پیامبر
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
پیامبر یا رسول در لغت به معنی کسی است که با خدا در ارتباط باشد و به عبارت دقیقتر رابط بین خدا و مردم باشد. در جوامع و فرهنگهای مختلف پیامبری معنی و مظاهر متعددی دارد.
[ویرایش] از دیدگاه ادیان ابراهیمی
ادیان ابراهیمی پیامبران را اشخاصی میدانند، که از سوی خدا برگزیده شده و از طریق وحی با خدا در ارتباط هستند. آنها موظف به بیان و تبلیغ دین خدا برای مردمند.
[ویرایش] از دیدگاه اسلام
قرآن در این باره می گوید:«و ما اَرسَلنا من قبلِک من رسولٍ الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدونِ»«ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه به او وحی کردیم:خدایی جز من نیست. پس تنها مرا بپرستید.» (انبیا، آیه 25)
پیامبران نیز نظیر سایرین بشرند، زندگی میکنند و می میرند و تفاوت در این است که به آنها وحی میشود. قرآن در این باره می گوید:«قل انّما انا بشرٌ مثلُکم یوحی الیّ» «بگو جز این نیست که من هم انسانی مثل شما هستم، که به من وحی میشود.» (کهف، آیه 110).
بنا بر باور پیروان دینهای ابراهیمی، پیامبران ویژگیهایی دارند که به آنها قدرت انجام رسالت الهی را می دهد.
[ویرایش] از دیدگاه تاریخی
«پیامبر شخصی است که مستقیما با خدا رویارو میشود[به معنای باطنی]... آنگاه آنها که پیامبر نیستند باید خود را به کلام الهیِ(غیبی) الهام شده به عنوان یک عقیده مسلم متعهد سازند. این امر میتواند مسأله ساز باشد، به ویژه از آن رو که پیامبران دروغین وجود دارند.[البته از دید مومنین پیامبران به دو دسته دروغین و راستین قابل تقسیمند و کفار و لا ادریان برای هیچ کدام اعتباری قائل نیستند.] وقتی پیامبری حقیقی انگاشته میشود، ممکن است دین جدیدی، مبتنی بر تعالیم وی و تفسیر آنها قبول گردد... مفهوم پیامبری مفهومی قدیمی است و در شماری از ادیان مهم است. اوراکلهای یونانی از مکانهای مقدسی که پیش از ورود یونانیان به نواحی مجاور دریای اژه موجود بود، اخذ شده بود... نقش سخنگوی خدایان نقشی قدیمی در جهان هلنی[تمدن یونان باستان] است. در حالی که واژه (prophet) خود از یونیان اخذ شده است، که واژه προφήτης را برای ارجاع به یک مفسر یا سخنگوی یک خدا به کار میبردند...»[مثلاً مردم آتن به معبد دلفی رفته و درخواست یک معلم میکنند و سقراط به آنها معرفی میشود.» ر.ک. prophet در ویکی پدیای انگلیسی
دین به معنی خاص آن که مسلمانان و یهودیان دارند و مجموعه از قوانین فردی و اجتماعی عبادی و غیر عبادی دارد ممکن است در خارج از خاورمیانه نبوده باشد و آنها فقط آیینهایی برای پرستش و دفن اموات و طلب باران و مانند آن داشته اند. البته طبق اعتقادات مسلمانان تنها آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد شریعت داشته اند.
در یونان باستان یا تمدن هلنی مقصود از پیامبر افرادی بودند که در معابدی خاص نظیر معبد دلفی مستقز بودند و به اعتقاد یونانیها به وسیله سروشی غیبی میتوانستند پیشگویی کنند.
اما آنچه امروزه بیشتر به این معنا به کار میرود برگرفته از اعتقادات ادیان ابراهیمی است. در این ادیان خدا از طرقی با برخی از اشخاص برگزیده ارتباط برقرار میکند، که اصطلاحا از آن تعبیر به وحی میشود و مختص به انبیا نیز نیست و در قرآن برای مادر موسی نیز به کار رفته است. اما پیامبران علاوه بر آن که از طرق باطنی و احیانا ظاهری نظیر موسی پیامی را از خدا دریافت می کرده اند، وظیفه داشتهاند آن را برای مردم نیز بیان کنند. طبق اعتقادات ادیان ابراهیمی این دسته از پیامبران برای آنکه در مقام مبارزه طلبی با منکران خود پیروز شوند، از اعجاز یا کارهای خلاف عادت طبیعی استفاده می کردند؛ نظیر اژدها کردن عصا توسط موسی، زنده کردن مرده توسط عیسی و دو نیم کردن ماه توسط محمد. در واقع اعجاز برای اثبات صدق مدعی به مردم است و نه ادعا.
پیامبران نزد این ادیان به دو دسته تشریعی و تبلیغی تقسیم می شدند. پیامبران تشریعی صاحب شریعت بودند و آموزههای ارائه شده توسط آنها در قالب کتبی گردآوری می شده و اساس دین آنها را تشکیل می داده است. این پیامبران عبارتاند از نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد و احیاناً آدم و داوود. اما سایر پیامبر مردم را به پرستش خدای یگانه و انجام برخی عبادات و امور و ترک برخی از امور دعوت می کردند، که بر اساس شریعت زمان آنها بوده است. ولی خود شریعت مستقلی نداشته و کتاب و دین جداگانهای نیاورده اند. بیشترین تعداد این پیامبران در میان بنی اسرائیل آمده اند. اما طبق بیان قرآن هیچ امتی نبوده مگر آنکه پیامبری داشته است. لذا از این دیدگاه پیامبر نبودن امثال زرتشت و بودا نیز نفی نمیشود.
برخی می پندارند پدیده وحی گرفتن یک قضیه مربوط به فرهنگ مردمان سامی است. چنانچه وحی را به معنای اخص آن یعنی القای معانی و عبارات مشخص دینی از جانب خدا بدانیم شاید بتوانیم این حرف را تایید کنیم. اما چنانچه وحی را ارتباط با باطن و غیب عالم از طرق غیر حواس پنجگانه و دریافت هر نوع معرفتی در نظر بگیریم، هر قوم و جامعه غیر مادی گرایی احتمالاً به نوعی به آن اعتقاد داشته و از آن در زندگی خود بهره می گرفته است.
بودائیان اعتقاد دارند:[بودا]] را یک آموزگار و یک انسان شایسته میدانند که سرزمین خود را در جهت کسب تعالی و انسانیت والاتر ترک کرد. در میان قبایل افریقایی هیچکس ادعای اینکه از طرف خدا به وی وحی میشود و وی یک پیامبر بوده است را نفي نکرده است.