستان
داستان بین هنر نبرد ۲ و هنر نبرد ۳ اتفاق میافتد. به یاری سنگی روان اهریمن نام؛ الکستراسزا، ملکهی اژدهایان دنیای آزروت در بند طایفهای از ارکها است. اینان فرزندان ملکه را به ماشینهای جنگی بدل کردهاند و تخم هراس در دلها کاشتهاند. شورای جادوگران کیرین تور حاکم بر مملکت خُرد دالاران، به ترغیب کراسوس (جادوگر مرموز شورا)، جادوگری رانده شده و بدنام به نام رونین را به ماموریتی غیرممکن میفرستند. که همانا آزاد کردن ملکهی اژدهایان باشد.
شورا، باز هم به ترغیب کراسوس همراه رونین، رنجر الفی به نام وریسا را میفرستند تا او را تا مرز قلمرو ارکها راهنما شود.
از آن سو لرد پرستور نامی، که گویا نجیبزادهای است که زادو و بوم خویش از کف داده و ملتجی ترناس لردران شده، شاهان اتحاد لردران را به شورایی میخواند و در این شورا همه را به نیروی جادو و هیپنوتیزم وا میدارد تا او را جانشین ترناس قرار دهند.
با وجود محرمانه بودن سفر، بسیاری از ماجرا سر در میآورند و از رستهاند گابلینها که اربابان متعدد خویش را مطلع میکنند. که یکی پرستور باشد و دیگری نکروس سرشکن، جنگسالار ارک. در نتیجه در راه رفت اژدهایی به گروه حمله میکند. رونین طلسمی میافکند و هر دو میگریزند تا سه جنگآور گریفینسوار دورف به یاریشان میآیند و هیولا را از ایشان دور میکنند.
چندان دور نشدهاند که شهسواران سیمپنجه به ایشان میرسند و اگر چه دل خوشی از جادوگران ندارند، اما به احترام الف بانو و اتحاد لردران ایشان را مهمان میکنند.
شب هنگام رونین که بار و بنه از دست داده میرود که با حامی خویش، کراسوس، صلاح و مشورتی کند که انفجاری روی میدهد و دستی غولآسا او را از مهلکه میرباید.
دانکن سرور شهسواران سیمپنجه رانین که ناپدید شده است را مقصر انفجار میداند و گروهی به طلب او به راه میاندازد که وریسا هم همراه ایشان میشود.
پسینگاه روز نخست بادی شدید میوزد و رونین را به میان اردوی دانکن میاندازد. رونین چیزی به یاد ندارد. جز اینکه دستی که او را ربود پنجهی اژدهایی بود و او را برای نجات از آوار انفجار ربوده بود. اما این سخن آخر را در برابر دانکن به زبان نمیآورد. به یاری وریسا دانکن او را دربارهی انفجار بیگناه مییابد، اما مصر است تا او را دور کند و سوگند میخورد تا همراهان را به سلامت به کرانهی دریا برساند.
گروه به هزیک در کرانهی دریا میرسند و آنجا نیمهویران میبینند. ارکها بر دو اژدها به آنجا حمله کردهاند و تقریباً همه چیز را از جمله تمام کشتیها از میان بردهاند. وریسا، فالستاد، فرماندهی دورفهای هوایی را ترغیب میکند که رونین را با خود به مرز گریمباتول برسانند. فالستاد نهایتاً میپذیرد، اما وریسا و دانکن هم همراه میشوند.
در این میان کراسوس که در مییابیم کوریالستراسز، اژدهای سرخ، است در مییابد که پرستور، همان مرگبال نابودگر (نلثاریون زمینبان)، اژدهای سیاه و پنجم مجنون چهار اژدهای مظهر وجود، است که قصد دارد دنیایی جدید بیافریند و همهی آفریدگان دیگر را نابود کند.
کوریالستراسز به سراغ اژدهایان بزرگ مظاهر وجود میرود و تکتک با مالیگوس جادوچنگ، نوزدورموی بیزمان و ایسرا بانوی خواب و مرگ میرود تا ایشان را وادارد کاری کنند. به یاد همه میآورد که روح اهریمن در واقع قدرتهای خود ایشان را در خود دارد و اگر به چنگ مرگبال بیافتد چهها که نمیشود.
گروه رونین، در راه به دو اژدهایی برمیخورند که نکروس به استقبالشان فرستاده است. در نبردی دانکن قهرمانانه یکی از اژدهایان را میکشد و خود نیز از زخم تبر ارک سوار اژدها میمیرد. ناگهان مرگبال به کمک میآید و اژدهای دیگر را هزیمت میکند و رونین را هم میرباید و با خود میبرد. روی زمین او به شکل پرستور در میآید و به رونین میگوید که در آزادی الکستراسزا کمکش خواهد کرد به شرطی که فرمانبردار باشد. گردنبندی از سنگی سیاه که از وجود خود اوست به رونین میدهد تا با او در ارتباط باشد. سپس ماشین پرندهی گابلینها میرسد و به فرمان پرستور رونین را به سمت گریمباتول میبرد.
از آن سو وریسا و فالستاد هم به دنبال رونین میروند و وریسا که حسی به رونین پیدا کرده، تا او را نیابد آرام نمیگیرد. گمان وی بر این است که ماموریت رونین چیزی بیش از پرس و جو شناسایی است که خود رونین و سروران الف به او گفتهاند و میداند که رونین در سرزمین ارکها بدون نیروی جنگآوری توانا کاری از پیش نخواهد برد. دو جنگآور با حیلهی کریل گابلین خدمتگذار همزمان نکروس و پرستور به چنگ ترولها میافتند. اما جوخهای از دورفهای کوهی به موقع به آنان میرسند و با کشتار ترولها آن دو را آزاد میکنند. وریسا در مییابد که دورفها فرمانبردار کراسوس جادوگر هستند. فرماندهی دورفها سنگی همانند آن رونین به آنها میدهد و آن دو را کوه پایگاه ارکها میرساند.
رونین به گریمباتول میرسد و به چنگ نکروس اسیر میشود و گردنآویز مرگبال به چنگ کریل میافتد. نکروس پس از دیدن اژدهایان مردهاش و رونین گمان میبرد که اتحاد قصد حمله به گریمباتول را دارد، دستور تخلیهی گریمباتول و پیوستن به نیروهای جبههی شمال را میدهد. و این همان چیزی است که کوریالستراسز و مرگبال میخواهند.
رونین را ارکها اسیر غولی آتشین میگذارند و وقتی وریسا و فالستاد به راهنمایی کریل به زور شمشیر به او میرسند نیمهجان است.