جلالالدین محمد بلخی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
جلالالدین محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به جلالالدین رومی، جلالالدین بلخی، ملای روم، مولانا، و مولوی (۶۰۴ - ۶۷۲ (قمری)) از زبدهترین عارفان و یکی از مشهورترین شاعران فارسی گوی زبان فارسی بشمار میآید. نام او محمد و لقبش در دوران حیات خود «جلالالدین» و گاهی «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» بوده و لقب «مولوی» در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن نهم) برای وی به کار رفته و او به نامهای «مولوی» و «مولانا» و «ملای روم» و «مولوی رومی» و «مولوی روم» و «مولانای روم» و «مولانای رومی» و «جلالالدین محمد رومی» و «مولانا جلالبن محمد» و «مولوی رومی بلخی» شهرت یافته و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خموش» و «خامش» دانستهاند. خانواده وی از خانوادههای محترم بلخ بود و گویا نسبش به خلیفه دوم ابوبکر صدیق میرسد و پدرش هم از سوی مادر بقولی دخترزادهٔ سلطان محمد خوارزمشاه بود، هرچند که «فروزانفر» از مولاناشناسان نامدار با ارائهٔ دلایل کافی این نظریه را رد کردهاست.
مولوی خطاب به خویش چنین سرودهاست:
هوسی است در سر من که سر بشر ندارد | من از این هوس چنانم که ز خود خبر ندارم | |
دو هزار ملک بخشد شه عشق هر زمانی | من از او به جز جمالش طلبی دگر ندارم |
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگینامه
مولانا در سال ۶۰۴ قمری در بلخ زاده شد، چون محمد خوارزمشاه با مشایخ از راه کم لطفی پیش میرفت، پدرش بهاءالدین تاب نیاورده و در سال ۶۰۹ با خانودهاش خراسان را ترک نمود. مدتی در وخش و سمرقند بسر برد. آنگاه از راه بغداد به مکه رفت و پس از نه سال اقامت در الجزیره به دعوت کیقباد سلجوقی که صوفیمشرب بود به قونیه پایتخت سلجوقیان روم رفت.
جلالالدین پس از مرگ پدرش در سال ۶۲۸ قمری، نزد برهانالدین ترمذی که از شاگردان پدرش بود شاگردی کرد و مدتی همنشین شمس تبریزی شد و بالاخره خودش پایهگذار طریقتی شد که مشهور به طریقت مولویه شد. مولانا به سال ۶۷۲ دیده از جهان فرو بست و در همان قونیه دفن شد. آثار وی به بسیاری از زبانهای زنده دنیا ترجمه شدهاند و در اروپا و امریکا شهرت بسیار دارند.
[ویرایش] مولانا و شمس
زمانی که شمس به قونیه آمد بدنبال مولانا میگشت به مدرسهای که مولانا در آن درس میداد وارد شد مولانا پس از تدریس خود به بیرون شد شمس او را گفت که آیا تو مولانا جلال الدین هستی و چون شمس ظاهر سادهای داشت مولانا گفت تو با این شمایل او را چه کار است و شمس نظری به کتابهای در دست مولانا افکند و کتب آتش گرفت و دیگر گویند مولانا شمس را زمانی دید که مشغول نوشتن اشعار خود بر لب رودی بود ناگهان کتاب از دستش به رودخانه افتاد مولانا از پی آن برفت تا در راه به مردی اصابت کرد مرد گفت از پی چه میدوی؟ او را گفت کهای مرد از راه کنار رو که بدنبال زحمات یک عمرم پی رودخانه شدهام. شمس دست در پشت خود کرد و کتاب مولانا را بدون اندکی نم و خیسی به او داد و گفت بگیر این هم سالیان عمرت که به آبی میرفت تا فنا شود و تو هیچ نداشتی.
ولی بر اساس تواریخ آغاز ملاقات شمس با مولانا بدین گونهاست:
شمس که تازه به شهر آمده بود مولانا را در جمع مریدان دید که برای شرکت در مهمانی در خانهٔ یکی از بزرگان شهر رهسپار بود. شمس راهش را از میان جمعیت گشود تا به مولوی رسید. بعد در حالی که مستقیم در چشمان وی نگاه میکرد بیرون شد شمس او را گفت که آیا تو مولانا جلال الدین هستی و چون شمس ظاهر سادهای داشت مولانا گفت تو با این شمایل او را چه کار است و شمس نظری به کتابهای در دست مولانا افکند و کتب آتش گرفت و دیگر گویند مولانا شمس را زمانی دید که مشغول نوشتن اشعار خود بر لب رودی بود ناگهان کتاب از دستش به رودخانه افتاد مولانا از پی آن برفت تا در راه به مردی اصابت کرد مرد گفت از پی چه میدوی؟ او را گفت کهای د متوقفش کرد و با لهجهای غریب و صدایی بلند و لحنی گستاخ که بیشتر به لحن قاضی شارع شرع یا ملای مکتبی میمانست، پرسید: یا شیخ بگو بدانم، جایگاه صراف عالم-محمد مصطفی(ص) در عرش بالاتر است یا شیخ بسطام؟؟؟ سکوت همه جا را فرا گرفت،مولوی گفت: هوش خفته! نمیدانی عالیترین مقام اولیا نازلتر از پایینترین مرتبه انبیاست؟ چه رسد به محمد که نگین حلقه انبیا و فخر عالم هستی است!او را با این شیخ که گفتی چه کار؟؟؟ پیرمرد که گویی همین را انتظار میکشید، به لبخندی کج، اما با سرخوشی گفت: اگر چنین است، چرا آن یک (<ما عرفناک حق معرفتک>) گفت و این یک (< سبحانی!ما اعظم شانی>) بر زبان راند؟؟؟ و این گونه شد که آغاز شد.
[ویرایش] مثنوی معنوی
مولانا از معدود شاعرانی است که کتاب معروفش مثنوی معنوی را نه با یاد خدا، که با بیت معروف «بشنو این نی چون شکایت میکند/از جداییها حکایت میکند» آغاز میکند. در مقدمهٔ کاملاً عربی مثنوی معنوی نیز که به انشای خود مولانا است، این کتاب به تأکید «اصول دین» نامیده میشود («هذا كتابً المثنوي، و هّو اصولُ اصولِ اصولِ الدين»).
مثنوی حاصل پربارترین دوران عمر مولاناست. چون بیش از پنجاه سال داست که نظم مثنوی را آغاز کرد. اهمیت مثنوی از آن رو نیست که یکی از آثار قدیم ادبیات فارسی است بلکه از آن جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد. مثنوی بیهیچ تردیدی مهمترین و تکاندهندهترین تجربه عرفانی بشر است و اگر آن را «حماسه بزرگ عرفانی» بنامیم گزاف نگفتهایم. مثنوی فقط عرفان نظری نیست بلکه کتابی است جامع عرفان نظری و عملی. او خود گفتهاست: «مثنوی را جهت آن نگفتم که آن را حمایل کنند، بل تا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی معراج حقایق است نه آنکه نردبان را بر دوش بگیرند و شهر به شهر بگردند.» بنابراین، عرفان مولانا صرفاً عرفان تفسیر نیست بلکه عرفان تغییر است. یعنی باید انسان خودش را عوض کند نه آنکه فقط الفاظ را لقلقه لسان خود کند. مولانا در مثنوی، علم و عشق و عرفان را به هم درآمیخته و از آن معجونی ساختهاست که به درد همه کس میخورد و هر شخصی به اندازه سطح فکر و سواد خود میتواند از آن استفاده کند.
دانلود دفتر چهارم مثنوی معنوی .
دانلود دفتر پنجم مثنوی معنوی .
[ویرایش] دیوان شمس
مقالهٔ اصلی: دیوان شمس
غزلیات و اشعار فارسی «دیوان شمس» (یا دیوان کبیر)، محبوبیت فراوانی کسب کردهاند...
[ویرایش] رباعیات
مولانا در کنار «دیوان شمس» و شعرهایش در «مثنویمعنوی»، رباعیات عاشقانهای نیز سرودهاست که میگویند پس از خیام از بیپردهترین رباعیات به زبان فارسی است. پژوهندگان به ظن قوی بسیاری از رباعیات وی را از او نمیدانند.
نمونهای از رباعیات وی چنین است :
عشق از ازل است و تاابد خواهدبود | جوینده عشق بیعدد خواهدبود | |
فردا که قیامت آشکارا گردد | هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود |
*** |
عشق آمدو شد چو خونم اندر رگ و پوست | تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست | |
اجزای وجود من همه دوست گرفت | نامیست زمن باقی و دیگر همه اوست |
[ویرایش] آثار منثور
- فیه ما فیه
- مجالس سبعه
- مکتوبات
[ویرایش] توضیحات
[ویرایش] جستارهای وابسته
- ویژگیهای شاهکارهای شعرهای فارسی
- مولوی و قرآن
[ویرایش] پیوند به بیرون
- بخشی از رباعیات مولوی در تارنمای ایرانیان به همراه ترجمهٔ انگلیسی.
- وبگاه کلمن بارکس
- وبلاگ شرح داستانهای مثنوی معنوی مولانا
- گزیده اشعار مولانا با ترجمهٔ انگلیسی همراه با تصاویر و خوانش
[ویرایش] منابع
- غزلیّات شور انگیز شمس تبریزی، به انتخاب: فریدون کار، با مقدّمهٔ دکتر لطفعلی صورتگر، چاپ مروی، تهران، پائیز ۱۳۷۰
- Dunn, P., Mascetti, M. D., and Nicholson, R. A. The Illustrated Rumi ~ A Treasury of Wisdom from the Poet of the Soul, Foreword by Huston Smith, The Book Laboratory Inc., ۲۰۰۰. ISBN: ۰ - ۰۰۶ - ۰۶۲۰۱۷ - X