Static Wikipedia February 2008 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu

Web Analytics
Cookie Policy Terms and Conditions همجنس‌گرایی - ویکی‌پدیا

همجنس‌گرایی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

همجنس‌گرایی یکی از گرایش‌های جنسی است‌ که مشخصه آن تمایل زیبایی شناختی، عشق رومانتیک، و تمایل جنسی منحصرآ نسبت به جنس همگون با خود فرد می‌باشد. به فردی که به جنس دیگر گرایش داشته باشد دگرجنس‌گرا و به افرادی که هم به جنس دیگر و هم به همجنس خود تمایل دارند دوجنس‌گرا می‌گویند.

در اصطلاح اسلامی به ارتباط جنسی بین مردان «لواط» (برگرفته از نام لوط پیامبر قومی که به این کار مشهورند) و به ارتباط جنسی بین زنان «مساحقه» می‌گویند.

در گویش مردم عامی افراد همجنس‌گرا - زن یا مرد - با عنوان عمومی «همجنس‌باز» خوانده می‌شوند ولی واژه‌های دیگری نیز در گفتار عوام برای اشاره همجنس‌گرایان وجود دارد که معمولاً تحقیرآمیز و محکوم‌کننده‌ هستند؛ به عنوان مثال همجنس‌گرایان مرد در زبان فارسی با عناوین چون اِواخواهر، اُبنه‌ای (شخص مفعول در عمل جنسی همجنس گرایان) و عناوین زننده‌تر خوانده می‌شوند.

برای اشاره به همجنس گرایان زن در زبان فارسی معمولاً واژه لزبی بکار می‌رود که از واژهٔ انگلیسی Lesbian آمده‌است. البته در گفتار ایرانیان به همجنس‌گرایان زن، طَبَق‌زن گفته می‌شده‌است که به عمل طَبَق‌زنی اشاره داشته‌است. این لغت امروزه بندرت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پدیده همجنس گرایی همیشه با بشر بوده‌است و در ادبیات و هنر جهان از زمان بسیار کهن، شاهد اشاراتی به این پدیده هستیم.[نیاز به ذکر منبع]

فهرست مندرجات

[ویرایش] دانش زیست شناسی چه می‌گوید؟

[ویرایش] تئوری هورمونی پیش از تولد

زیست شناسی عصبی مغز در ایجاد حالت مردانگی[1]* کاملاً کشف شده‌است. استرادیول[2]* و تستوسترون[3]* که به وسیلهٴ آنزیم 5-α ردوکتاز تبدیل به دی هیدروتستوسترون می‌شوند، عمل ایجاد حالت مردانگی را با اتصال به گیرنده‌های آندروژن (هورمونهای جنسی مردانه که باعث ایجاد صفات ثانویه مانند ریش و کلفتی صدا می‌شوند) بر عهده دارند. تغییرات جسمی و روانی زمانی ظاهر می‌شوند که تعداد این گیرنده‌های آندروژن بسیار کم (مانند نشانگان بی حسی آندروژنی[4]*) و یا بسیار زیاد باشد (مانند زنان مبتلا به پُِریاختگی مادرزادی غدهٴ فوق کلیه[5]*)احتمالاً همجنسگرایی چه در مردان و چه زنان نتیجهٴ چنین دگرگونیهایی است[6]*. در این مطالعات دیده شده‌است که در زنان همجنسگرا عموماً بیش از زنان دگرجنسگرا حالات مردانه ایجاد شده‌است. با این وجود تحقیقات دربارهٴ همجنسگرایی مردان نشان می‌دهد که ایجاد حالات مردانه چه بیش از حد و چه کمتر از حد معمول باعث همجنسگرایی در مردان می‌شود.

[ویرایش] تفاوتهای فیزیولوژیکی همجنسگرایان

تحقیقات بسیاری که در این زمینه انجام شده‌اند، مانند تحقیقات پیشگامانهٴ عصب شناس سیمون لوی[7]*، نشان می‌دهند که تفاوتهای قابل توجهی در فیزیولوژی مردان همجنسگرا و مردان دگرجنسگرا وجود دارد.این تفاوتها ابتدا خود را در مغز، گوش میانی، و حس بویایی آشکار می‌سازند. لوی در آزمایشی[8]* دریافت که مغز 10% از مردان همجنسگرای مورد آزمایش تفاوت فیزیولوژیکی آشکاری با همان بخشها در مردان دگرجنسگرا دارد(منبع). گاهی نتایج این تحقیقات را به این معنا می‌گیرند که همجنسگرایی در افراد پدیده‌ای مادرزادی است.با این حال خود «لوی» می‌گوید:

«تحقیقات من ثابت کنندهٴ یک دلیل ژنتیکی برای همجنسگرایی نیستند. من هیچ قسمتی از مغز را به عنوان یک مرکز همجنسگرا کننده معرفی نکرده‌ام. INAH-3 بیشتر مانند حلقه‌ای از زنجیرهٴ هسته‌های شکل دهندهٴ رفتارهای جنسی مردان و زنان عمل می‌کند تا یک هستهٴ همجنسگرا کننده... و از آنجا که من مغز افراد بالغ را مورد مطالعه قرار داده‌ام هیچ دلیلی وجود ندارد که نتیجه بگیریم این تفاوتها مادرزادی بوده‌اند و بعد از تولد به وجود نیامده‌اند.[9]*»

تحقیقات لوی مورد انتقادهایی قرار گرفت که یکی از دلایلش انتخاب مردان همجنسگرایی بود که به علت بیماری ایدز جان خود را از دست داده بودند، در حالی که دگرجنسگراهای مورد مطالعه به این بیماری مبتلا نبودند. مقایسه‌ای که بین اندازهٴ INAH-3 در افراد مبتلا به ایدز دگرجنسگرا و همجنسگرا انجام شد (با وجود کوچک بودن جامعهٴ آماری) نشان داد که اندازهٴ این بخش از مغز در هر دو آنها مشابه‌است. البته باید توجه داشت که هیچ مدرکی مبنی بر تأثیر ابتلا به ایدز بر اندازهٴ INAH-3 یافته نشده‌است. تحقیقات در زنان هنوز به هیچ نتیجهٴ مشابهی منتهی نشده‌است.

بعضی از تحقیقات اخیر حاکی از ارتباط تعداد برادرهای بزرگ‌تر با همجنسگرایی فرد می‌باشد. بلانکارد و کلاسن[10]* در سال 1997 اعلام کردند هر برادر بزرگ‌تر احتمال همجنسگرایی فرد را تا 33% بالا می‌برد[11]*. این یافته طبق گفتهٴ بلانکارد «یکی از معتبر ترین یافته‌های اپیدمیولوژیکی است که تا به حال در رابطه با گرایشهای جنسی کشف شده‌است.» بر طبق این یافته، گفته می‌شود که هر جنین مذکر در مادر واکنشی ایمنی ایجاد می‌کند و این واکنش با جنین بعدی تشدید می‌شود. این جنینها آنتی ژن H-Y را که نفش آنها در تغییرات جنسی مهره‌ها تقریباً ثابت شده‌است تولید می‌سازند[12]* و این همان آنتی ژنی است که آنتی بادی مادری H-Y به آن واکنش داده و نیز یاد آوری (از نظر ایمنی شناختی) می‌نماید. سپس آنتی بادیهای H-Y تولید شده توسط مادر به جنین حمله می‌کنند و کارایی آنتی ژنهای نامبرده را در ایجاد حالات مردانه در مغز جنین پایین می‌آورند. از این موضوع با نام «اثر ترتیب تولد برادر»[13]* یاد می‌شود. در مطالعاتی که پسرهای رشد یافته با برادر بزرگ‌تر را با آنها که جدا از برادران رشد کرده بودند مقایسه می‌کرد، کشف شد که تنها متولد شدن از مادری که برای چندمین بار پسری به دنیا می‌آورد احتمال همجنسگرا بودن را در افراد افزایش می‌دهد و بزرگ شدن در کنار برادران دخالت چندانی در این مسأله ندارد(منبع) جالب اینجاست که این موضوع فقط در مردان راست دست صادق است (منبع) . دربارهٴ زنان نتایج مشابه یا قابل توجهی یافت نشده‌است.

[ویرایش] رفتار همجنس گرایانه در حیوانات

رفتارهای همجنسگرایانه در فرمانرو جانوران و بخصوص حیواناتی که در درجه بندی تکاملی به انسان نزدیکترند نیز دیده می‌شود(مانند میمونهای بزرگ). جانت مانن[14]*، پروفسور دانشگاه جورج تاون[15]* صریحاً این نظریه را مطرح کرده‌است که همجنسگرایی، لااقل در دلفینها مزیتی است که در اثر تکامل به وجود آمده و حملات و تجاوزهای داخل گونه‌ای را خصوصاً در نرها کاهش می‌دهد.برای اطلاعات بیشتراینجا را کلیک کنید.

  • بعضی پنگوئنهای نر تمایل به تشکیل جفت با نرهای دیگر و لانه سازی مشترک با آنها دارند. در این مواقع از یک سنگ به عنوان جایگزین تخم استفاده می‌شود.در سال 2004 پارک مرکزی حیوانات[16]*واقع در ایالات متحده آمریکا، سنگ یادشده را با یک تخم بارور جایگزین کرد که زوج نر آن را به عنوان فرزند خود بزرگ کردند (منبع). باغ وحشهای آلمانی و ژاپنی نیز گزارشاتی دربارهٴ همجنسگرایی بین پنگوئن هایشان منتشر کرده‌اند. این پدیده همچنین در زیستگاه آبی کلی تارلتون[17]* در اوکلند نیوزیلند مشاهده شده‌است.
  • معاشقه و دخول کامل در روابط گاوهای نر، خصوصاً گاومیش کوهان دار امریکایی[18]* معمول است. روابط اینچنینی در ماده‌های نوع دیگری از گاوها[19]* رواج دارد.
  • همجنسگرایی در گوسفندان (که در 6 تا 10% قوچها دیده می‌شود)همراه با تفاوت در حجم بخشهای معینی از مغز و فعالیتهای شیمیایی است. مطالعاتی که توسط مجلهٴ درون ریز شناسی انجام شد، نشان داد عوامل فیزیولوژیکی و زیست شناختی تأثیرگذارند.(منبع) نتایج این بررسیها با بررسیهایی که لوی روی نمونه‌های انسانی انجام داد مشابه‌است.
  • گوسفندان نر کوهی امریکایی [20]* نیز از این نظر به دو دسته تقسیم می‌شوند : آنها که درگیر روابط همجنسگرایانه می‌شوند و گروه دیگر که اینگونه نیستند.ر.ک. به اینجا و اینجا

[ویرایش] روانشناسی همجنس گرایان

در ابتدای قرن بیستم، مباحثی نظری پیرامون تحلیل روانی درگرفت که ادعا می‌کرد در همهٴ افراد طی نمو روانی، دوجنس گرایی به وجود می‌آید. مطالعات عددی آلفرد کنزی[21]* در سال 1940 و همچنین دکتر فریتز کلین[22]* در سال 1980 تأیید کنندهٴ این نظریات بودند.

مطالعات تازه که با چاپ کتابهای آلفرد کنزی با نامهای «رفتارهای جنسی انسان مذکر»[23]* و «رفتارهای جنسی انسان مؤنث»[24]* به نتایج مهمی منتهی شد، بیانگر این بود که اکثر مردم در مقاطعی دارای تجربیات و یا عواطف همجنس گرایانه بوده‌اند. پژوهشهای علمی معاصر ادعا می‌کنند که اکثریت جامعهٴ انسانی تمایلات دوجنس گرایانه دارند. گرایش جنسی برخلاف آنچه بیشتر مردم تصور می‌کنند یک متغیر گسسته نیست که به 2 گروه «دگرجنس گرا» و «همجنس گرا» تفکیک شود، بلکه متغیری پیوسته‌است که خصوصیات مابین این گروه‌ها را نیز داراست. گزارشات «کنزی» نشان می‌دهند که حدود 4 درصد از بالغین امریکایی برای تمام عمر منحصراً همجنس گرا هستند و حدود 10 درصد نیز در مقاطعی از زندگی رفتارهای همجنس گرایانه بروز داده‌اند. با این حال درصد افرادی که به طور برابر با هر دو جنس رابطه دارند کمتر از میزان مورد انتظار است. این می‌تواند به علت فشارهای اجتماع بر افراد باشد که آنها را مجبور می‌کند بر خلاف غرایز درونی خود و به طور ناخودآگاه برچسبهای مطلق هویت جنسی را از قبیل «همجنس گرا» یا «دگرجنس گرا» بپذیرند.

کنزی، به همراه فعالان گروه‌های LGBT بر جنبه‌های تاریخی و سیالیت گرایشهای جنسی تأکید می‌کرد. مطالعات کنزی همچنین نشان داد که گرایش جنسی در دوران حیات فرد در جهات مختلف رشد می‌کند و ندرتاً (و نه لزوماً) امکانات جذب شدن به جنسیت متفاوتی را فراهم می‌کند. بسیار نادر است که شخصی گرایشات جنسی خود را تغییر دهد و همچنین بعید است که این اتفاق نادر در صورت رخ دادن «داوطلبانه» باشد. اما گاهی تمایلات جنسی گسترش می‌یابند و یا دستخوش تغییر شده و جوهرهٴ متفاوتی پیدا می‌کنند. نظریه فراهنجار[25]* ایده‌های «ساختار اجتماعی» را مرتبط با قضیه می‌داند و معتقد است باید به تمایلات جنسی تنها در چهارچوب تاریخی آن نگریست. در این نگاه، گرایش جنسی محصول تأثیرات جامعه‌است و یک ویژگی تحت کنترل انسان و ارادهٴ او محسوب نمی‌شود. بیشتر روانشناسان با نتایج کلی آزمایشات کنزی موافقند و به رشتهٴ پیوستهٴ تمایلات جنسی عقیده دارند، که در آن افراد کاملاً همجنس گرا و کاملاً دگرجنس گرا در دو انتهای بردار و اقلیت قرار دارند و اکثریت را دوجنس گرایان تشکیل می‌دهند. بعلاوه تقریباً همهٴ روانشناسان هم عقیده‌اند که گرایش جنسی در سنین پایین شکل می‌گیرد و به طور ارادی قابل تغییر نیست.

البته بعضی دیگر از تحقیقات اسلوب کاری کنزی را زیر سؤال می‌برند و نتایج این آزمایش را در برآورد تعداد همجنس گرایان و دگرجنس گرایان اغراق آمیز می‌دانند. آنها دلیل خود را انتخاب افراد نامناسب برای تحقیق (که شامل همجنس گریان و زندانیهایی که بعضاً متهم به تجاوزهای جنسی بوده‌اند می‌شود) بیان می‌کنند.[26]* [27]* به هر حال نظریات کنزی در رابطه با «رشتهٴ پیوستهٴ تمایلات جنسی» هنوز مورد قبول است و با یافته‌های تحقیقات زیست شناسی انجام شده بر تفاوتهای ساختاری مغز افراد و حیوانات دارای گرایشات جنسی مختلف سازگاری دارد.

[ویرایش] روابط پدر- پسر و شکل گیری رفتارهای جنسی

بخش بزرگی از تحقیقات معمولاً به بررسی روابط فرزند- والد و تأثیر آن بر مردان همجنس گرا و دگرجنس گرا می‌پردازد و احتمال رابطه‌ای بین «فقدان پیوند عاطفی بین والد همجنس» و «شکل گیری همجنس گرایی در پسر» را پیشنهاد می‌دهند. مطالعات زیادی ادعا می‌کنند که مردان همجنس گرا در دوران کودکی خود کمتر از همسالان دگرجنس گرایشان مورد علاقه یا توجه پدرانشان بوده اند[28]* «بیبر»[29]* در سال 1976 اظهار داشت:

«از سال 1962 که کتابم منتشر شد تا به حال بر روی 1000 همجنس گرا و 50 جفت از والدینشان مطالعه کرده‌ام والگوی مشابهی در 90% آنان یافته‌ام. در تمام مدت آزمایش، حتی یک مرد همجنسگرایی که پدرش اخلاق سازنده و رفتار مهرورزانه داشته باشد ندیده‌ام. پسری که پدرش به او احترام می‌گذارد و عشق می‌ورزد هرگز همجنس گرا نمی‌شود. من به این نتیجه رسیده‌ام که رفتار والدین بر انتخاب تمایل جنسی کودکان بسیار تأثیر می‌گذارد.»

«بیبر» بعدها در سال 1976 گفته‌های خود را این گونه ادامه داد:

«ما همواره گفته‌ایم که یک پسر که پدری با اخلاق سازنده و مهرورزانه دارد هرگز همجنس گرا نمی‌شود. باید توجه داشت که عکس این گزاره صحیح نیست و هر پسری که پدرش اخلاق مخرب دارد لزوماً همجنس گرا از آب در نمی‌آید.»

این گزارشات، مخصوصاً به علت جابجا کردن «علت» با «اثر» زیر سؤال رفته‌اند. به عبارت دیگر علاقهٴ مردان همجنس گرا به داشتن رابطهٴ مستحکم تر با مادر، علت همجنس گرایی نیست، بلکه نتیجهٴ آن است. انجمن روانشناسی آمریکا نیز این نتایج را رد کرده‌است و اظهار داشته که در جوامع مختلف همجنس گرایان درصد مشابهی از جامعه را تشکیل می‌دهند. در حالی که اگر روابط خانوادگی دارای چنان تأثیری بود، در جوامعی با فرهنگ خانوادهٴ متفاوت این میزان می‌بایست متفاوت باشد. این تئوری هم چنین عاجز از توضیح وجود همجنس گرایی در یونان باستان، ژاپن قبل از مدرنیته، و فرهنگهای دیگر است و دلیلی برای همجنس گرایی در حیوانات ارائه نمی‌کند و مثلاً قادر به توضیح دادن این سؤال نیست که چرا در گونهٴ قوی سیاه استرالیایی تنها والدین جوجه‌ها زوجهای نر محسوب می‌شوند؟

یافته‌های مطالعات بر حیوانات همجنس گرا به موازات یافته‌های موارد انسانی پیش می‌روند. مطالعاتی که بر روی مغز قوچهای همجنس گرا انجام شده نشان می‌دهد آن بخش از مغز که در شکل گیری رفتارهای همجنس گرایانه نقش دارد، نسبت به دگرجنس گرایان همان تفاوتهایی را نشان می‌دهد که در موارد انسانی دیده می‌شود.(منبع)

[ویرایش] اصلاح رفتار؟

بعضی درمانگرها، گروه‌ها، یا مؤسسات ادعا می‌کنند قادر به کمک به همجنس گرایان برای غلبه بر رفتارهای همجنس گرایانهٴ خود هستند. اکثر آنها پیروان ادیان ابراهیمی هستند که در مسلک آنان همجنس گرایی غیرطبیعی و گناه‌است و یک گرایش جنسی نامطلوب به حساب می‌آید. این نوع روان درمانی در جهت حذف علایق همجنس گرایانه و توسط افرادی که همجنس گرایی را یک اختلال یا گناه تلقی می‌کنند استفاده می‌شود. این افراد معتقدند که همجنس گرایی اصولاً نوعی گناه‌است و از طریق توبه و ایمان می‌توان آن را از بین برد.

تاکنون هیچ سند علمی و معتبری بدست نیامده که حاکی از «درمان» موفق یک همجنس گرا و تبدیل او به یک دگرجنس گرا باشد و حتی برخی افراد در اثر چنین «درمان»هایی دچار صدمات خطرناک و جدی شده‌اند.(منبع) با این حال طرفداران درمان همجنس گرایی به افرادی اشاره می‌کنند که به زعم آنها «موفق» شده‌اند.(ر.ک به انجمن ملی مطالعه و درمان همجنس گرایی). به هر جهت تنهٴ اصلی جامعهٴ پزشکی و روانشناسی این ادعاها را مردود می‌داند و تلاش برای تغییر گرایش جنسی را بی اثر و بالقوه خطرناک تلقی می‌کند.

[ویرایش] طبیعت در برابر تربیت

این که بین عوامل روان شناختی و عوامل زیست شناختی کدام بر همجنس گرایی مؤثرتر است مسأله ایست که همواره عامل بحثهای بسیار شده‌است. از این عوامل می‌توان به عوامل ژنی و یا هورمونهای مؤثر بر جنین نام برد. از نظر تاریخی فروید و روانشناسان دیگری در شاخهٴ روانکاوی معتقد بودند که تجربیات دوران کودکی در شکل گیری گرایشهای جنسی مؤثرند. به عنوان مثال فروید معتقد بود که نوجوانان همگی همجنس گرا هستند و پس از گذراندن مراحلی دارای حالات دگرجنس گرایی می‌شوند و آنها که همجنس گرا می‌مانند به علت مواجهه با یک مانع یا حادثهٴ بازدارنده، تکامل جنسی خود را به اتمام نرسانده‌اند. او همچنین معتقد بود که بعضی افراد که این دورهٴ تکامل جنسی را بدون هیچ مشکلی طی کرده‌اند نیز همچنان در درون خود به صورت پنهان و به درجات متفاوت دارای تمایلات همجنس خواهانه هستند. کشفیات مدرن علمی و پزشکی تأکید بر زیست شناختی بودن عوامل همجنس گرایی و رفتارهای همجنس گرایانه در کودکی دارند و این عوامل شامل عوامل ژنتیکی و یا کسب شده در رحم مادر می‌باشند. ناگفته نماند که همین پیش زمینه‌های زیست شناختی همجنس گرایانه‌است که در کودکی شرایط ایجاد عوامل روانشناختی را مهیا می‌کند.

[ویرایش] همجنس گرایی در کشورهای مختلف

[ویرایش] ایران

پلاکاردی بر درب یکی از سفارت‌های جمهوری اسلامی ایران که اعدام دو جوان همجنسگرا در ایران را محکوم می‌کند
پلاکاردی بر درب یکی از سفارت‌های جمهوری اسلامی ایران که اعدام دو جوان همجنسگرا در ایران را محکوم می‌کند
وضعیت همجنس‌گرایی از لحاظ حقوقی در جهان
وضعیت همجنس‌گرایی از لحاظ حقوقی در جهان

در نظام جمهوری اسلامی همانند دیگر کشورهای اسلامی همجنس گرایی جرم محسوب میشود و دارای قوانین جزایی خاص خود است. در خصوص لواط، به معنای نفس عمل جنسی بین دو مرد، در حضور چهار شاهد عادل و یا چهار مرتبه اقرار از سوی کسانی که لواط کرده‌اند به این عمل در دادگاه، بنا به احکام اسلامی که مبنای قانون مجازات در جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند حکم اعدام برای هر دو طرف اجرا می‌گردد.

همجنس گرایی زنان زیر عنوان «مساحقه» عمل مجرمانه اعلام شده‌است. مادهٔ 127 قانون مجازات اسلامی مساحقه را این طور تعریف کرده‌است :«مساحقه، هم جنس بازی زنان است با اندام تناسلی». در موضوع مساحقه جرم به فعل دو زن بستگی دارد و در جریان تحقق جرم اساسا جنس مذکر غایب است. به موجب مادهٔ 134 قانون مجازات اسلامی: «هرگاه دو زن که با هم خویشاوندی نسبی نداشته باشند بدون ضرورت ، برهنه زیر یک پوشش قرار گیرند به کمتر از صد تازیانه تعزیر می‌شوند. در صورت تکرار این عمل و تکرار تعزیر در مرتبهٔ سوم به هر یک صد تازیانه زده می‌شود». در صورت تکرار جرم، مرتکب را اعدام می‌کنند ( مادهٔ 131 قانون مجازات اسلامی). یکی از راههای اثبات جرم هم جنس گرایی زنان شهادت شهود است. قانونگذار برای اثبات این جرم به شهادت مردان رجوع میکند و شهادت زنان را در جرمی که کاملا زنانه‌است معتبر نمی‌شناسد.*

[ویرایش] اروپا

اکثر کشورهای اروپا در عین به رسمیت شناختن همجنس گرایی قوانین خاصی نیز برای آنها تدوین کرده و یا در حال انجام آن هستند. [30]* برای مثال قانون ازدواج همجنسگرایان در بلژیک در سال ۲۰۰۳ تصویب شد.[31]*

[ویرایش] ایالات متحده آمریکا

در اکثر ایالت‌های آمریکا همجنس گرایان دارای مشروعیت بوده حتی دارای قوانین ازدواج هستند.[32]* رئیس جمهور کنونی آمریکا، جرج دبلیو بوش، تلاش‌هایی برای محدود کردن ازدواج همجنس‌گرایان به عمل آورده‌است.

[ویرایش] خاورمیانه

در اکثر کشورهای خاور میانه به دلیل قوانین اسلامی با هم‌جنس‌گرایان برخورد میشود.

[ویرایش] همجنسگرایان و مذهب

تمام مذاهب سامی (اسلام،مسیحیت و یهودیت) با همجنس گرایی به طور علنی مخالفند اما مسحیان در این زمینه نظرات ضد و نقیضی دارند چنان که برخی کلیساها عقد آنان را میبندد و برخی آنان را مطرود می‌دانند.[33]*

[ویرایش] منابع

  • دستغیب، سید محمد هاشم، گناهان کبیره، جلد 1 و 2، ناشر: انتشارات ناس
  • [یادداشتهای مهرانگیز کار]

[ویرایش] پانویس

1.*^  Masculinization

2.*^  Estradiol

3.*^  Testostrone

4.*^  Androgen Insensitivity Syndrome

5.*^  Congenital Adrenal Hyperplasia

6.*^  Vilain, E. (2000). Genetics of Sexual Development. Annual Review of Sex Research, 11

7.*^  Simon LeVay

8.*^  Double-blind experiment

9.*^  D. Nimmons, «Sex and the brain,» Discover [March 1994), 64-71

10.*^  Blanchard and Klassen

11.*^  H-Y Antigen and Homosexuality in Men. Journal of Theoretical Biology, 185, 373-378

12.*^  Birth order and sibling sex ratio in homosexual versus heterosexual males and females. Review of Sex Research, Vol. 8

13.*^  fraternal birth order effect

14.*^  Janet Mann

15.*^  (منبع)

16.*^  Central Park Zoo

17.*^  Kelly Tarlton's aquarium

18.*^  American Bison

19.*^  Cattle

20.*^  Bighorn sheep

21.*^  Alfred Kinsey

22.*^  Fritz Klein

23.*^  Alfred C. Kinsey, Sexual Behavior in the Human Male, 1948, ISBN 0721654452 (o.p.), ISBN 0253334128 (reprint)

24.*^  Alfred C. Kinsey, Sexual Behavior in the Human Female, 1953, ISBN 0721654509 (o.p.), ISBN 0671786156 (o.p. pbk.), ISBN 025333411X (reprint)

25.*^  Queer Theory

26.*^  Tom Bethell (April 2005). «Kinsey as Pervert». American Spectator, 38, 42-44. ISSN: 0148-8414

27.*^  Julia A. Ericksen (May 1998). «With enough cases, why do you need statistics? Revisiting Kinsey's methodology». The Journal of Sex Research 35 (2): 132-40, ISSN: 0022-4499

28.*^ Bell, Weinberg, & Parks, 1981; Bieber et al., 1962; Braatan & Darling, 1965; Brown, 1963; Evans, 1969; Jonas, 1944; Millic & Crowne, 1986; Nicolosi, 1991; Phelan, 1993; Saghir & Robbins, 1973; Siegelman, 1974; Snortum, 1969; Socarides, 1978; West, 1959

29.*^  Bieber


30.*^  منبع

31.*^  منبع

32.*^  منبع

33.*^  منبع

[ویرایش] جستارهای وابسته

2005/12/051205_shr-civil-marriage.shtml درباره همجنسگرایی در بریتانیا

Static Wikipedia 2008 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu -

Static Wikipedia 2007 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu -

Static Wikipedia 2006 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu