آندره برتون
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
آندره برتون (۱۹۶۶ - ۱۸۹۶) شاعر و نویسنده سوررئالیست فرانسوی بود.
۱۹ فوریه ۱۸۹۶ :آندره برتون در تنشبره (نورماندی) فرانسه به دنیا میآید و دوران كودكی را در بریتانی گذراند .پدرش در گذشته پلیس بوده و بعد كسب و كار كوچكی راه انداخته ،مادرش خیاط زنانهدوز است .
۱۹۰۰ – ۱۹۱۴: خانواده برتون در حومۀ پاریس زندگی میكنند و آندره برتون در آنجا به مدرسه میرود، با الهام از سمبولیستها شعر میگوید و تحصیل در رشتۀ پزشكی را آغاز میكند .
۱۹۱۵: برتون با درجۀ بهیار رستۀ بهداری به خدمت نظام فراخوانده میشود، نظریههای فروید را كشف میكند و به درمان بیماران روانی میپردازد. این فعالیت نظرات او را دربارۀ ذهن و ناخودآگاه شكل میبخشد. كمی بعد با ژاك واشه، هنرمند نامتعارف و اسرارآمیز آشنا میشود و واشه او را به سنجش دوبارۀ عقایدش دربارۀ ادبیات و هنر وا میدارد .
۱۹۱۹: بعد از مرگ اسرارآمیز واشه، برتون متن خودبهخودی میدانهای مغناطیسی را (با فیلیپ سوپو) مینویسد و به جنبش نیهیلیستی و خودنمایانۀ دادا علاقهمند میشود. در سال ۱۹۲۰ كه رهبر جنبش دادا، تریستان تسارا، به پاریس میآید. برتون مشتاقانه به فعالیتهای پرشور و شر این جنبش پای میگذارد .
۱۹۲۱-۱۹۲۲: برتون با سیمون كان ازدواج میكند و در آپارتمانی در خیابان فونتن سكونت میگزیند، او تا آخر عمر در همین آپارتمان میماند .
۱۹۲۴ :برتون كه از جنبش دادا جدا شده، جنبش فراواقعگرایی را بنیاد مینهد و بیانیۀ فراواقعگرایی را منتشر میكند. این جنبش كه ویژگی عمدهاش توجه به رویا و فعالیت خودبهخودی ذهن است، برخی از اصیلترین اذهان را به سوی خود میكشاند، افرادی چون لویی آراگون و پل الوار (نزدیكترین دوستان برتون) ،روبر دسنوس، ماتكس ارنست، آنتونن آرتو، ژاك پرهرو، ایو تانگی، بنجامین پره، ریمون كنو، میشل لیریس، آندره ماسون و من ری اعضای اولیۀ آن هستند .
۱۹۲۶: برتون با نادیا آشنا میشود و او الهامبخش معروفترین آثار شاعر است. در همان سال به هوای تأثیر نهادن بر فضای اجتماعی و سیاسی، رابطهای پرتلاطم با حزب كمونیست را آغاز میكند و برای مدتی كوتاه، در سال ۱۹۲۷ به آن حزب میپیوندد .
۱۹۲۹: در این زمان باورهای سیاسی برتون سبب شده تا بسیاری از فراواقعگرایان از این جنبش اخراج شوند. در همین سال است كه او متن آتشین بیانیۀ دوم فراواقعگرایی را منتشر میكند. بسیاری از اعضای اخراجی جنبش متن تند و تیزی با عنوان جنازه علیه برتون انتشار میدهند. درهمین سال برتون از همسرش سیمون جدا میشود .سالوادور دالی، لوییس بونوئل، رنه شار و آلبرتو جاكوموتی به فراواقعگرایی میپیوندند .
۱۹۳۲: هر چند برتون برای نزدیكی به حزب كمونیست (كه اكنون سخت استالینیست شده) قدم پیش گذاشته ،این حزب همچنان به فراواقعگرایی بدگمان است .در بهار این سال، آنگاه كه آراگون جنبش فراواقعگرایی را به هوای عضویت در حزب كمونیست ترك میكند، رابطۀ برتون با حزب خرابتر میشود .
۱۹۳۴: برتون با ژاكلین لامبا آشنا میشود و با او ازدواج میكند. این زن الهام بخش كتاب عشق جنونآسا است و از برتون صاحب دختری میشود .
۱۹۳۵: برتون، بعد از آنكه از حق سخنرانی در كنگرۀ نویسندگان برای دفاع از فرهنگ محروم میشود، سرانجام از حزب كمونیست میبرد. او هر چند از این زمان تا پایان عمر در فعالیتهای سیاسی شركت میجوید، دشمن سرسخت استالینیسم میشود و از نخستین كسانی است كه در فرانسه محاكمات رسوای مسكو را محكوم میكنند .چ
۱۹۳۸: برتون كه از هواداران دیرین لیون تروتسكی است، این انقلابی تبعیدی را در مكزیك دیدار میكند و متن بیانیۀ «برای هنر مستقل انقلابی» را با او مینویسد .پس از بازگشت به فرانسه درتشكیل سازمان تروتسكیستی فدراسیون بینالمللی هنر مستقل فعالیت میكند .اما شروع جنگ برنامۀ او را ناتمام میگذارد و بعد از شكست فرانسه برتون، در هراس از خفقان و سركوب حكومت ویشی همراه خانوادهاش اروپا را ترك میكند .
۱۹۴۱ – ۱۹۴۶ :برتون به نیویورك پناه میبرد و در آنجا فعالیتهای گوناگون فراواقعگرایانه را با تبعیدیان دیگر، از جمله ارنست، ماسون، كلود رویاشتروس. مارسل دوشان، سامان میدهد. در این دوره از ژاكلین جدا میشود و با الیسا بیندهوف ازدواج میكند و در سال ۱۹۴۶ با همسرش به فرانسه باز میگردد .
۱۹۴۶ -۱۹۴۸ :برتون میكوشد دیگر بار با دوستان گذشتهاش پیوند برقرار كند، اما بسیاری از آنان گرفتار وابستگیهایی متضاد (از جمله به استالینیسم، مثل آراگون و الوار)هستند و در اوایل دهۀ ۱۹۵۰ تنها شماری اندك از فراواقعگرایان پیش از جنگ همچنان در گروه ماندهاند .
۱۹۵۱: «ماجرای كاروژ» كه بسیاری فراواقعگرایان بر جامانده را از گروه دور میكند، سبب جدایی بیشتر برتون از همنسلان خود میشود .
۱۹۵۲: پخش رادیویی و انتشار متن گفتوگوهای برتون با آندره پارینو
۱۹۵۲ – ۱۹۵۳ :همكاری كوتاهمدت فراواقعگرایان با آنارشیستها. انتشار كلید دشتها، آخرین كتاب عمدۀ برتون
دهههای ۱۹۵۰ – ۱۹۶۰ :برتون كه شماری از زنان و مردان جوان به دور او جمع شدهاند همچنان رهبری جنبش سازمانیافتۀ فراواقعگرایی را در دست دارد و سرانجام در ۲۸ سپتامبر ۱۹۶۶ چشم از جهان فرو میبندد .
[ویرایش] منبع
- سرگذشت سورئالیسم، گفتگو با آندره برتون. ترجمهٔ عبدالله کوثری. نشر نی. 1381. ISBN 964-312-636-6