موسیقی هوی متال
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
![]() |
پیشنهاد شده است که این مقاله یا بخش با هوی متال ادغام گردد. (بحث). |
هوی متال یکی از انواع موسیقی راک است که به عنوان یک سبک تعریف شده موسیقی در دهه ۱۹۷۰ پا به عرصه گذاشت. ریشههای این نوع موسیقی در دستههای هارد راک است، که بین سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۴، بلوز و راک را با هم ترکیب کردند تا آمیزهای از صدای گرفته، سنگین، مرکب از گیتار و درام، که شدیدا تقویت شدهاست تغییر ایجاد کند. بعدها شاخههای متعددی از هوی متال ایجاد شد. که از بسیاری از آنها صرفا تحت عنوان «متال» یاد میشود.هوی متال در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ طرفدارانی برای خود دست و پا کرد و در این هنگام بسیاری از زیرگونههای این نوع از موسیقی شکل گرفت. هوی متال در سرتاسر دنیا طرفداران بسیاری برای خود دست و پا کرده که به آنان «متال هد» و «هدبنگر» میگویند.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] گونه های هوی متال
«هوی متال» در حال حاضر دارای دومعنای مجزاست: یکی نام گونهای از موسیقی به همراه زیرگونههای آن، یا سبک دستههای اولیه هوی متال در دهه ۱۹۷۰ که گاهی اوقات یکی نام گونهای از موسیقی به همراه زیرگونههای آن، یا سبک دستههای اولیه هوی متال در دهه ۱۹۷۰ که گاهی اوقات متال سنتی نامیده میشود.
[ویرایش] شاخه ها
- بلک متال (انگلیسی: Black metal)
- کلاسیک متال (انگلیسی: Classic metal)
- دث متال (انگلیسی: Death metal)
- دووم متال (انگلیسی: Doom metal)
- فولک متال (انگلیسی: Folk metal)
- گالم متال (انگلیسی: Galm metal)
- گوتیک متال (انگلیسی: Gothic metal)
- گریندکور (انگلیسی: Grindcore)
- انداستریال متال (انگلیسی: Industrial metal)
- نئو-کلاسیکال متال (انگلیسی: Neo-classical metal)
- نو متال (انگلیسی: Nu metal)
- پاور متال (انگلیسی: Power metal)
- پروگرسیو متال (انگلیسی: Progressive metal)
- اسپید متال (انگلیسی: Speed metal)
- سمفونیک متال (انگلیسی: Symphinic metal)
- ترش متال(انگلیسی: Thrash metal)
[ویرایش] مشخصات
مشخصه اصلی هوی متال صدای گیتار، درون مایههای قوی و کلاسیک، سبکهای بلوز یا سمفونیک است. با این وجود، زیر گونههای هوی متال تفاوتهای خاص خود را با نوع اصلی دارند که اغلب فاقد بسیاری از این مشخصات است.
[ویرایش] آلات موسیقی
دستههای متال بیشتر اوقات از یک درامر، یک باسیست، یک گیتار ریتم گیتاریست ریتم، یک گیتاریست اصلی (Lead Guitarist) و یک خواننده (که ممکن است نوازنده هم باشد) تشکیل شدهاست. در برخی از سبکهای هوی متال از کیبورد نیز استفاده میشود و برخی دیگر از استفاده از کیبورد امتناع میکنند، گرچه با به ظهور زیرگونههای مختلف استفاده ازکیبورد هم محبوبیت زیادی یافتهاست. با این وجود، گیتار بیشتر اوقات عنصر اصلی هوی متال است. از تغییر صدای گیتار برای ایجاد یک صدای قوی تر و 'سنگین' استفاده میشود. بعدها، تک نوازیها و برگردان برگردانهای ظریف تر بخش اعظم موسیقی هوی متال را تشکیل داد. گیتارسیتها از sweep-picking، tapping و دیگر تکنیکهای پیشرفته برای نواختن سریع استفاده کردند، در حالیکه بسیاری از زیرگونههااستادتبحر را به سادگی ترجیح میدهند. همچنین، با توسعه فناوری، روشهای جدیدی برای تغییرصدای گیتار به وجود آمدهاست.
سبک آوازهای متال بسیار متنوع است. تواناییها و سبکهای خوانندگان از آوازهای اپرایی چند اوکتاوی ساخته راب هالفورد (انگلیسی: Rob Halford) برای جوداس پریست (انگلیسی: Judas Priest)و بوروس دیکنسون (انگلیسی: Bruce Dickinson)برای گروه آیرون میدن (انگلیسی: Iron Maiden)گرفته، تا آوازهای خشن بین المللی لمی کیلمیستر (انگلیسی: Lemmy Kilmister)از موتورهد (انگلیسی: Motörhead)را شامل میشود.
در خصوص صدای زنده، شدت صدا یکی از مهمترین عوامل در نظر گرفته میشود. به دنبال جیمی هندریکس (انگلیسی: Jimi Hendrix)و The Who (که زمانی در کتاب رکوردهای جهان گینیس از آنها تحت عنوان پر صداترین دسته موسیقی جهان یاد میشد، دستههای اولیه هوی متال معیارهای جدیدی برای شدت صدا در حین اجرا تعیین کردند. تونی یومی (انگلیسی: Tony Iommi)، گیتاریست پیشگامان هوی متال بلک سبت، یکی از نخستین نوازندگان هوی متال است که به دلیل صدای زنده موسیقی دچار مشکلات عدیده شنوایی شد. راک نواز دیترویت تد نوجنت(انگلیسی: Ted Nugent)و گیتاریست پیت تونشند (انگلیسی: Pete Townshend)عضو گروه The Who تقریبا کر شدهاند. گروه یوداکسیس از کانادا معروف به داشتن طولانی ترین و بلندترین طبلهای باس به طول شش پا هستند، که برخی از آن به عنوان دلیل اهمیت اندازه یاد میکنند. تثبیت صدای هوی متال در هجو راک با نام این ضربه فقرات است اثر گیتاریست «نایجل توفنل، که اعتراف کرد [[تقویت مارشال|آمپلی فایرهای مارشال وی به گونهای تغییر یافتهاند که تا یازده بالا بروند به تمسخر گرفته شدهاست.
در اواخر دهه هفتاد، ابتدا تین لیزی و سپس جوداس پریست (انگلیسی: Judas Priest) استفاده از دو گیتار اصلی را باب کردند. گرچه پیش از آن دستههایی همچون ویشبون اش (انگلیسی: Wishbone Ash)، گروه اسکورپیونز (انگلیسی: Scorpions)، و AC/DC از دو گیتار استفاده میکردند، در حالیکه جوداس پریست ریتمی دوگانه را مورد استفاده قرار داد، تین لیزی از دو گیتار اصلی به عنوان بخشی از صدای ثابت موسیقی خود استفاده کرد. بلافاصله، بسیاری از دستهها، همچون آیرون میدن (انگلیسی: Iron Maiden)، از این روند متابعت کردند.
[ویرایش] درون مایه ها
در هوی متال نیز مانند محبوب ترین انواع موسیقی، تصاویر و ایماژها بخشی از موسیقی را تشکیل میدهد. گرچه جلدآلبوم و نمایشهای صحنهای هیچ گاه از خود موسیقی اهمیتی بیشتر نیافت اما به اندازه خود موسیقی ابزاری برای نشان دادن محتوا شد. بنابراین، بسیاری از هنرمندان، از طریق هوی متال، با هم همکاری میکنند تا فهرستی از تجربه در هر قطعه و mdash ایجاد کنند؛ تا از این طریق تجربیات متنوع تری برای شنوندگان ایجاد کنند. در این رابطه، هوی متال از دیگر انواع هنر که تنها یکه روش برای ابراز خود داشتند از تنوع بیشتری برخوردار است. در حالیکه بایک نقاشی از طریق تصویر ارتباط برقرار میشود، یک سمفونی از طریق شنیداری درک میشود،ایماژ هوی متال و درون مایه عمومی که تمامی موسیقیهای آنان را مقید کرده علاوه بر صدای موسیقی از طریق تصاویر روی آلبوم، اجرای صحنه، آهنگ اشعار، و لباسهای دسته ابراز میشود.
مورخان موسیقی راک معتقدند تاثیر موسیقی پاپ غربی هویت فرار از واقعیت را از طریق اشعار و mdash عجیب و خیالی، به موسیقی هوی متال داده است؛ در همین حال موسیقی بلوز سیاهان آمریکا، با تمرکز بر خسران، افسردگی و تنهایی حقیقت واقعیت برهنه هوی متال را به آن میدهد.
اگر مولفههای فضا و درون مایه هوی متال عموما واقعیت متاثر از بلوز است، مولفه تصویری آن عموما تحت تاثیر خیالپردازی موسیقی پاپ است. درون مایههای تاریکی،پلیدی، قدرت و الهام مولفههای زبانی خطاب قرار دادن مشکلات زندگی هستند. هوی متال در واکنش به «صلح و عشق» فرهنگ هیپی در دهه ۱۹۶۰، به عنوان یک ضد فرهنگ، نشان داد که تاریکی جای نور را میگیرد و واقعیت برهنه جایگزین پایان خوش پاپ شده و همه چیز پایان خوشی نخواهد داشت. در حالیکه برخی از طرفداران معتقدند که ابزار تاریکی پیام هوی متال نیست، منتقدان هوی متال این نوع موسیقی را متهم به ستایش جنبههای منفی واقعیت کردهاند.
درون مایههای هوی متال عموما عمیق تر از درون مایههای ساده انگارانه پاپ دهههای ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است؛ که توجه آن معطوف به جنگ، نابودی اتمی، مسائل زیست محیطی، و تبلیغات سیاسی یا مذهبی بود. «خوکهای جنگی» اثر بلک سبت، و قاتل بزرگان اثر اوزی اوسبورن...و عدالت برای همه آلبوم)|...و عدالت برای همه و نیزاسبهای فنا شدنی (متالیکا)|اسبهای فناشدنی، و دو دقیقه به نیمه شب اثر گروه Iron Maiden، و بسیار از آوازهای System Of A Dawn نمونههایی از بحث وضعیت امور هستند. گاهی اوقات تفسیر بیش از حد ساده میشود چرا که واژگان شعری متال در اصل به دوگانگی تاریکی در برابر روشنایی، امید در برابر نومیدی، یا خوب در برابر بد میپردازد، و جایی برای سایههای پیچیده خاکستری باقی نمیگذارد.
[ویرایش] تاثیر موسیقی کلاسیک
تاثیرپذیری موسیقی هوی متال از موسیقی کلاسیک نوعا شامل تاثیر آهنگسازان باروک، رومانتیک وموسیقی مدرنیست،مدرنیست همچون باخ، پاگانینی، واگنر و بتهوون است و نه موتسارت یا هایدن. ریکی بلک مور گیتاریست Deep Purple/رنگین کمان از اوایل دهه ۱۹۷۰ نمادهای موسیقایی به عاریت گرفته از موسیقی کلاسیک را به کار گرفت؛ به دنبال ریکی بلک مور رندی رودز و اولی جان راس از عوامل نفوذ موسیقی کلاسیک در گیتار متال در طی دهه ۱۹۸۰ برای الگوی سرعت و تکنیک خود به اوایل قرن هیجده بازگشتند؛ گیتاریست تحت تاثیر موسیقی کلاسیک اینگوی مالمستین، که تبحر فنی وی الهام بخش شمار زیادی از نوازندگان نئوکلاسیک از جمله مایکل رومئو، مایکل انگلو باسیو و تونی مک آلپاین بود، بیش از همه در این میان مشهود است .
چندین کارشناس موسیقی و آهنگساز موسیقی متال نقش تریتون در هوی متال،<مرجع>Dunn، Sam) (۲۰۰۵) را متذکر شدهاند. [ موسسه وارنر هوم ویدئو (۲۰۰۶).</ارجاع> با استفاده از یک فاصله متنافر مرکب از یک نوت روت و یک چهار تقویت شده/پنج تضعیف شده، مثلا C و F، ظاهرا منجر به تولید یک صدای «سنگین»، «پلید»، تا حدی میشد که استفاده از آن در قرون وسطی ممنوع بود«Diabolus in Musica» («ابلیس در موسیقی»). تریتون محرک توسط آهنگسازان رومانتیک مورد استفاده قرار گرفت و مشخص کننده مقیاس بلوز (در مقابل مقیاس پنج آهنگی)، بخشی از میراث متال و عناصر زیربنایی تک نوازیها و برگردانهای آن، مثلا، آغاز آواز اپونیم بلک سبت است.
اواخر دوره باروک در موسیقی غرب نیز اغلب از طریق دیدگاه گوتیک تفسیر شد. مثلا، «آقای کراولی،» (۱۹۸۱) توسط اوزی اوزبورن و گیتاریست رندی رودز، از یک ابزار نی مانند سینتی سایزر و تک نوازیهای گیتار الهام گرفته از باروک برای خلق حالتی خاص برای اشعار اوسبورن در ارتباط با عالم به علم غیب آلیستر کراولی استفاده کرد.
رودز در مقدمه «خاطرات یک دیوانه» در سال ۱۹۸۲، تاثیر بسیاری از«Etude #۶» اثر آهنگساز کوبایی گیتار کلاسیک لئو بروور گرفت. رودز همانند بسیاری دیگر از گیتاریستهای متال دهه ۱۹۸۰، صراحتا از مطالعات «آموخته» نظریه موسیقی برای تثبیت صنعت ضعیف مجلات آموزشی گیتار از جمله «گیتار برای آهنگسازان حرفه ای» که طی دهه شکل گرفته بود استفاده کرد. با این وجود، در اکثر موارد، آهنگسازان متال که تکنیک و بلاغت هنر موسیقی را به عاریت گرفته بودند تلاشی نکردند تا آهنگساز کلاسیک «باشند».
در دایره المعارف اینکارتا آمده است: «زمانی که متن به موسیقی ارتباط داده شد، باخ توانست برای ایدههای کلامی معادل هلی موسیقیایی بنویسد. گروههای Progressive rock مثل امرسون، لیک و پالمر و (Yes(band پیش از پیدایش هوی متال این پدیده را بررسی کردهاند. هوی متال از موضوعات فاجعه آمیز و تصاویر قدرت و تاریکی استفاده کره و قابلیت ترجمه دقیق ایدههای زبانی به موسیقی برای کسب اصالت و اعتبار آن ضروری است. الگو:حقیقت یک مثال از این آلبوم ((Powerslave)) است.
الگو:حقیقت پشت زمینه مربوط به صحنههای دراماتیک مصری است و بسیاری از آهنگهای درون آلبوم از اصواتی تشکیل شدهاند که یاد آور مرگ و زندگی هستند. نمونه آن آهنگ»((The Rime of the Ancient Mariner)) بر اساس شعری از ساموئل تیلور کالریج است. آیرن میدن نوازنده باس استیو هریس گروههای progressive rock را در اینجا مثال میزند [1] مثل ((Rush (band)) و ((Yes band)). لازم است در اینجا ذکر شود که در آلبوم A Farewell to Kings محصول سال ۱۹۷۷ گروه ((Rush (band)) یک قسمت ۱۲ دقیقهای از «Xanadu,» گنجانده شدهاست که از کالریج و پیش از آن از ساخته آیرن میدن الهام میگیرد.
[ویرایش] پیشینه
[ویرایش] واژه هوی متال
ریشه و سرچشمه اصطلاح «هوی متال» در ارتباط با نوعی موسیقی نامعلوم است. این اصطلاح قرنها در علم شیمی و علم فلزات مورد استفاده بودهاست و در «لغتنامه انگلیسی آکسفورد» نیز در همین لیست قرار گرفتهاست. از جمله اولین نمونههای استفاده از این واژه در فرهنگ مدرن توسط نویسندهِ مخالف فرهنگ ویلیام اس بوروگز بودهاست. او در رمانش در سال ۱۹۶۲ بنام The Soft Machine«به معرفی شخصیت»اورانین ویلی، فرزند هوی متال «پرداخت. وی در رمان بعدیش در سال ۱۹۶۴ بنام Nova Express این مضمون را گشترش داد،»هوی متال" به عنوان استعارهای برای داروهای مخدر به کار رفت.
مردم هوی متال اورانوس با بیماریها ، داروهای ارگاسم و روش زندگی سرد خوشان در ساحل آبی غبارآلود پیچیده شدند و مردم مینراد با موسیقی متال[۱]
با توجه به تاریخ انتشار این کتابها چنین به نظر میرسد که بوروگز قصدی در مورد مرتبط ساختن این واژه با موسیقی راک نداشته است; با این وجود ممکن است نوشتههای بوروگز برکابردهای بعدی این واژه تاثیراتی گذاشته باشند.
اولین استفاده از واژه «هوی متال» در غزلیات آوازی در اصطلاح «heavy metal thunder» در سال ۱۹۶۸ میباشد. «همگام با شیطان: لعنت بر قدرت، جنسیت و دیوانگی در موسیقی هوی متال». انتشارات دانشگاه وسلیان، ۱۹۹۳. صفحه ۸ . ISBN ۰-۸۱۹۵-۶۲۶۰-۲</ref> :
I like smoke and lightning
Heavy metal thunder
And the feelin' that I'm under
Racin' with the wind
در کتاب «تاریخ هوی متال» عنوان شده که «هوی» از «hippiespeak,» گرفته شده به معنای هر چیزی که؟؟؟؟
کلمه «هوی» (به معنی جدی یا عمیق) است.
ارجاعات به «موسیقی هوی»، که معمولا از انواع پاپ با سرعت کمتر و قدرت بیشتر بود، رواج یافته بود. در واقع آیرن باترفلای برای اولین بار در سال ۱۹۶۷ لس آنجلس را بازی کرد و توضیح روی جلد آلبوم بدین صورت بود: «آیرن- سمبل چیزی سنگین در آهنگ، باترفلای- نور، جذاب و متحرک....شیئی که براحتی میتوان در تخیلات از آن استفاده کرد. آلبوم معروف آیرن باترفلای در سال 1968 به عنوان هوی نام گرفت.
این حقیقت که لد زپلین (که نام آن تا حدودی ارجاع به تمسخر کیت مون که»مثل بالونی سربی فرو میروند" است) هوی متال را در نام آلبومش افزود ممکن است دلیل عدم استفاده بیشتر از این واژه باشد.
در اواخر دهه ۱۹۶۰، بیرمینگهام، انگلیس کماکان مرکز تولیدات صنعتی بود(با توجه به گروههای راک که در گوشه و کنار شهر ایجاد شده بودند ، از جمله Led Zeppelin ،The Move ، و Black Sabbath،برخی افراد بر این باورند که واژه هوی متال ممکن است ارتباطی با این فعالیتها داشته باشد. در بیوگرافی هایThe Move عنوان شدهاست که صدای ریفهای گیتارهای هوی آنها بود که در میان متال میدلند محبوبیت داشت.
آلبوم ۱۹۶۸ Club Ninja ، نشاندهنده استفاده گروه از سمبلهای شیمیایی برای سرب است – «یک فلز سنگین». سندی پرلمن تهیه کننده، مدیر و ترانه نویسBlue Öyster Cult، ادعا کرئهاست که اولین فردی بودهاست که از واژه هوی متال برای موسیقی راک در سال ۱۹۷۰ استفاده کردهاست. پرلمن در جریان ایجاد تصویری از گروه که در برگیرنده اشارات شوخی آمیز به پدیدههای غیبی باشد به استفاده از یک سمبل برای گروه رسید(مانند استفاده از سمبلIron Maiden که بعدها در آلبوم هنری آنها استفاده شد)، شیمیایی سمبل برای سرب یکی از سنگین ترین فلزات. او این واژه را برای توضیح نوعی موسیقی که بلو ایسترکالت اجرا کرد پیشنهاد کزد.
یکی از فرضیههای اخیر اما جنجال برانگیز در مورد ریشه این ژانر از طرف «چاس» که در سال ۱۹۶۹ مدیر Jimi Hendrix Experience بود در مصاحبهای تلویزیونی وی با برنامه تلویزیونی PBS TV به نام «Rock and Roll» در سال ۱۹۹۵ پیشنهاد شد.او عنوان کرد«....واژه»هوی متال«از یک مقاله در نیویورک تایمز که راجع به بررسی یک نوازنده بنام Jimi Hendrix بود نشات گرفتهاست.».....مانند گوش دادن به سقوط فلزات سنگین از آسمان." با این وجود منشاء دقیق این ادعا پیدا نشدهاست و بحثهای بسیاری در مورد صحت آن وجود دارد.
چنین به نظر میرسد که اولین نمونه مستند استفاده ار واژه «هوی متال» برای اشاره به یک سبک موسیقی در ماه میسال ۱۹۷۱ درانتشار Creem است که بازبینی Kingdom Come اثر سرلردبالتیمر است. در این بررسی عنوان شدهاست «چنین به نظر میرسد که سرلرد بالتیمر اغلب بهترین حقههای هوی متال را در این کتاب آشکار کردهاست.» منتقدانCreem از جمله دیوید مارش و لستربنگز متعاقبا از این واژه در نوشته هایشان در ارتباط با کروههایی مانند Led Zeppelin و Black Sabbath است.
«هوی متال» ممکن است در ابتدا توسط برخی منتقدان موسیقی برای تمسخر بکار گرفته باشد، اما هواداران آن سریعا آن را پذیرفتند. سایر گروههایی که از قبل ایجاد شده بودند از جمله Deep Purple که ریشه در پاپ و یا راک مترقی داشتند، بلافاصله از هوی متال استفاده کرده و با یک رویکرد خشن، تغییراتی در آن ایجاد کردند.
[ویرایش] خاستگاه (دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰)
موسیقی بلوز (blues music) برخاسته از آمریکا در میان علاقمندان به راک در انگلستان بسیار تاثیر گذار بود و محبوبیت خاصی داشت؛ گروههایی مثل the Rolling Stones و the Yardbirds بسیاری از آهنگهای کلاسیک بلوز را اجرا و ضبط کردند. آنها گاهی در اجراهای خود ضرب موسیقی را افزایش داده و از گیتار برقی استفاده میکردند، در حالیکه موسیقی در اصل با آکوستیک اجرا میشد. (این تغییرات در موسیقی بلوز و دیگر موسیقیهای آفریقای جنوبی مبنای تولید اولین نمونههای موسیقی rock and roll بود که الویس پرسلی با آن اجرا میکرد).
پس از آن موسیقی بلوز مورد توجه بسیاری از موسیقیدانان و نوازندگانی قرار گرفت که سعی داشتند با بهرهگیری از این نوع موسیقی و فرصتی که گیتارهای برقی جدید و قوی ایجاد میکرد، صداهای بلندتر و بیشتری هماهنگ و ناهماهنگ ایجاد کنند. از آنجائیکه مدلهای طبلزنی در بلوز-راک استفاده از ضزبههای بسیارساده بر روی طبلهای کوچوک بود، طبلزنها شروع به استفاده از وسایل پیچیده تر و پرصداتر کردند تا بتوانند با صدای گیتار که هر روز بلند و بلند تر میشد مقابله کرده و شنیده شوند.به همین ترتیب خوانندگان نیز تکنیکهای خود را تغییر داده و با اتکای بیشتر بر روی آمپلی فایر، روند تصنعی تر و دراماتیک را پیش روگرفتند. در همین راستا پیشرفتهای حاصله در صنعت ضبط و آمپلی فایر نوازندگان و خوانندگان را قادر ساخت، این تغییر رویه و افزایش قدرت و صدا را براحتی ضبط کنند.
اولین نمونه مویقی ای که بعنوان هوی متال نامگذاری شد در اواخر دهه ۱۹۶۰ از منطقه بیرمنگام در انگلستان برخاست; در زمانیکه گروههای همچون Led Zeppelin و Black Sabbath رویههای کاملا غیرسنتی را نسبت به استانداردهای بلوز در پیش گرفته و موسیقی ای جدید بر پایهِ گامها و تنظیمات موسیقی بلوز ابداع کردند. این گروهها بشدت تحت تاثیرموزیسینهای ایالات متحده راک سایکدلیک از جمله جیمی هندریکس که گیتار بلوز-راک را تغییر داده و پر قدرت تر کرد و به عنوان پلی میان موسیقی آمریکای سیاه و نوازندگان راک اروپای سفید بود.
از دیگر افرادی که در این روند تاثیر گذار بودند وانیلا فیوج بود که تنهای پاپ را آهسته و توهمزا کرد وThe Who و The Kinks بودند که با تلقیقpower chord ورکوشتهای خشن تر در ژانر راک، راهی برای نمونههای مختلف هوی متال باز کردند. نمونه تاثیر گذار دیگر cream(band) بود که غالب power trio را ابداع کرد که در هوی متال سهم عمدهای را به خود اختصاص داد.
در اواخر سال ۱۹۶۸ اصوات هوی بلوز برای بسیاری از مردم آشنا بودند; بسیاری از طرفداران و موسیقی دانان، موسیقی Blue Cheer اثر بسیار موفق ادی کوچران[[ به نام «Summertime Blues» را بعنوان اولین آهنگ واقعی هوی متال میدانند. بسیاری از متخصصان بیتلز مخصوصا از آهنگ «Helter Skelter» در آلبومThe White Album و تک نمونه]] (آهنگ) انقلاب| انقلاب[[ (سال۱۹۶۸)یاد میکنند که استانداردهای جدیدی برای میزان تغییر و خشونت صوت در آلبومهای پاپ وضع کرد. گروه دیو اموند بنام Love Sculpture نمونهای خشن از آلبوم Sabre Dance اثر کاچاتوریان را با تستفاده از هوی گیتار در نوامبر سال ۱۹۶۸ خلق کرئ.آلبوم «چقیقت» (در اواخر سال ۱۹۶۸) ساخته گروه Jeff Beck از آلبوم بسیار مهم و تاثیرگذار راک بود که کمی پیش از اولین آلبوم لدزپلینalbum منتشر شد و برخی(خصوصا طرفداران بلوز درانگلیس) را برآن داشت که اعلام کنند«حقیقت» اولین آلبوم هوی متال است. در اینجا از تک اثر «درباره آن فکر کن» ساخته گروه یارد بردز در سال ۱۹۶۸ نیز باید یاد کرد که از صوتی استفاده کرد که مشابه صوتی بود که جیمی پیج در اثر لدزپلین استفاده کرد. برخی بر این باورند که اثر «You Really Got Me» اولین آهنگ هوی متال بود که ساخته شد، زیرا روش "distortion" برای اولین بار در این اثر استفاده شد.
همچنین گروه راک تجدد طلب کینگ کریمسون «مرد اسکیزوفرن قرن ۲۱» از آلبوم اول آنها، «در دربار شاه کریمسون» (۱۹۶۹)، دارای اغلب ویژگیهای مضمونی، تصنیفی و موسیقایی متال و ام دش بود؛ صدای بلند و درب و داغون گیتار و تک خوانی ناموزون رابرت فیلیپ با اشعاری که معطوف بر اشکالات انسان قرن۲۱ بود، به همراه فضای تاریک و آواز گرگ لیک که از درون یک جعبه کج و معوج میگذشت.
لیکن، آزادی «لد زپلین» در سال ۱۹۶۹ بود که توجه جهانیان را به شکل گیری ژانر جدیدی معطوف کرد. اولین گروههای هوی متال و ام دش؛ لد زپلین، دیپ پرپل، یوریا هیپ، یو اف او، و بلک سباس، و چند ام دش دیگر بودند که جامعه مدرن متال در حال حاضر اغلب آنها را گروههای هاردراک مینامد تا هوی متال، بویژه آن دسته از گروههایی که صدایشان بیشتر شبیه به موسیقی راک سنتی بود. به طور کلی، اصطلاحات :هوی متال«و»هاردراک«،خصوصا درهنگام بحث و صحبت در مورد دهه هفتاد قرن بیستم، اغلب به یک معنا مورد به کار میروند. در واقع، بسیاری از چنین گروههایی به خوی خود»گروههای هوی متال" نیستند، بلکه آهنگها یا آثاری از خود به جای گذاشتهاند که به این ژانر کمک کردهاست. به عنوان مثال، کمتر کسی میتواند جترو تال را به معنای واقعی هوی متال در نظر بگیرد، اما از طرف دیگر کمتر کسی میتواند منکر آن شود که آهنگ وسایل تنفس آنها یکی از اولین آهنگهای هوی متال بودهاست.
به مقاله: پروتو متال مراجعه شود.
[ویرایش] هوی متال کلاسیک (اواخر دهه هفتاد و اوائل دهه هشتاد قرن بیستم)
]] ایماژ: ون هالن ون هالن. جی پی جی| انگشت شصت|آلبوم از ون هالن اواخر دهه هفتاد و اوائل دهه هشتاد قرن بیستم از تاریخ موسیقی هوی متال یکی از دورانی است که مورخین موسیقی در مورد آن به شدت بحث و مناظره دارند. گروههایی مثل دوستدار صدف آبی به موفقیت نسبتا بالایی دست یافت و صحنه لوس آنجلس گلام متال به تدریج، بویژه در دهه هشتاد، تماشاچیان پاپ و ام دش را به خود دید. دیگران منکر اهمیت این گروهها هستند یا آن را ناچیز جلوه میدهند و به جای آن توجه خود را بر ظهور نفوذ کلایسک و ام دش که در آثار رندی روداز و نظایر آن شنیده میشود، معطوف ساختند. با وجود این، دیگران ترکیب هوی متال را با گروه جوان و سرعت بالای پانک راک (مثل تپانچههای سکس) مورد تاکید قرار میدهند که سرانجام در سال ۱۹۸۰ منجر به تشکیل گروه موج نوی هوی متال برتانیا، شد که تحت هدایت و رهبری گروههایی از قبیل جوداس پریست و آیرن میدن قرار داشت. مخصوصااین دو گروه در جنبش هوی متال بسیار محبوب شدند.
برخی از دنباله روان آن، از قبیل موسیقی دانان گروههای برجسته هوی متال، معتقدند که پایههای سبک خاص و صدای اصیل هوی متال توسط گروه NWOBHM، از طریق اجرای سه آلبوم اولیه آنها؛ یعنی «بادهای غمگین سرنوشت» (۱۹۷۶)، «گناه پشت سر گناه» (۱۹۷۷)، و «کلاس لکه دار» (۱۹۷۸) گذاشته شد.
رینبو نیز هر از گاهی به عنوان پیشروی یک نوع هوی متال اصیل خوانده میشود و حتی میتوان این ادعا را در مورد آلبومهای آخر دیپ پرپل از قبیل « سوزش» و « طوفان زا» مطرح نمود، لیکن این گروهها عموما گروههای «هاردراک» قلمداد میشوند. گروههای متال به تدریج فراتر از استفاده تقریبا انحصاری گامهای غمگین رفتند و مدهایی دیاتونیک به سولوهای خود تلفیق کردند، این اتفاق نخستین بار توسط جوداس پریست رقم خورده بود. این رویکرد پیچیده از آن زمان تاکنون به موارد زیادی گسترش یافتهاست ژانرهای فرعی متال و به همراه حس قوی و سراسری هنرمندی به عنوان اصلی ترین کمکهایی موسیقی کلاسیک و موسیقی جاز در نظر گرفته میشوند که (توسط راک تجدد طلب) به ژانر متال تبدیل شدهاست.
گیتار توسط ادی ون هالن بر سر زبانها افتاد و بسیاری معتقدند تک نوازی او در سال ۱۹۷۸ « فوران» (« ) ون هالن»، ۱۹۷۸] نقطه عطفی بود. ریچی بلکمور (سابقا دیپ پرپل)، رندی رودز (با اوزی آبسورنه و شورش ب صدا و اینگوی مالمستین کارهای بیشتری را با گیتار ارائه کردند؛ و در پارهای موارد گیتارهایی که سیمهای نایلونی داشت در کنسرتهای هوی متال و آلبومهای هوی متال، از قبیل Rhoades' "Dee" در «کولاک آز» نواخته میشد. شمایل کلاسیک همچون لیونا بوید نیز درصنف جدید و متفاوتی از گیتار به ستارههای هوی متال پیوستند، یعنی در جایی که گیتاریست محفظه کار و گیتاریستهای تجددطلب میتوانستند برای رد و بدل کردن قسمتهایی از موسیقی نواخته شده با گیتار کنار هم قرار گیرند.
این رشد ناگهانی در موسیقی رانی جیمز ریو (که خودش هدایت بخش آواز بلک ساباس را به عهده داشت، فروکش کرد و مقارن جوداس پریست و آین میدن که اوج نهایی و تکامل یافته هوی متال «اصیل» در تبار "پدر بزرگهاً و ام دش؛ جیمی هندریکس، لد زپلین، دیپ پرپل، و بلک ساباس بودوند، پایان یافت.
[ویرایش] استیلای جریان اصلی
تصویر:فریاد موتلی کرو بر سر شیطان. جی پی جی محبوبترین ژانر فرعی هوی متال در ایالات متحده ظاهر شد که از گروههای گلام متال متعلق به دهه هشتاد قرن بیستم بود مرکز این رشد ناگهانی عمدتا در سان ست استریپ از لوس آنجلس، کالفرنیا بود. اولین موج گلام متال شامل مواردی از قبیل موتلی کرو، رات، واسپ، داکن، و تویستد سیستر میشد. گروههای اولیه گلام متال تحت تاثیر برنامههای هوی متال از قبیل دیپ پرپل، بلک ساباس و کیس قرار داشتند که تک نوازی گیتار را با اکثر آوازهایشان میآمیختند. گروههایی مثل موتلی کرو و واسپ پایههای نهاده شده توسط آلیس کوپر و کیس را از لحاظ برنامههای سن گسترش دادند و به خود جرئت حضور در قلمرو شاک راک را دادند. گلام متال به نحوی از انحا میبایست از اوائل دهه هشتاد قرن بیستم تا حدود سال ۱۹۹۲؛ یعنی زمانی که جنبش گرانژ از سیاتل و رپ محبوب شدند، بر موجهای جریان اصلی تسلط مییافت. در آن زمان که گروههایی نظیر دی یو، اوزی آبسورن، و جوداس پریست مدلهای گلام متال را در موسیقی خود آزمایش کردند. این ژانر باعث به وجود آمدن نوعی شکاف در جامعه روبه تکامل متال در دهه هشتاد شد، که علت اصلی آن ایماژ گروههای گلام متال، بویژه گروههایی از قبیل پویزن و بان جووی که ظاهری زنانه داشتند، بود.
[ویرایش] زیرزمینی (دهههای ۸و۹ قرن ۲۰ و دهه اول قرن ۲۰)
]] ایماژ: قاتل فرمانروایی در خون.جی پی جی| چپ | انگشت شصت| قاتل— فرمانروایی در خون[[ بسیاری از این نوع ]] فهرست ژانرهای هوی متال| ژانرهای فرعی هوی متال طی دهه هشتاد قرن ۲۰ شکل گرفت. با فاصله گرفتن از ریشههای متال هارد راک، یک ژانری از هاردکر پانک ظهور کرد و ام دش؛ ترش متال. صدای این ژانر خشونت آمیزتر، بلندتر و تندتر از گروههای متال اصلی و هم عصران آنها گلام متال[[ بود. پیشگامان این ژانر ' ]] بیگ فور آو ترش '، (گروه) آنتراکس| آنتراکس، مگادث، متالیکا، و اسلایر بودند و گروههایی از قبیل (گروه) تستمنت| تستمنت و (گروه) اکسودس| اکسودس سان فرتنسیسکو و (گروه) اورکیل)| اورکیل نیو جرسی و سپالتورا برزیل نیز بر آن تاثیر داشتند. به استثنای متالکیا که بی وقفه فروشهای میلیونی داشت و حتی در دهه هشتاد رتبه ششم مجله بیل برد| بیل برد را به خاطر« (آلبوم) ...عدالت برای همه| ...عدالت برای همه[[» را به دست آورد، ترش در مقایسه با دیگر ژانرهای فرعی معروف، از لحاظ فروش و پوشش رسانهای مطرودتر بود. طی سالهای دهه ۹۰ قرن بیست، فروش ترش، بویژه فروش «بیگ فور» رونقی به خود گرفت.
در ادایل و نیمه دهه هشتاد، ترش به تدریج به گروههای دث متال (اصطلاحی که احتمالا از آهنگ «دث متال» ]] (گروه) پوزسد| پوزسد، از(آلبوم « هفت کلیسا»، تحت رهبری (گروه) پوزسد| پوزسد و (گروه) دث| دث، گرفته شدهاست و بلک متال (اصطلاحی که توسط (گروه) ونوم| ونوم ، با آلبومی به نام " (گروه) بلک متال| بلک متال[[ ضرب شد که خودشان اصلی ترین مشخصات ژانر، از قبیل بازساو ووکالز را نداشتند] تقسیم شد و ]]مرسی فول فیت دانمارک که اغلب منشا کورپس پینت با آن تم شیطانی و بی خداگونه اشان، که در آن (گروه) باتوری| باتوری (که عموما علیرغم آنکه بعدها بیشتر تمهای ویکینگ را در کارهای خود گنجاندند، یکی از برنامههای اولیه بلک متال محسوب میشوند) و (گروه) میهیم| میهم[[ گروههای عمدهای بودند که در ابتدا رواج داشتند.
از دهه هشتاد تا سالهای دهه نود]] ترش پاور بویژه در اروپا، با حفظ ذهنیت ضد- بازرگانی و شور و حدت هوی متال، و تمرکز بر تمهای ضرب بالا و حماسی و ملوی ده، در مسیر عکس دث متال و ترش تکامل یافت. پاور متال بر خلاف دث گرانتها[[ معمولا شامل ' صدای ظریف زیر' شبیه صدای آوازخوانهای NWOBHM از قبیل ]] راب هالفورد و بروس دیکینسون بود. گروه آمریکایی (گروه) مانووار| مانووار، که به پیشگامی پاور متال کمک کرد و نیز تمهای ویکینگ و تمهای غنایی نئو- بی خدایی، در اروپا و آمریکای جنوبی[[ محبوبیت یافت.
]] متال تجدید طلب، که ترکیبی از مدلهای تجددطلبانه گروههایی از قبیل (گروه) راش| راش ، پادشاه کریمسون و هوس متال بود در دهه هشتاد جریان یافت و عقب تر از نوآورانی همچون فیتس ورنینگ و بعدها کوئین سریچه و دریم تئاتر[[، که در عصر گلام متال از مفبوایت بالایی نزد عام و موفقیت بالا برخوردار بودند.
[ویرایش] متال جایگزین/ نومتال (دهه نود قرن۲۰ و دهه اول قرن ۲۱)
]] ایماژ: آزفست_ ۱۹۹۸_ پوستر.جی پی جی| راست| انگشت شصت| ]] آزفست[[ پوستر (۱۹۹۸). آزی آبسورن، مگادث، سیستم آق ا داون، تول، موتورهد، که علاوه بر دیگر موارد ظهور کردند.[[
عصر متال که جریان اصلی را تحت استیلا داشت با ظهور نیروانا و دیگر گروههای موزیک که نشان دهنده موفقیتهای دوست داشتنی آلترنانیو راک بودند، به پایان رسید.
با این موفقیتها، گروههایی که از دهه هشتاد فعال بودند شهرت بیشتری به دست آوردند و در کانون توجه قرار گرفتند. مخصوصا، گروههایی که ترکیبی از سبکهای راک جایگزین و هوی متال را داشتند به تدریج شتاب بیشتری گرفتند و ژانر مرکبی تحت عنوان متال جایگزین را تشکیل دادند. این ژانر شامل موارد زیادی از جمله گروه مبتنی بر گرانج آلیس این چینز، ادیکشن جینز متاثر از گوت، زومبی مرکب از نویز راک و گروههایی بود که تحت تاثیر ژانرهای جایگزین متعدد دیگری قرار داشتند. رد هات چیلی پپرز راک جایگزین خود را با پانک، فانک، هیپ هاپ و متال، دانزیگ به عبور گلن دانزیگ از پانک، از طریق دث راک (با ساماهین (و ورود به متال، مینیستری ادغام کردن متال را به موسیقی صنعتی خود آغاز کرد و پریمس عناصری از پراگ، فانک، پانک،ترش متال و موسیفی آزمایشی را با هم در آمیخت.
با موفقیت بیشتر متال به عنوان سبک جایگزین درجریان رایج، گروههای قابل توجهتراین سبک همچون فیر فکتوری، (گروه) هلمت، (گروه) ملوین منسون، طغیان علیه ماشین و (گروه) تول گروههای جدید موسیقی راک را تحت تاثیر قرار دادند. این گروهها مثل گروههای قبلی ترکیبی از راک جایگزین و هویمتال نبودند، بلکه ژانر جدیدی بودند که از آن الهام گرفته بود و با نامهای نیو متال سناخته شدند. کورن، لیمپ بیزگیت و (گروه) اسلیپنات/ اسلیپنات از سرشناسترین گروههای هویمتال هستند. نیو متال از طریق برنامههای پرسروصدای امتیوی و شکلگیری فهرست جشنوارههای موسیقی/ جشنوارههای موسیقی اوزی آبورن اوزفست متال، در جریان رایج به موفقیتهای بیشتری رسید که لینکین پارک با فروش ۳۵ میلیون آلبوم در راس آنها قرار داشت. در مورد موفقیتهای گسترده نومتال و اینکه از نقطه نظر متداول، این سبک در ردیف متال قرار دارد یا نه بحثهای فراوانی وجود دارد، مضاف بر اینکه طرفداران فهرست ژانرهای هویمتال در مقابل متال افراطی/ ژانرهای متال افراطی (که خود موضوع بحث تصفیهانگاران است) اغلب تاکید دارند که چنین نیست. در سالهای اخیر، گروههای متال کور فراوانی در اوزفست برنامه اجرا کردهاند که همین امر به افزایش محبوبیت این سبک از موسیقی کمک فراوانی کردهاست. برخی این سبک را جانشین نیو متال میدانند، در حالیکه برخی دیگر معتقدند که این سبک به روشی همچون نومتال به محبوبیت رسیده و رواج خواهد یافت.
یکی از طراحان اصلی متال وجدآور (پست تراش)، از ژانرهای فرعی موسیقی هویمتال، پنترال بود که ژانر مذکور با این سبک موسیقی شباهت اندکی دارد. پس از آنکه گروههای موسیقی به خاطر گرایش به سبک جاز بلوز و صداهای بمتر گروههای اصلی هویمتال همچون لد زپلین، اثرگذاریهای پیشپاافتاده را کنار گذاشتند، متال خوفناک که آهنگی آرامتر دارد رواج بیشتری پیدا کرد. بدون شک، سرشناسترین گروه در این سبک از احیای موج اول متال، گروه او منفی بود که ادعا میکرد از کارهای یکشنبه سیاه و حتی بیتلز الهام میگیرد. این امر برای متال نابودی محبوبیتی ناگهانی به همراه آورد و همچنین باعث شد بازهم علاقهها به سمت گروههای قدیمی هویمتال جلب شود.
[ویرایش] احیای متال قدیمی (اواسط دهه اول ۲۰۰۰)
در اوایل دهه اول قرن بیستویکم، احیای انواع سبکهای هویمتال آغاز شد و گروههای موسیقی تحت تاثیر سبکهای اولیه دهه هفتاد و پیشگامان این سبک همچون لد زپلین، یکشنبه سیاه و بنفش سیر به اجرای موسیقی پرداختند. <ر.ک.> منبع: Revolver magazine article on Hipster Metal</ref> ((انگلیسی))
این گروههای جدید عبارتند از گرگ مادر، پرتوافشان، (گروه)جادو/جادو، گروهجمهوری ایرلند/ایرلندی و (گروه) پاسخ/ پاسخ. این گروهها اخیرا در رسانههای محبوب موسیقی همچون هفتتیر، کرانگ و دنیای گیتار و در مجله محبوب راک کلاسیک که (گروه) پاسخ/پاسخ را به عنوان «بهترین گروه سال ۲۰۰۵» معرفی کرده، به رسمیت شناخته میشوند. <ر.ک.> منبع: Classic Rock Magazine Best New Band ۲۰۰۵ ((انگلیسی))</ref> در همینحال، گرگ مادر درتخته اعلانات جدول آلبومهای بریتانیا به ردیف ۲۵# و در ایالات متحده به ردیف ۲۲# رسیدهاست. <ر.ک.>منبع: VH۱ Wolfmother Profile Stating Billboard Success ((انگلیسی))</ref> علاوه بر این، چندین گردهمایی، باعث شدند علاقههای ازدست رفته بازهم نسبت به سبک متال کلاسیک جلب شوند. گردهماییهای یکشنبه سیاه در سال ۱۹۹۷، یهودای کشیش در سال ۲۰۰۳ و بسیاری گردهماییهای دیگر باعث شد مخاطبان جوانتر نسبت به گروههای قدیمیتر گرایش پیدا کنند.
[ویرایش] تاثیر فرهنگی
جنبههای برخوردی و پرسروصدای هویمتال باعث شدهاست در بسیاری از کشورها، میان جامعه جاز میانه و طرفدارن آن شکاف ایجاد شود. این اختلاف از آنجا ناشی میشود که افکارعمومی بویژه در جوامع محافظهکار بر این باور است که فرهنگ فرعی هویمتال، مروج لذتگرایی و گاها احساسات ضدمذهبی است. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۱در اردن، کلیه آلبومهای متالیکا، چه در گذشته، چه حال و چه در آینده ممنوع اعلام شدند.
[2]
در اروپا و امریکا، پایگاه طرفداران هویمتال را پسران سفیدپوست بین ۱۰ تا ۲۰ سال (نقل قول لازم است) و mdash تشکیل میدهند؛ بسیاری از این افراد جذب ترانههای ضداجتماعی و در عینحال عجیبوغریب هویمتال و نیز صدای بلند و ضرب شدید آن شدهاند. بدین ترتیب تصویر کلیشهای نوجوان مخترکیده/مخبترکون که با گوش کردن به موسیقیهای گوشخراش و شوم، جنون طغیانگری خود را تخلیه میکند شکل گرفت. این تصویر با شوهای تلوزیونی و فیلمهای سینمایی همچون بیویس و کلهقنداقی و کلهبادیها، درفرهنگ عامه شاخصتر شدهاست. افراطکاریهای پرزرقوبرق هویمتال اغلب موضع هجونگاری قرار گرفته که از مشهورترین این موارد میتوان به فیلم «این شیر نخاع است» اشاره کرد. (همچنین رجوع کنید به پدیده اوملات هویمتال).
بسیاری از سبکسازیهای هویمتال، کاربردهای روزمره پیدا کرده است؛ به عنوان مثال علامتهای دستی «شاخ شیطان» که رونی جیمز دیو آنرا باب کرده، در بسیاری از کنسرتهای راک به یک صحنه متداول تبدیل شدهاست. گفته میشود رایج شدن علامتهای دستی «شاخ شیطان» در اصل به خاطر جلد آلبوم «تفنگ عشق» (گروه) بوسه/بوسه نیز بودهاست. طی دهههای هفتاد و هشتاد، ور رفتن با درونمایههای جادوگری توسط هنرمندانی همچون یکشنبه سیاه، دوشیزه آهنین، (گروه) بوسه/بوسه، بخت بخشاینده، یهودای کشیش، لد زپلین، موتلی کرو، اوزی آزبورن، آلیس کوپر و پشه، باعث شد تاثیرات شیطان صفتی/شیطانی توسط بنیادگرایان مسیحیت/مسیحی در هویمتال شکل بگیرد. در آن زمان یک برداشت رایج این بود که در آلبومهای هوی متال نوعی پیام مخفی نهفتهاست که شنونده را به پرستش شیطان یا خودکشی ترغیب میکند (رجوع کنید به یهودای کشیش و پیام روبه عقب و اتهامات شیطانپرستی در فرهنگ عامه]]).
چیزی که کمتر از آن یاد شده، تاثیر ساختار پیچیده موسیقی هویمتال بر سبک پیشگام موسیقی کلاسیک در موسیقی پیچیدگی نو است که پیشگامان آن برایان فرنیهاف، مایکل فینیسی، جیمز دیلون و پس از آنها آهنگساز امرکایی جیسون اکارت میباشند.
در یورو ویژن ۲۰۰۶، برای اولین باردر تاریخ این رقابتها، یک گروه هویمتال برنده جایزه اول شد. این گروه که لوردی نام داشت اهل فندلاند بود و ترانه آن هارد راک هاله لویا نام داشت. با توجه به اینکه در رقابتهای یورو ویژن، هر ساله ترانههای پاپ و بالادها جایزه میگرفتند، این امر نقطه عطفی غیرمنتظره در تاریخ یورو ویژن به شمار میآمد. به علاوه، این اولین باری بود که یک گروه فندلاندی برنده رقابتها میشد و این در حالی بود که بهترین رتبهای که فندلاندیها تا آن زمان کسب کرده بودند مقام ششم بود.
[ویرایش] سبکهای مرتبط
هارد راک که پیش از این نیز به آن اشاره شد ارتباط نزدیکی با هویمتال دارد (و اغلب این دو اصطلاح به جای هم بکار میروند)، اما این مفهوم با آنچه که تصفیهگرایان آنرا به عنوان تعریف هویمتال میشناسند یکی نیست. در حالیکه ماهیت این سبک مبتنی بر گیتار و ترجیعبند است، درونمایه و نحوه اجرای آن با آنچه که از گروههای هویمتال که قبلا در این مقاله ذکر شد، متفاوت است. شاید بهترین شاهد این مدعا «چه کسی» در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ و سایر گروههای دهه ۷۰ و ۸۰ همچون (گروه) کویین/کویین باشد که بر موسیقی هویمتال، (گروه) ای سی/دی سی│ای دی سی، آروسمیت، (گروه) بوسه│بوسه، لیزی لاغر و (گروه) عقربها/ عقربها تاثیر چشمگیری گذاشتند.
راک زرقوبرقی که دورهای زودگذر در اوایل دهه ۷۰ بود ، بر گیتارهای سنگین و شکننده، ترانههای سرودمانند و تصاویر تئاتری مبتنی بود. (گروه) تی رکس/ تی رکس، دیوید باوی (بویژه در تجسمش بصورت زیگی خیالباف) و آلیس کوپر از محبوبترین نمونههای این سبک فرعی بودند.
برخی تاثیرات متقابل بین راک پانک، هسته مرکزی پانک و هویمتال صورت گرفتهاست. از یک نمونه بارز میتوان به کله موتوری اشاره کرد؛ لمی رییس این گروه، مدتی را در گروه پانکی ملعون سپر کرد و در طی آن تلاش کرد به سید شرور نحوه نواختن گیتار باس را آموزش دهد.
راک جایگزین، بویژه گرانج، گاهی از هویمتال الهام میگیرد. برخی گروههای گرانج همچون باغ صدا و آلیس در زنجیر، پیش از آنکه از لحاظ تجاری قدرت بگیرند، در بازار کارهای خود را تحت عنوان متال عرضه میکردند.
[ویرایش] حرکات رقص هویمتال=
برخی حرکات خاص هستند که در فرهنگ هویمتال همه گیر شدهاند و از جمله آنها میتوان به سر کوبیدن، رقص تهاجمی/ تهاجمی رقصیدن (که به جنگیدن هم مشهور است) و سایر حرکات دست مانند حرکات گروه بدنام شاخ شیطان (که رونی جیمز دیو، خواننده افسانهای هویمتال در زمان کارش با یکشنبه سیاه و گروه سولو دیو آنرا رایج کرده بود) اشاره کرد. حرکاتی همچون شیرجه در صحنه، گیتارزنی در هوا و موجبازی بر روی جمعیت نیز انجام میشود که امروزه چندان محبوب نیستند. معمولا طرفداران متال در مورد گروههای موسیقی مورد انتخابشان خیلی سروصدا به راه میاندازند و اغلب در حالیکه علامت «شاخ شیطان» را نشان میدهند نام گروه مورد علاقه خود را فریاد میزنند و با جیغ وداد با عباراتی همچون "منو کشته و یا شبیه به آن آنها را توصیف میکنند.
[ویرایش] =همچنین رجوع کنید به
الگو:(موسیقی) متال
- فهرست گروههای هویمتال
- فهرست ژانرهای هویمتال
- خط زمانی هویمتال
[ویرایش] منابع
- Christe, Ian (۲۰۰۳). Sound of the Beast: The Complete Headbanging History of Heavy Metal. HarperCollins. ISBN ۰-۳۸۰-۸۱۱۲۷-۸.
- Walser, Robert (۱۹۹۳). Running with the Devil: Fuck Power, Gender, and Madness in Heavy Metal Music. Wesleyan University Press. ISBN ۰-۸۱۹۵-۶۲۶۰-۲.
- Weinstein, Deena (۱۹۹۱). Heavy Metal: A Cultural Sociology. Lexington. ISBN ۰-۶۶۹-۲۱۸۳۷-۵. Revised edition: (۲۰۰۰) Heavy Metal: The Music and its Culture. DaCapo. ISBN ۰-۳۰۶-۸۰۹۷۰-۲.
[ویرایش] references
- ↑ ]] ویلیام بوروگز| بوروگز، ویلیام اس[[ Nova Express. نیویورک: انتشارات گرو، ۱۹۶۴.صفحه ۱۱۲
[ویرایش] لینکهای خارجی
الگو:هوی متال
الگو:مقاله برجسته
مقوله: جنبشهای موسیقی مقوله: ژانرهای موسیقی