ویژگی های شعر کلاسیک فارسی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] مقدمه
- شعرهای کلاسیک فارسی دارای خصوصیاتی هستند که با شعرهای نو متفاوت اند. «شعر کلاسیک گره خوردگی عاطفه و تخیل است که در زبان آهنگین شکل گرفته باشد.»(تعریف از دکتر شفیعی کدکنی، کتاب موسیقی شعر).
- شعرای بزرگی مانند: فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، نظامی و ... هر کدام با اینکه سبک مختلفی داشتهاند اما در یکسری خصوصیات مشترک هستند.
[ویرایش] موسیقی
در پیدایش شعر مهمترین مسئله موسیقی است، در حقیقت عدهای از ادبا بر این نظر هستند که وزن و موسیقی پایه اساسی اشعار هستند. اکثر اشعاری که دارای موسیقی دلنشین هستند شرایط زیر را دارند:
[ویرایش] وزن عروضی
شعرای اولیه قالبهایی را پدید آوردند، که اگر کلمات را بر اساس آنها بچینیم، در شعر موسیقی به وجود میآید. شاعران کهن بر اساس پیام شعری خود، وزن متناسب با آن را بر میگزیدند. به عنوان مثال فردوسی در شاهنامه بیشتر از وزن متقارب که هجاهای بلند آن کمتر از هجاهای کوتاه است، استفاده کردهاست، چرا که هجاهای کوتاه برای توصیف صحنههای نبرد و القای سرعت مناسبتر است.
چکاچاک گرز آمد و تیغ و تیر | ز خون یلان دشت گشت آبگیر |
[ویرایش] وزن روان
شعرای اولیه از ۳۳ وزن عروضی که در اصل از زبان عربی وارد شعر فارسی شده بود را استفاده میکردند که بسیاری از آنها با زبان فارسی هماهنگی نداشتند. بعدها سعدی وزنها را بهگزینی کرد و تنها از ۷ وزن عروضی که روانتر بودند استفاده کرد. نمونهای از وزن روان:
درآن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم | بدان امید که دهم جان که خاک کوی تو باشم |
نمونهای از وزن غیر روان:
"توکمان کشیده و در کمین که زنی به تیغم و من غمینم | همهٔ غمم بود از همین که خدا نکرده خطاً(اصفهانی) |
[ویرایش] وجود قافیه
قافیهها باید علاوه بر هم آوا بودن، هنرمندانه نیز باشند، بسیاری از شعرای بزرگ با انتخاب مناسب قافیه ذهنیت خود را به مخاطب القا میکنند. مانند نمونههای زیر:
نالم بدل چو نای من اندر حصار نای | پستی گرفت همت من زین بلند جای |
در شعر بالا ما در قافیهها «آی» میکشیم و با غم شاعر همراه میشویم.
بپیچید و زان پس یکی آه کرد | ز نیک و بد اندیشه کوتاه کرد |
شعر بالا مربوط به لحظه خنجر خوردن سهراب است؛ خواننده با خواندن شعر دو «آه» میکشد و باز هم با شعر همراه میشود.
[ویرایش] اعجازهای پنهان
در اشعار از لحاظ موسیقی اعجازهای فراوانی موجود است یک از این اعجازها ایجاد شدن حالت خاصی در چهره فرد است که در اثر خواندن شعر ایجاد میشود.
چشمم از آیینه داران خط و خالش گشت | لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد |
در شعر بالا به ویژه در مصرع دوم لبهای خواننده به حالت غنچه در میآید که تداعی کننده عمل بوسه زدن است.
[ویرایش] نحوه قرار گیری کلمات
قرارگیری کلمات نقش به سزایی در جاودانه شدن شعر دارد.
[ویرایش] حضور مستحکم کلمه به تنهایی
این خاصیت زمانی در شعر تجلی مییابد که نتوان کلمهای را حذف کرد و کلمهٔ بهتری جای آن قرار داد.
ملامتگوی بی حاصل ترنج از دست نشناسد | در آن معرض که چون یوسف جمال از پرده بنمایی |
در مثال بالا کلمهٔ معرض بهترین انتخاب است و هم معنیهای آن مثل مجلس، محفل، نوبت، موقع مناسب نیستند و نمیتوانند به جای کلمه معرض بنشینند.
[ویرایش] حضور مستحکم کلمات در ارتباط با یکدیگر
کلماتی که در هر بیت آمدهاند با هم هماهنگ باشند. نمونهای از کلمات ناهماهنگ :
چون شبه جزیره هست آن | برتری دارد ز همنوع در جهان | |
کشورش باشد جنوب آسیا | یک کمی مایل به غربی در سرا | |
قسمتی از سرزمینش هست کج | مردم آن با نبی بودند لج |
نمونههای از کلمات هماهنگ:
بالا بلند عشوه گر نقشباز من | کوتاه کرد قصه زهد دراز من |
[ویرایش] دلیل آوری
اگر شاعر در اثر خود ادعایی بکند، در صورتی که دلیلی بر آن بیاورد، شعر برای خواننده دلنشین تر میشود. دلیل دو گونهاست: دلیل هنری(تخیلی)، دلیل واقعی. نمونهای از دلیل هنری:
«عارضش را به مَثَل ماه فلک نتوان گفت | نسبت دوست به هر بی سر و پا نتوان کرد»(حافظ) |
در این شعر حافظ میگوید که معشوقش را نمیتواند مانند ماه بداند چرا که ماه در آسمان سرگردان است و لاابالی است.
[ویرایش] تصویرسازی
تصویرسازی به شعر روح و جان میبخشد و آن را از حالت جمود خارج میسازد؛ شعرا با استفاده از تصویرسازی موضوعهای بسیار پیش و پا افتاده را جذاب میکنند. مثلاً نمونه «الف»- در زیر شاعر منظره طلوع خورشید را به زیبایی تصویر سازی میکند:
سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد | به دست رحمت یارم در امیدواران زد |
نمونه «ب» - در زیر شاعر حالت شیرین در حال اشک ریختن را بیان میکند:
زِ سنبل کرد بر گل مشک بیزی | ز نرگس بر سمن سیماب ریزی |
[ویرایش] تصویر سازی مختص بوستان سعدی و شاهنامه فردوسی
این نوع فضاسازی فضا سازی خاصی است که در بوستان سعدی و شاهنامه فردوسی به کار رفتهاست و فرق اساسی آنها با فضاسازی اشعار دیگر شعرا در عدم استفاده از تشبیهات و استعارهها است.
- بوستان:
شنیدم که در بزم ترکان مست | مریدی دف و چنگ مطرب شکست |
در شعر بالا فضایی را ترسیم میکند که ترکان[۱]در مجلس بزمی گرد آمده بودند و در این هنگام زاهدی وسیله طرب آنها را میشکند.
- شاهنامه:
چو خورشید تابنده شد ناپدید | شب تیره بر چرخ لشگر کشی |
در این نمونه شاعر فرا رسیدن شب را تصویر کردهاست.یا در شعر زیر فردوسی با انتخاب آگاهانه کلمات، هجاها بدون استفاده از استعارات و تشبیهات فضای تصمیم گیری سریع را به صورت فوق االعاده کوتاه بیان میکند.
نشستند و گفتند و برخاستند | پی مصلحت مجلس آراستند |
[ویرایش] سهل ممتنع
این ویژگی به اشعاری اطلاق میشود که در حین سادگی کلمات، شعر گفتن بدین شیوه گاه غیر ممکن است.
«گر گدا پیشرو لشکر اسلام بود | کافر از بیم توقع برود تا در چین»(سعدی) |
[ویرایش] پانوشت
۱.عدهای بر این نظر هستند با توجه به تاریخ زمان سروده شدن شعر توسط سعدی ترک در گذشته به تاتارها اطلاق میشدهاست.
[ویرایش] منابع
- فارسی عمومی برای تدریس در دانشگاهها، نویسنده دکتر امید مجد ،انتشارات امید مجد ، آبان ۱۳۸۲
- «شعر نو،کدام شعر؟کدام نو؟» ، نویسنده دکتر امید مجد
- «موسیقی شعر»، نویسنده شفیعی کدکنی ص ۲۳۶
[ویرایش] جستارهای وابسته
- ادبیات عرفانی
- تجرید (ادبیات)