سیاست در ایران
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] مختصری از تاریخ اخیر
دودمان پهلوی بعد از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ از ۱۳۰۴ خورشیدی و بعد از کودتای ۲۸ مرداد تا ۱۳۵۷ بر ایران حکومت کردند.
در ۶ بهمن ۱۳۴۱ خورشیدی در ایران رفراندومی صورت گرفت برای تصویب اصلاحاتی تحت عنوان انقلاب شاه و مردم. دولت ایران اعلام کرد که ملت ایران به اصول ششگانه انقلاب سفید، با اکثریتی قاطع رأی موافق دادهاند.
انقلاب ۱۳۵۷ ایران، که در نزد دولت کنونی و بسیاری از منابع به انقلاب اسلامی معروف است، قیامی بود که با شرکت مردم و گروههای سیاسی گوناگون، نظام پادشاهی ایران را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی را در ایران فراهم کرد. ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ روز پیروزی این انقلاب و سقوط رژیم پهلوی بود و در 12 فروردین 1358 بیش از نود و هشت درصد مردم به جمهوری اسلامی ایران رای دادند و مدتی بعد قانون اساسی ایران نیز به رای گذاشته شد و با رای اکثریت نزدیک به اتفاق مردم تصویب شد.
در سال 1368 اصلاحاتی در قانون اساسی ایجاد شد و برای مثال به موجب آن پست نخست وزیری حذف شد و قدرت عملی بیشتری به ریاست جمهوری داده شد.
[ویرایش] ساختار حکومت فعلی ایران
حکومت فعلی ایران جمهوری اسلامی است که در سال 1358 شمسی به رفراندوم گذاشته و به تایید مردم رسید. رهبر جمهوری اسلامی و رییس جمهور ایران باید از دین و مذهب اکثریت مردم ایران باشند ولی نژاد و قومیت در انتخاب آنان تاثیری ندارد .
در زیر ابتدا ارکان جمهوری اسلامی و مسئولان کنونی پستهای آن معرفی شدهاند. در بخش بعدی به احزاب سیاسی،چگونگی فعالیت آنها و گرایشات مختلف درون آنها اشاره شده است.
نامزدهای تمام انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار میشود ابتدا باید به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسند. در قسمت احزاب سیاسی ایران در مورد اینکه چه احزابی اجازهٔ فعالیت علنی دارد توضیح داده شده است.
رهبر جمهوری اسلامی ایران بالاترین مقام این نظام است و از نظر دوفاکتو کنترل کاملی بر تمام امور دارد. او توسط مجلس خبرگان و مادامالعمر انتخاب میشود. (گرچه خود مجلس خبرگان حق عزل رهبری را نیز دارد).رهبر کنونی جمهوری اسلامی ایران، پس از فوت آیتالله خمینی(بنیانگذار جمهوری اسلامی) آیتالله خامنهای است.
مجلس خبرگان رهبری از روحانیون متخصص در دین اسلام تشکیل میشود و کاندیداهای آن ابتدا باید به تایید شورای نگهبان برسند. رئیس کنونی مجلس خبرگان آیتالله مشکینی و نایب رئیس آن آیتالله امینی است.
شورای نگهبان قانون اساسی از دوازده نفر تشکیل شده است. 6 فقیه که توسط رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب میشوند و 6 حقوقدان که توسط قوه قضاییه پیشنهاد و تایید مجلس شورای اسلامی انتخاب میشوند. دبیر کنونی شورای نگهبان، آیتالله جنتی است و سایر اعضای کنونی آن عبارتاند از: آیتالله محمد مومن، آیتالله غلامرضا رضوانی، حجتالاسلام صادق اردشیر لاریجانی، حجتالاسلام مدرسی یزدی، آیتالله محمد یزدی، حجتالاسلام عباس کعبی، دکتر غلامحسین الهام، دکتر عباسعلی کدخدایی، ابراهیم عزیزی، دکتر محسن اسماعیلی و محمدرضا علیزاده.
قوه مقننه، مجلس شورای اسلامی است که نمایندگان آن برای یک دورهٔ چهارساله و با رای مردم انتخاب میشوند. نامزدهای این مجلس ابتدا باید به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسند. علاوه بر مناطق مختلف بعضی ادیان (مسیحیان کلدانی و آشوری، زرتشتیان و کلیمیان) نیز نمایندگانی در مجلس دارند. مصوبات این مجلس باید با قانون اساسی ایران سازگار باشند و از همین رو شورای نگهبان قانون اساسی باید مصوبات این مجلس را پیش از اجرا به تصویب برساند. در صورت اختلاف بین قوه مقننه و شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام نقش حل این اختلاف را دارد. رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی غلامحسین حداد عادل است و در حال حاضر اکثریت این مجلس در اختیار طیف محافظهکاران است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجمعی است که وظیفه حل اختلافات بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان و دولت پارهای وظایف دیگر را به عهده دارد. اعضای این مجمع توسط رهبر انتخاب میشوند و رئیس کنونی آن هاشمی رفسنجانی است.
قوه مجریه در دست ریاست جمهوری است که با رای مردم و تایید رهبر انتخاب میشود. نامزدهای ریاست جمهوری برای شرکت در انتخابات و پیش از آن باید به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسند. قانون، شرایط شرکت در انتخابات را "رجال سیاسی" بودن میداند. بعضی معتقدند که "رجال سیاسی" لزوما به مذکر بودن اشاره ندارد اما در تاریخ جمهوری اسلامی تا بحال هیچ زنی برای کاندیدایی ریاست جمهوری تایید نشده است. رئیس جمهور کنونی ایران محمود احمدی نژاد است.
ریاست قوه قضاییه توسط رهبر جمهوری اسلامی انتخاب میشود.
شوراهای شهر و روستا نیز در مناطق مختلف وجود دارند که شهردار شهرها را انتخاب میکنند. شورای شهر اکثر مناطق ایران و بخصوص پایتخت، تهران، و شهرهای بزرگ در حال حاضر در اختیار طیف محافظهکاران است.'
[ویرایش] احزاب و جریانات سیاسی
در صحنهٔ سیاست ایران، عملا دو نوع تشکل و حزب موجود است. یکی احزابی که مجاز هستند و میتوانند در مبارزات پارلمانی و ریاست جمهوری شرکت کنند (به شرطی که کاندیداهای آنها توسط شورای نگهبان تایید شوند) و دیگری طیفی از احزابی که معمولاً طرفدار براندازی نظام جمهوری اسلامی و یا اعمال اصلاحات شدیدی همچون برکناری رهبری و ولایت فقیه هستند.
طیف دومی شدیدا غیرقانونی است و اعضایش معمولاً نمیتوانند در انتخابات رسمی نامزد شوند. رهبران احزاب دستهٔ دوم معمولاً خارج از ایران هستند.
هرگونه همکاری با این احزاب اپوزیسیون میتواند پیامدهای خطرناکی حتی تا مرحلهٔ اعدام را به همراه داشته باشد. "محاربه" یا "اقدام علیه امنیت ملی" جرمهایی است که معمولاً به کسانی که احتمال هرگونه همکاری آنان با اپوزیسیون برود, نسبت داده میشود.
در ایران ضمن ارتداد به معنای تعویض دین از اسلام و الحاد به معنای عدم اعتقاد به وجود خدا و توهین به پیامبر اسلام و همجنسگرایی مرد با مرد نیز جرم جنایی شناخته میشود و همجنسگراها در بسیاری از موارد اعدام میشوند و نتیجتا هرگونه تشکل آتئیست و یا دفاع از حقوق همجنسگرایان نیز سرکوب می شود..
در زیر به معرفی این احزاب و جریانات میپردازیم.
[ویرایش] احزاب رسمی و قانونی
در صحنهٔ رسمی سیاست و مبارزات پارلمانی و ریاست جمهوری، دو طیف کلی از احزاب و تشکلها حضور بیشتری دارند. این دو طیف کلی را معمولاً با نامهای "جناح راست" و "جناح چپ" و یا محافظهکاران و اصلاحطلبان میشناسد. البته هر دوی این طیفها به اسلام، نظام جمهوری اسلامی و پیشوایی آیتالله خمینی معتقد هستند اما جناح راست ادعای نزدیکی بیشتر به اسلام، راه آیتالله خمینی و رهبری آیتالله خامنهای را دارد.
در ضمن بعضی شخصیتهای کلیدی همچون هاشمی رفسنجانی را میتوان فراجناحی خواند.
در زیر به معرفی احزاب و تشکلها و شخصیتهای هر دو جناح پرداخته شده است.
[ویرایش] احزاب محافظهکار (جناح راست)(اصولگرا)
جناح راست، شامل احزاب و تشکلهای محافظهکار است که در دورههای اخیر خود را اصولگرا نامیدهاند.
این جناح که البته مسلما در درون خود نیز جناحهای دیگری نیز دارد, بیشتر با اعتقاد بسیار به اسلام و آموزههای امام خمینی و وفاداری به آیتالله خامنهای شناخته میشوند.
تاریخا این جناح شامل تندروهای اسلامی بوده است و اختلاف کمی در آن وجود داشته است اما در حال حاضر و بر سر مسائلی مثل انتخابات پیش روی مجلس خبرگان جناحهای مختلفی درون این جناح ظهور کردهاند.
آیتالله خامنهای به طور غیررسمی از این جناح شناخته میشود.
تشکلهای معروف این جناح در حال حاضر عبارتاند از جامعه روحانیت مبارز، حزب مؤتلفه اسلامی، و آبادگران.تندروترین و راستترین طیف این جناح را میتوان شخصیتهایی چون آیتالله مصباح یزدی دانست.
[ویرایش] احزاب جناح چپ(اصلاحطلب)(2 خردادی)
تاریخا این جناح با با تفاوت اندکی از جناح راست تشکیل شد. انشعاب در مجمع روحانیت مبارز و تشکیل مجمع روحانیون مبارز (که با تایید آیتالله خمینی انجام شد) را میتوان سر آغاز این جریان دانست.
اما مطرح شدن اصلی این جناح وقتی آغاز شد که در انتخابات ریاست جمهوری 1376 بر خلاف پیش بینیهای رایج، سید محمد خاتمی به نمایندگی از این جناح و با رای بیش از بیست میلیون نفر از ایرانیان به عنوان نماد "اصلاح طلبی" انتخاب شد. از آن پس جنبشی که عموماً آن را جنبش اصلاحطلبی خواندهاند در ایران به وجود آمد که به علت اینکه خاتمی در روز 2 خرداد 1376 به ریاست جمهوری رسیده بود به "جنبش 2 خرداد" معروف شد. از همین رو این جناح را جناح 2 خرداد نیز مینامند.
این جناح طیف بسیار وسیعی را در بر میگرفت و البته تمام شخصیتهای سیاسی آن مسلمان و معتقد به پیشوایی آیتالله خمینی بودند اما طرفداران و حامیان آن حتی به نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران، نیز میرسید و بسیاری این جناح را نمایندهٔ اصلاحات شدید در کلیت نظام میدانستند. (در آن زمان اختلاف بسیاری در مخالفان جمهوری اسلامی بر سر حمایت یا عدم حمایت از خاتمی و 2 خرداد وجود داشت. برای اطلاعات بیشتر به بخش اپوزیسیون غیرقانونی توجه کنید).
پس از ریاست جمهوری، این جناح مجلس شورای اسلامی و شورای شهر اکثر مناطق (بخصوص پایتخت ایران، تهران) را نیز در دست گرفت اما عملا با ممانعتهای بسیاری در "اصلاح" مواجه شد. خاتمی در انتخابات سال 1380 نیز مجدداً به ریاست جمهوری برگزیده شد و عملا هشت سال دوران ریاست جمهوری او را میتوان دوران اوج "جنبش 2 خرداد" دانست. اما پس از پایان این هشت سال ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، و شورای شهر تهران و شهرهای بزرگ عموماً به دست جناح مقابل افتاد. در طول دوران خاتمی بارها روزنامهها و ارگانهای جناح دو خرداد به تعطیلی کشیده شدند به طوری که در اواخر دوران او تقریباً هیچ روزنامهٔ به اصطلاح "اصلاحطلبی" بر جای نمانده بود.
بهرحال با پایان دورهٔ هشت ساله خاتمی، رد صلاحیت اکثریت کاندیداهای اصلاحطلبان در مجلس شورای اسلامی و شکست سنگین نمایندههای اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری (معین، کروبی و مهرعلیزاده هر سه شکست خوردند) این جناح تا حدود زیادی شکست خورد و طرفداران خود را از دست داد.
در حال حاضر حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون مبارز، حزب اعتماد ملی و تا حدودی حزب کارگزاران ایران اسلامی از تشکلهای این جناح به شمار میروند. شخصیتهایی چون سیدمحمد خاتمی،رئیس جمهور سابق، مهدی کروبی،رئیس سابق مجلس، و محمدرضا خاتمی، نایب رئیس سابق مجلس، از شخصیتهای این طیف هستند.
چپترین طیف این جناح طیفی از فعالان ملی مذهبی است که گاها از این جناح جدا شده و به اپوزیسیون پیوستهاند. تشکلهایی مانند نهضت آزادی ایران و شخصیتهایی مانند ابراهیم یزدی از این طیف هستند. فعالیت "نهضت آزادی ایران" نیمه قانونی است و خانه احزاب ایران این تشکل را به رسمیت نمیشناسد .
[ویرایش] احزاب اپوزیسیون غیر قانونی
طیف دیگری از احزاب، احزاب اپوزیسیون و طرفدار براندازی جمهوری اسلامی (و یا گاهی طرفدار اصلاحات بسیار جدی مانند عزل رهبر) هستند. این احزاب شدیدا غیرقانونی هستند و همکاری با آنها میتواند مجازاتهایی، از جمله اعدام، به همراه داشته باشد. (برای مثال در دههٔ 60 و بخصوص واقعه تابستان 67، تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در ایران به جرم همکاری با احزاب اپوزیسیون و یا عضویت در احزاب کمونیست که به منزلهٔ ارتداد و الحاد بود اعدام شدهاند)
اما در ایران احزاب اپوزیسیون بسیار وسیعی وجود دارند که هر کدام برای خود میدیای مخصوص خود، از نشریات غیرقانونی تا کانالهای رادیویی و تلویزیونی، را دارند. هرگونه فعالیت این احزاب شدیدا غیرقانونی است و فعالان و هواداران آنها همه به صورت مخفی به کار خود ادامه میدهند. مرکزیت و رهبری این احزاب معمولاً در خارج کشور است. در میان این احزاب و جریانات طیفهای مختلفی یافت میشوند.
در کردستان ایران بعضی از این نیروهای اپوزیسیون تاریخا مناطقی را زیر کنترل داشتهاند و اکنون با وجود اینکه تقریباً هیچ منطقهٔ مهمی در اختیار آنان نیست هنوز از نیروی نظامی در آن منطقه برخوردارند.
جریانات بسیاری تا بحال برای وحدت نیروهای اپوزسیون علیه جمهوری اسلامی تلاش کردهاند اما این تلاشها جملگی ناموفق بوده است و حداکثر به وحدت طیف کوچکی از نیروها بدل شده است.
در زیر به طیفهای مختلف اپوزیسیون غیرقانونی پرداخته میشود. این فهرست کاملی نیست و میتواند تکمیل شود.
[ویرایش] سلطنت طلبها و مشروطهخواهان
در اپوزیسیون ایران، شخصیت ها،تشکلها و سازمانهای متعددی که گاها با هم نیز مخالف می باشند وجود دارند که خواستار بازگشت ایران به نظام پادشاهی مشروطه و اغلب تحت سلطنت رضا پهلوی، ولیعهد خاندان پهلوی و پسر شاه فقید ایران هستند.
این احزاب، گرچه اکثرا بر سر خواست به پادشاهی رسیدن رضا پهلوی توافق نظر دارند، اما هیچگونه اتحاد عملی ندارند و بیشتر به صورت شخصیتهای مستقل عمل میکنند. خود رضا پهلوی نیز رسما طرفداری از هیچ حزب یا شخصیتی را اعلام نکرده است و حتی ادعای تاج و تخت نکرده است و تلاش کرده خود را بیشتر به عنوان شخصیت سیاسی و مشروطهخواه مطرح کند.
احزاب و تشکلهای این جناح که میتوان آن را جناح راست مخالف جمهوری اسلامی دانست اکثرا در لس آنجلس آمریکا مرکزیت دارند و شبکههای ماهوارهای،تلویزیونی، رادیویی و نشریات و سایتهای اینترنتی مختلفی را به ایران میفرستند. از معروفترین تشکلهای این طیف میتوان به حزب مشروطه ایران و انجمن پادشاهی اشاره کرد. غیر از خود رضا پهلوی، داریوش همایون، از رایزنان کنونی حزب مشروطه ایران، از مشهورترین شخصیتهای این طیف است.
رضا پهلوی گاها اپوزیسیون را به اتحاد دعوت کرده است و شعار "امروز فقط اتحاد، آینده از آن ماست" را مطرح کرده است.
[ویرایش] مجاهدین و شورای ملی مقاومت
سازمان مجاهدین خلق ایران، از قدیمیترین سازمانها و احزاب ایرانی است که از پیش از انقلاب ایران در ایران موجود بوده است .از تحولات عمده آن کودتای مارکسیستی درون حزبی است و طی آن نیروهای معتقد به مارکسیست نیروهای وفادار مسلمان را اعدام ، اخراج یا فراری دادند وتمامی کنترل تشکیلاتی را بر عهده گرفتند و عملا سازمان را خلع اسلامی کردند .
این سازمان در طول تاریخ جمهوری اسلامی، بسیاری از شخصیتهای آن را ترور کرده است و با بال نظامی خود تلاش در حمله به ایران را داشته است و از این رو، هرگونه همکاری با آن مجازاتهای بسیاری و معمولاً مجازات اعدام به همراه داشته ولی اخیرا دولت ایران اعلام کرده آن گروهی که دستشان به خون کسی آلوده نیست را عفو می کند و تحت حمایت قرار میدهد تا کنون دها تن از اعضای این حزب به ایران پناهنده شده اند .
این سازمان در زمان حکومت صدام حسین در عراق پایهها و تجهیزات نظامی بسیاری در این کشور داشت و بنا به فیلمهای مخفی که پس از اشغال عراق توسط آمریکا یافت شد, رهبران آن با صدام حسین مذاکرات مخفیانهای نیز داشته اند.
این سازمان به همراه عدهای از تشکلهای کوچکتر و منجمله سازمان چریکهای فدایی خلق ایران(جریان پیرو برنامه هویت)، شورای ملی مقاومت را پایه گذاشته است و مریم رجوی را توسط این شورا به عنوان رئیس جمهور آلترناتیو آینده ایران انتخاب کرده است.
اعضای اصلی این سازمان مارکسیست یا غیر مذهبی اند ولی تلاش دارند خود را مسلمان معرفی نمایند از این رو این حزب در ایران بنام منافقین یاد میشود و به علت ترور ها و کشتن افراد بی گناه مخصوصا در همکاری با صدام( قصاب ایرانیان) در جنگ 8 ساله از منفور ترین گرو ها در نزد مردم ایران اند. . شعار این سازمان و شورای ملی مقاومت، مرگ بر حکومت آخوندی است.
بال نظامی این سازمان، ارتش آزادیبخش ایران است.
[ویرایش] حزب کمونیست کارگری ایران
حزب کمونیست کارگری ایران حزبی شدیدا چپ رو است که در اوایل دههٔ 90 به صورت انشعابی از حزب کمونیست ایران، توسط منصور حکمت، رهبر سیاسی و تئوریسین کمونیست ایرانی، تشکیل شد. از شعارهای این حزب میتوان به "مرگ بر جمهوری اسلامی"، "زنده باد جمهوری سوسیالیستی" و "آزادی،برابری،حکومت کارگری" اشاره کرد. این حزب شدیدا چپ رو است و با مذهب و ناسیونالیسم شدیدا مخالف است.
این حزب که با برهم زدن کنفرانس برلین و پخش این ماجرا از تلویزیون ایران به شهرت دو چندانی دست یافت همواره بر سرنگونی جمهوری اسلامی تاکید داشته است و شدیدا با دو خرداد و خاتمی مخالف بوده است. در دوره اخیر این حزب مدعی است که مقبولترین و محتملترین سیر اوضاع ایران انقلاب مردم علیه جمهوری اسلامی است و تلاش در رهبری این انقلاب برای تأسیس جمهوری سوسیالیستی را دارد.
این حزب با توجه به پیشینهاش (در همکاری با کومهله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) از نیروی قابل توجهی در کردستان برخوردار بود و گاها شخصیتهای خود را برای گشت پارتیزانی به داخل ایران میفرستاد اما پس از انشعاب اوت 2004 در این حزب و جدایی اکثریت کمیته کردستان به نظر میآید این حزب تا حدود زیادی ظرفیت نظامی خود را از دست داده باشد، گرچه هنوز مدعی است که این حزب، حزبی نظامی نیز هست و در رهبری اعتصابات کارگران نساجی کردستان نقش قابل توجهی داشته است.
لیدر کنونی این حزب حمید تقوایی است و از دیگر شخصیتهای مطرح آن میتوان به علی جوادی و آذر ماجدی اشاره کرد.
[ویرایش] حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست
حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست انشعابی از حزب کمونیست کارگری است که در سال اوت 2004 و در پی جدایی بیش از نیمی از کمیته مرکزی و اکثریت کمیته کردستان حککا تشکیل شد. این حزب در هنگام جدایی مدعی ادامهٔ واقعی خط منصور حکمت بود و از این رو خود را "حکمتیست" میخواند. (حزب کمونیست کارگری نیز خود را مدعی ادامهٔ خط حکمت میداند و گاها به کنایه حزب حکمتیست را "آنتی حکمتیست" میخواند).
این حزب پس از جدایی به سنتهای اصلی چپ افراطی در حزب کمونیست کارگری و تاکید بر مبارزه با مذهب و ناسیونالیسم و سرنگونی جمهوری اسلامی ایران ادامه داده است و تمام شعارهای اصلی آن را همچنان حفظ کرده است اما مهمترین تفاوت این دو حزب را میتوان در تاکید حزب حکمتیست بر کردستان ایران دانست تا جایی که یکی از شعارهای جدید این حزب "کردستان دروازهٔ قدرت است!" است.
این حزب بازویی نظامی به نام "گارد آزادی" دارد که عموماً در کردستان ایران فعالیت میکند.
[ویرایش] سایر
این لیست کامل فهرست احزاب ایرانی از تمام احزاب و جریانات اپوزیسیون است. به تدریج سعی میشود احزاب و جریانات بیشتری معرفی شوند. m