چشمان کاملاً بسته
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
چشمان کاملاً بسته | |
---|---|
پوستر فیلم |
|
کارگردان | استنلی کوبریک |
تهیهکننده | استنلی کوبریک |
نویسنده | استنلی کوبریک و فردریک رافائل با نگاهی به داستان «داستانک رویایی» اثر آرتور شنیتسلر |
بازیگران | تام کروز نیکول کیدمن سیدنی پولاک ماری ریچاردسون |
توزیعکننده | برادران وارنر |
انتشار | ۱۳ ژوئیه ۱۹۹۹ |
مدت | ۱۵۹ دقیقه |
زبان | انگلیسی |
بودجه | ۶۵ میلیون دلار
|
صفحه در وبگاه IMDb | |
چشمان کاملاً بسته (Eyes Wide Shut) فیلمی در گونهٔ معمایی به کارگردانی استنلی کوبریک و محصول سال ۱۹۹۹ است
فهرست مندرجات |
[ویرایش] شناسنامه
- کارگردان: استنلی کوبریک
- تهیه کننده: استنلی کوبریک
- فیلمنامه: استنلی کوبریک با همکاری فردریک رافائل و با نگاهی بر داستان «داستانک رویایی»[1]* نوشتهٔ آرتور شنیتسلر.
[ویرایش] بازیگران
-
- تام کروز (دکتر ویلیام "بیل" هارفورد)
- نیکول کیدمن (آلیس)
- سیدنی پولاک (ویکتور زیگلر)
- ماری ریچاردسون (ماریون ناتانسون)
[ویرایش] داستان
دکتر ویلیام هارفورد که به همراه همسرش به مهمانی یکی از سرشناسان نیویورک - ویکتور زیگلر - رفته است، توسط صاحبخانه به طبقه بالا خوانده میشود تا زن جوانی به نام مَندی را که در مصرف مواد مخدر زیادهروی کرده و در حال معاشقه با زیگلر بیهوش شده است، معاینه کند. آلیس، همسر او، در غیابش با مهمان دیگری سرگرم گفت و گو میشود. در انتهای شب در خانه، بحثی در مورد روابط جنسی زن و مرد و حسادت بین آنها در میگیرد و آلیس پیش شوهرش اعتراف میکند که زمانی به یک افسر نیروی دریایی علاقمند بوده است. بین زن و شوهر بحث در میگیرد و مرد برای انجام یک فوریت شغلی از خانه بیرون میآید. سپس پریشان از حرفهای آلیس در شهر راه میافتد و به شکلی میخواهد با خیانت کردن، از حسی که آلیس نسبت به آن ملوان داشته است انتقام بگیرد.
بیل با آدمهای مختلفی برخورد میکند و یکی از دوستان قدیمیاش به نام نیک که در یک کافه پیانو میزند، درباره یک میهمانی مخفی برایش تعریفهایی میکند. برای رفتن به این میهمانی حاضران باید کلمه عبور را بدانند. نیک این کلمه را به بیل میگوید. بیل برای رفتن به این میهمانی به لباسی مخصوص و ماسک نیازمند است، این لباس را به سختی تهیه میکند و به میهمانی میرود. در آنجا با صحنههای آئینی و مجلس عیاشی[2]* اسرارآمیزی روبهرو میشود. در این بین زنی نزد بیل میآید و او را ترغیب به رفتن میکند، ولی بیل میماند و گرفتار میشود. یکی از مسئولان مهمانی کلمهٔ عبور دوم را از وی سوال میکند که او آن را نمیداند. مرد به او میگوید که باید مجازات شود و از او میخواهد که ماسکش را بردارد. در این بین زنی اعلام میکند که حاضر است تاوان کار بیل را بدهد و به جای او مجازات شود. بنابراین دکتر هارفورد از مجازات رهایی مییابد و به خانه میرود.
چند روز بعد، بیل اطلاع مییابد که مَندی - مانکن جوانی که در مهمانی ابتدای فیلم معاینهاش کرده بود - بدلیل زیادهروی در مصرف مواد مخدر، مرده است و پی میبرد که آن زن همان نجاتدهندهاش است. به سردخانه میرود و جسد او را میبیند. دوست ویلیام - زیگلر - که در مهمانی بوده به او میگوید که این همان دختر است ولی به خاطر مصرف بیش از حد مواد مخدر جانباخته است و توطئه و قتلی در میان نیست. ویلیام به خانه باز میگردد و میفهمد که آلیس ماسکی که در مهمانی به چهره داشته را یافته است و از آشکار شدن مخفیکاری و حس گناه میگرید.
آلیس از خواب بیدار میشود، کابوسی که دیده را برای بیل تعریف میکند. سپس بیل تمام ماجرا را برای آلیس نقل میکند و به هنگام صبح به همراه دختر کوچکشان برای خرید کریسمس میروند. در فروشگاه، آلیس در انتهای گفتگوی پایانی فیلم به بیل میگوید که «در مورد آینده چیزی نمیدانم، اما اولین کاری که باید بکنیم، عشقبازی است».
[ویرایش] پانویس
- به آلمانی: «Traumnovelle»
- Orgy