دیوار برلین
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
دیوار برلین اصلی ترین نماد جنگ سرد بود که به پرده آهنين مشهور شد و به مدت 28 سال شهر برلین را به دو منطقه شرقی و غربی تقسیم کرد.
پس از جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۴۵، چهار کشور اصلی پیروز جنگ یعنی متفقين شامل آمريكا، انگليس، فرانسه و شوروی، كشور اشغالشدهی آلمان را به چهار بخش كه هر كدام تحت كنترل يكی از آنها بود تقسيم كردند. برلين به عنوان پايتخت آلمان نيز از قاعده جداسازى مستثنى نبود. بنابر این با وجود این که تمام شهر برلین در قسمت تحت نفوظ شوروی قرار داشت میان متفقین تقسیم شد. البته قسمت تحت كنترل نيروهای شوروی به مراتب بيشتر از ساير قسمتها بود و شامل بخش شرقی شهر میشد.
در ماههای نخست بعد از جنگ، شهر توسط كميسيونی متشكل از هر چهار كشور اداره میشد و رياست اين كميسيون هر ماه و به صورت چرخشی به عهده يكی از آنها بود. در سال ۱۹۴۸ سه بخش تحت كنترل آمريكا، انگليس و فرانسه يكی شدند و جمهوری فدرال آلمان را كه به عنوان آلمان غربی معروف بود تشكيل دادند. در ۷ اكتبر ۱۹۴۹ دولتی كمونيستی در بخش تحت كنترل شوروی تشكيل شد كه به جمهوری دموكراتيك آلمان يا آلمان شرقی معروف شد. با حاكم شدن كمونيستها در آلمان شرقی شرايط اقتصادی و سياسی رو به وخامت گراييد و نارضايتی گسترده مردم را در پی داشت. اين ناراضيان به ويژه در برلين شرقی به دنبال شرايط بهتر زندگی راه برلين غربی را در پيش گرفتند. با آغاز جنگ سرد كشمكشها بين شوروی و ديگر متحدانش بالا گرفت و همانطور كه انتظار میرفت مرز بين آلمان شرقی و غربی بسته شد. با اين حال شهروندان برلينی هنوز آزاد بودند تا بين قسمتهای شرقی و غربی شهر تردد كنند.
براساس آمارهای منتشر شده در فاصله سالهاى ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۱ حدود 5/2 ميليون نفر از آلمان شرقى به آلمان غربى مهاجرت کردند و راه اصلى آنها ورود به برلين غربى بود. همچنین طی شش ماه اول سال ۱۹۶۱ تعداد ۱۶۰هزار نفر از برلين شرقی به برلين غربی پناهنده شدند. یعنی مثلاً در آگوست ۱۹۶۱ تقريباً روزانه ۲۰۰۰ نفر از برلين غربى وارد بخش آلمان فدرال مىشدند. بيشتر مهاجرين كارگران متخصص، كارشناسان، اساتيد دانشگاه و روشنفكران بودند كه كمبود آن ها در بخش شرقى آلمان محسوس بود. اين امر موجب نارضایتی دولت آلمان شرقی و اتحاد جماهير شوروی سابق شد. اين مهاجرتها و از دست دادن نيروهای كار، آلمان شرقی را در معرض فروپاشی اقتصادی قرار داد و خسارتهای زيادی متوجه اتحاد جماهير شوروی و دولت آلمان شرقی تحت رهبری «اریک هونكر» میکرد. چرا كه اقتصاد و صنعت آلمان شرقی عملاً بر كمكهای شوروی شکل یافته بود. از این رو آنها دست به عملی محدود کننده زدند و به دستور نيكيتا خروشچف ، رهبر اتحاد جماهير شوروی تمام راههاى ارتباطى بين برلين شرقى و غربى را مسدود کردند و دیوار برلين را به عنوان «ديوار حافظ ضد فاشيست» و با هدف جلوگيرى از رفت و آمدهاى نامطلوب (به تعبير اروپاى شرقى) بنا کردند.
در اولین ساعات روز یک شنبه سيزدهم آگوست 1961، نيروهای نظامی آلمان شرقی خيابانهای منتهی به نقاط مرزی را محاصره كردند و كارگران در مرز مشغول ساختن دیوار شدند. با ايجاد اين حصار كه ارتفاع آن به دو متر میرسيد، ارتباط بين بخشهای شرقی و غربی شهر كاملا قطع شد. احداث اين ديوار چنان شتابان انجام میگيرد كه بسياری از خانوادهها كه در مناطق مختلف شهر زندگی میكردند برای مدت 28 سال از يكديگر جدا شدند سرنوشت های ناگواری را برای بسياری از خانوادههای آلمانی رقم زد. زنان از شوهران ، فرزندان از والدين ، برادران و خواهران از يكديگر برای سالها جدا شده و بسياری از آنها تا آخر عمر موفق به ديدار دوباره يكديگر نمی شوند. گروهی از آنها آنقدر زنده نمانند که فروريختن ديوار برلين را شاهد باشند و امکان ديدار دوباره خانوادههای خود را پیدا کنند.
طول ديوارى كه به دور برلين غربى كشيده شده بود، ۱۵۵ كيلومتر بود كه ۴۵ كيلومتر آن از وسط شهر مىگذشت. با احداث این دیوار شهر برلين غربی به صورت يك شهر محصور در خاك آلمان شرقی در آمد. گذرگاههای دو طرف در ۱۹۲ مسير قطع شد. ۹۷ مورد خیابانهای شهری برلين در جهت شرقی - غربی و ۹۵ مورد مسیرهای بیرون شهری بين برلین غربی و ساير مناطق آلمان شرقی بسته شد. اين حصار اندكی در خاك آلمان شرقی نصب شد تا بدين ترتيب از هرگونه تجاوزی توسط آلمان غربی مصون بماند. به طوری كه اگر كسی پشت اين حصار میايستاد، درواقع در خاك آلمان شرقی قرار داشت. تانكها در نقاط معينی از شهر مستقر شدند. قسمتی از خيابانهای شهر کنده شده بود و برای رفت و آمد وسائل نقليه عمومی قوانين تازهای معين شده بود. خطوط راه آهن و مترو بين دو طرف هم متوقف و ارتباط تلفن اين دو بخش نيز قطع شد. همچنين ساكنان برلين شرقی از ورود به برلين غربی منع شدند. اين امر به دليل اين كه حدود ۶۰ هزار نفر از ساكنان برلين شرقی در برلين غربی كار میكردند مشكلات زيادی به بار آورد. در روزهای بعد مقامات آلمان شرقی در مقابل تمام پنجرهها و درهای ساختمانهايی كه در خط حائل واقع شده بودند ديوار كشیدند.
تا پايان سال ۱۹۶۱ ديوار گسترش يافت و سيم خاردار مجهز به الكتريسيته در فواصل زياد نصب شد. بر بالاى ديوار سيم خاردار نصب شد و برجهاى مراقبت براى حفاظت و كنترل عبور و مرور ساخته شد. همچنین در ۲۰سپتامبر۱۹۶۱ كار ساخت حصار موازی با فاصلهای در حدود 91 متر از سوی هر دو آلمان آغاز شد. تمام خانههايی كه در فاصله بين اين دو حصار قرار داشتند، تخريب شدند و بين دو حصار، محدودهای به وجود آمد كه به آن نوار مرگ میگفتند. اين نوار كه خاك آن كاملا كوبيده شده بود، با شن پوشيده شد تا ردپای كسانی كه قصد فرار از اين حصارها را داشتند براحتی مشخص شود. فاصله زياد بين دو حصار اين امكان را به نگهبانان مرزی می داد تا در صورت لزوم بتوانند به فراريان شليك كنند.
در نقاط مرزی برای عبور و مرور ايستگاههای بازرسی ايجاد شد كه مهمترين آن گذرگاه ايستگاه بازرسی چارلی در بخش آمريكايی برلين غربی بود. در ۱۷ اوت ۱۹۶۲ فردی به نام پيتر فيشر كه قصد داشت در نزديكی اين منطقه از ديوار برلين بالا رود توسط نگهبانان قسمت غربی كشته شد. اين امر موجب آشوب در برلين غربی و نفرت ساكنان برلين غربی از آمريكايیها شد.
مرحله آخر ساخت دیوار در سال 1975 آغاز شد و در آن از 45 هزار قطعه بتنی مقاوم شده به ارتفاع سه و نیم متر و عرض یک و نیم متر استفاده شد. همچنین لولههایی افقی در بالای دیوار کار گذاشته شد تا عبور از روی دیوار دشوارتر شود.
بر اساس تحقيقات پژوهشگران آلمانی و گزارشهايی كه به تازگی منتشر شده در طول سالهايی كه ديوار برلين برپا بود 125 نفر در پای آن كشته و حدود 200 نفر نيز بشدت مجروح شدند. اولين قربانی فرار از ديوار برلين جوان 24 سالهای بود که در تاريخ 28اوت سال 1961 قصد فرار به برلین غربی را داشت. 14 نفر از قربانیان کسانی بودهاند که از غرب قصد ورود به آلمان شرقی را داشته اند. 32 نفر ديگر نيز زمانی كشته شده اند كه اصلاً قصد فرار نداشتهاند. در این ميان 8 نگهبان نیز به طور اتفاقی كشته شدهاند. 80 درصد کشته شدگان زير 30 سال سن داشتند و در ميان آنها 8 زن وجود داشته است. اين آمارها در يك گزارش دولتی آلمان با عنوان مرگ بر روی ديوار از 1961 تا 1989 ذكر شده است. پیش از اين تعداد کشتهشدگان بر روی ديوار برلين 200 نفر ذكر میشد.
در بین سال های 1961 تا 1989 حدود 5 هزار نفر موفق شدند به برلين غربی فرار کنند. بيشتر فرارها به زمانی بر میگردد كه تنها حصار بين دو بخش شهر سيمهای خاردار بود. همچنين بعضیها از طريق پنجرههای آپارتمانهای كنار مرز به آن طرف حصارها رفتند. در طول این سالها چند مورد عمليات فرار منحصر به فرد نيز اتفاق افتاد. در روزهای سوم، چهارم و پنجم اكتبر سال 1964، 57 نفر موفق شدند تا از طريق تونلی كه به طول 145 متر در زير نوار مرگ كنده بودند، فرار كنند و یا فرار عجيب دو برادر که با بستن بالهای بسيار سبكی به دست هايشان فاصله بين دو ديوار را بر فراز نوار مرگ پرواز كردند و خود را به طرف ديگر رسانند.
با بهبود تدريجی مناسبات میان شرق و غرب در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی زمينه فروپاشی ديوار برلين فراهم شد. در سال ۱۹۸۹ حكومت كمونيستى شوروی تصميم گرفت دموكراسىسازى را به عنوان يك اصل در كشورهاى اروپايى شرقى تحت نفوظ خود دنبال كند. اما در این میان اتفاقی افتاد که روند روبه پايان دولت آلمان شرقی را آغازگر شد. دولت كمونيستی مجارستان درهای خود را بر روی غرب گشود. در بيست و سوم آگوست 1989، مرزهای بين مجارستان و اتريش باز شد. از آنجا كه مهاجرت بين كشورهای كمونيستی ممنوع نبود، ساكنان آلمان شرقی كه مجاز به رفت وآمد به مجارستان بودند از طريق این کشور و نيز چكسلواكی به آلمان غربی و ساير كشورهای اروپای غربی رفتند. این مهاجرتها طی یک ماه به سرعت افزایش یافت. به طوری که در ماه سپتامبر حدود 13 هزار نفر از اهالی آلمان شرقی به سمت مجارستان حركت كردند تا بتوانند از طريق اتريش خود را به آلمان غربی برسانند.
در پاييز همان سال، تظاهرات اعتراض آميز مردم نسبت به دولت آلمان شرقی شدت گرفت تا اينكه در هجدهم اكتبر همان سال اريك هونكر، رهبر آلمان شرقی از سمت خود كناره گيری كرد و چند روز بعد ايگون كرنس جانشين او شد. دولت جديد تصميم گرفت به ساكنان برلين شرقی اجازه دهد تا برای سفر به برلين غربی تقاضای ويزا كنند. با اعلام این مطلب از سوی دولت دههاهزار نفر از ساكنان برلين شرقی خود را به محل های مشخص شده رساندند تا از مرز عبور كنند و به برلين غربی بروند. هجوم اين جمعيت به كنار مرز ماموران و نگهبانان را دچار مشكل كرد. چرا كه آنها برای مقابله با چنين جمعيتی آمادگی نداشتند. لحظه به لحظه بر انبوه جمعيت اضافه میشد. سرانجام ماموران مرز را گشودند و مردم توانستند از آن عبور كنند. در آن طرف مرز، اهالی برلين غربی برای استقبال از همشهريان سابقشان جمع شده بودند. به اين ترتيب نهم نوامبر 1989 به روز فروپاشی ديوار برلين تبديل شد. اين ديوار ظرف روزها و هفتههای بعد و توسط كسانی كه از ديگر نقاط آلمان شرقی خود را به برلين رسانده بودند به تدريج خراب شد. فرو ريختن ديوار برلين، اولين قدم در راه اتحاد مجدد دو آلمان بود كه سرانجام در سوم اكتبر 1990 صورت گرفت.
ميخائيل گورباچف رئیس جمهور وقت اتحاد جواهير شوروى 15 سال بعد، در سال 2004 عنوان کرد که وقتى در جولاى ۱۹۸۹ با هلموت كهل صدراعظم آلمان غربی مذاكره كرده بود به طور مشترک به اين نتيجه رسيدند كه هنوز زمان وحدت دو آلمان فرا نرسيده است. در نهايت هم به اين توافق کردند كه از ميان برداشتن ديوار به قرن بيست و يكم موكول شود. او عنوان می کند که البته مردم آلمان تصميم ديگرى گرفتند و با پافشارى روى برچيدن ديوار، رهبرى تاريخ را به دست گرفتند. مردم ساير كشورهاى اروپاى شرقى و مركزى نيز بلا فاصله از آن ها سرمشق گرفتند و موانع رسيدن به آزادى را از سر راه خود برداشتند.
درحال حاضر 34 قطعه از ديوار اصلی برلين در موزه نگهداری می شود.
منابع:
- مقاله" ساخت ديوار برلين" / كامبيز توانا/روزنامه شرق/ مرداد ۱۳۸۳- اوت ۲۰۰۴
- مقاله "جامعه مدنى جهانى" / ميخائيل گورباچف/ دسامبر 2004
- مقاله "آلمان شرقی – دیوار برلین – آلمان غربی" / سينا خاكيانی/ روزنامه همشهری/ مرداد۱۳۸۴ – اوت 2005
- همشهری ONLINE
- جام جم ONLINE