حزب سوسیالیست (فرانسه)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
حزب سوسیالیست (با نام کنونی) در ۱۹۶۹ تأسیس شد و در حال حاضر حزب اصلی اپوزیسیون در فرانسه است. گرچه این حزب تاریخا سیاستهای دموکراتیک سوسیالیستی گرفته است و هنوز خود را دموکراتیک سوسیالیست تعریف میکند اما بسیاری از صاحبنظران معتقدند که در حال حاضر این حزب بیشتر حزبی سوسیال دموکرات است.
این حزب از سال ۱۸۸۰ با نامهای مختلفی وجود داشته است با اینحال تا حدود یک قرن هرگز محبوبیت پایداری نداشت. در ۱۹۸۱ فرانسوا میتران به رهبری حزب آمد و این حزب هم ریاست جمهوری و هم بخش قابل توجهی از مجلس ملی را برای اولین بار در دست گرفت. میتران ۱۴ سال رییس جمهور فرانسه بود.
[ویرایش] تاریخ
نیای ابتدایی حزب سوسیالیست با نام «حزب کارگران فرانسه»در ۱۸۸۰ توسط ژول گسد و پل لافارگ (داماد کارل مارکس) بنیان گذاشته شد. اما تنها دو سال بعد در ۱۸۸۲ انشعابی در این حزب در گرفت. یک جناح مارکسیست به رهبری گسد و یک جناح معتدل یا «پوسیبلیست» (امکانگرا) به رهبری پل بروس. بعدها انشعابات دیگری نیز در گرفت اما هیچکدام از گروههای منتج از این انشعابات در انتخابات موفقیت نداشتند. آنها بین لیبرالهای طبقهٔ میانه از حزب رادیکال و سندیکالیستهای انقلابی که اتحادیههای کارگری را زیر نفوذ ذاشتند بودند و از محبوبیت برخوردار نبودند.
در سال ۱۸۹۹ دو حزب متفاوت با نام «حزب سوسیالیست فرانسه» تشکیل شد. نام این دو حزب در فرانسوی با هم اندکی تفاوت دارد اما این تفاوت قابل ترجمه به فارسی نیست. به هرحال این دو حزب در سال ۱۹۰۵ با رهبری ژان ژوره متحد شدند و حزب سوسیالیست متحد را تشکیل دادند. این حزب شدیدا ضد جنگ (پاسیفیست) بود اما پس از قتل ژوره در ۱۹۱۴ حتی این حزب نیز نتوانست در مقابل موج میلیتاریسمی که جنگ جهانی اول به راه انداخته بود مقاومت کند.
حزب سوسیالیست در زمان جنگ و مباحثات حول جنگ شدیدا دستخوش اختلافات شد. در ۱۹۱۹ مخالفان جنگ شدیدا در انتخابات شکست خوردند. جناح چپ این حزب در ۱۹۲۰ انشعاب کرد و حزب کمونیست فرانسه را بنیان گذاشت. جناح راست، به رهبری لئون بلوم به عنوان «بخش فرانسوی انترناسیونال کارگری» به فعالیت ادامه داد. (این حزب همچنان حزبی مارکسیست به حساب میآمد و منظور از اصطلاح «جناح راست» در مقایسه با حزب کمونیست است).
در ۱۹۲۴ و سپس در ۱۹۳۲ حزب سوسیالیست به همراه حزب رادیکال در ائتلافات چپ شرکت کرد اما وقتی دولت غیر سوسیالیستی به رهبری ادوارد هریو و ادوارد دالادیه (از حزب رادیکال) تشکیل شد، از پیوستن به آن خودداری کرد. اختلافات حزب سوسیالیست با حزب رادیکال بر سر سیاستهای اقتصادی و عدم مشارکت حزب کمونیست که بنا به سیاست وقت اتحاد شوروی در دولت «بورژوایی» شرکت نمیکرد از عوامل عدم موفقیت دولت چپها در این دوره بود.
در ۱۹۳۴ سیاست حزب کمونیست عوض شد و هر سهٔ این احزاب گرد هم آمدند تا جبههٔ مردمی را تشکیل دهند. این جبهه در انتخابات ۱۹۳۶ پیروز شد و بلوم به عنوان اولین نخست وزیر سوسیالیست فرانسه به قدرت رسید. اما هنوز یک سال نگذشته بود که بر سر اختلاف در مورد جنگ داخلی اسپانیا حکومت بلوم از هم پاشید. نتیجتا چپ فرانسوی فرو پاشید و پس از شکست نظامی ۱۹۴۰ نتوانست در مقابله با فروپاشی جمهوری فرانسه کاری کند.
پس از آزادسازی فرانسه در ۱۹۴۴ حزب سوسیالیست تحت رهبری گیموله مجدداً عروج کرد. ولی در این دوران این حزب، همچون حزب رادیکال، ضعیف بود و چپ فرانسه هرگز نتوانست جبههای تشکیل دهد و در هیچ انتخاباتی در جمهوری چهارم برنده شود. با به رهبری رسیدن گاستون دفره حزب سوسیالیست در دههٔ ۱۹۶۰ به بدترین دوران خود رسید و در ۱۹۶۹ منحل شد.
فرانسیس میتران که پیش از جنگ از محافظهکاران بود و در دههٔ ۵۰ از چپهای مستقل در سال ۱۹۶۹ مجدداً حزب سوسیالیست را با نام «حزب سوسیالیست» (بدون پسوند فرانسه) تشکیل داد. گرچه حزب کمونیست هنوز نسبتاً قدرتمند بود، اما با توجه به عدم حضور حزب رادیکال، حزب سوسیالیست از موقعیت خوبی برخوردار بود. در ۱۹۷۴ میتران تا نزدیکی کسب ریاست جمهوری پیش رفت و حزبش به عنوان حزب اصلی چپ مطرح شد.
در ۱۹۸۱ میتران با حزب کمونیست و با جناح چپ حزب رادیکال متحد شد و با شکست دادن والری ژیسکار دستن به عنوان اولین رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه رسید. او در ۱۹۸۸ مجدداً در مقام خود ابقا شد. در زمان ریاست جمهوری او حزب سوسیالیست معمولاً اکثریت مجلس ملی را با خود داشت. نخست وزیران سوسیالیست در زمان ریاست جمهوری میتران بر افراد زیر شامل میشدند :پیر مائروی، لوران فابیوس، میشل روکار، ادیث کرسون و پیر برگووی.
میتران آخرین نفری در اروپا بود که به نوعی برنامهای سوسیالیستی پیاده کرد. دولت او بانکها، صنعت بیمه و صنایع دفاع را ملی کرد. دستمزد کارگران را افزایش داد و ساعات کارشان را کاهش داد و اصلاحات دیگری نیز انجام داد. نتیجتا در دورهٔ او بحرانی اقتصادی وجود داشت و «فرار سرمایه» از فرانسه اتفاق افتاد.
[ویرایش] سیاستهای اخیر
در ۱۹۸۴ میتران و نخست وزیر دومش، لوران فابیوس تغییر بزرگی در سیاست خود دادند و از سیاستهای سوسیالیستی دست کشیدند. از آن تاریخ به بعد حزب سوسیالیست نیز بیشتر حزبی سوسیال دموکرات بوده و اقتصاد بازار را قبول کرده است. به همین علت احزابی چون «مبارزهٔ کارگران» و «اتحادیه کمونیست انقلابی» مداما این حزب را متهم میکنند که دیگر حزبی سوسیالیست نیست.
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۹۵ فرانسیس میتران کنارهگیری کرد و کاندیدای حزب سوسیالیست، لیونل ژوسپن، توسط ژاک شیراک شکست خورد. با این حال در ۱۹۷۷ این حزب اکثریت مجلس ملی را در اختیار گرفت و ژوسپن نخست وزیر شد. این موفقیت در پی سیاستهایی بود که بسیار پیشرو بودند اما خیلی ربطی به سیاستهایی که سنتا «سوسیالیستی» نامیده میشدند، نداشتند. در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۲ شیراک مجدداً بر ژوسپن پیروز شد و نتیجتا ژوسپن از سیاست بازنشسته شد. بعدها و در انتخابات پارلمانی همانسال سوسیالیستها از متحدان شیراک در پارلمان نیز شکست خوردند. با این حال در انتخابات محلی ۲۰۰۴ حزب سوسیالیست با موفقیت بسیاری مواجه شد. این حزب در ائتلاف با سبزها و کمونیستها در ۲۰ منطقه داخلی (از مجموع ۲۲ منطقه. یعنی در واقع تمامی مناطق به جز آلزاس و کورس) و چهار منطقهٔ خارجی قدرت گرفت.
رهبر و دبیر کل کنونی این حزب فرانسیس هولانده است.
از نظر سیاسی حزب سوسیالیست از سال ۲۰۰۲ به این طرف دچار مشکلات داخلی بسیاری بوده است و نتوانسته آلترناتیوی در مقابل آلترناتیو راست ارائه دهد. به نظر میرسد یکی از مشکلات داخلی دعوای فرانسیس هولانده، دومینیک استراس-کان و لوران فابیوس بر سر نامزدی ریاست جمهوری باشد. مشکل دیگر جنبش درون حزبی «حزب سوسیالیست جدید» است که توسط آرنو مونتبورگ رهبری میشود و برای حاکم کردن سیاستهای «دست چپی»تر بر حزب تلاش میکند.
در ۱ دسامبر ۲۰۰۴ ۵۹ درصد اعضای حزب سوسیالیست به قانون اساسی اروپا رای مثبت دادند. اما چند تن از مهمترین رهبران این حزب، همچون لوران فابیوس، هانری امانوئلی و ژان لوک ملنچون از رایدهندگان تقاضا کردند که رای «نه» را به صندوقها بریزند. نهایتا در رفراندوم قانون اساسی اروپا که در ۲۹ می۲۰۰۵ برگزار شد رای «نه» پیروز شد.
اختلافات بر سر قانون اساسی اروپا و نامزد ریاست جمهوری در انتخابات ۲۰۰۷ حزب را با مشکلاتی قرار کرده است. پیش از این قرار بود در نوامبر ۲۰۰۵ کنگرهای عمومی برای حل این مسائل برگزار شود.