Static Wikipedia February 2008 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu

Web Analytics
Cookie Policy Terms and Conditions فلسفه ذهن - ویکی‌پدیا

فلسفه ذهن

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

فلسفه ذهن یکی از شاخه‌های فلسفه تحلیلی است که عبارت است از بررسی فلسفی ماهیت ذهن، رویدادهای ذهنی، کارکردهای ذهنی، و آگاهی، و نیز طبیعت رابطه آنها با بدن فیزیکی؛ که به مسأله ذهن و بدن (نفس و بدن) معروف است. البته رویکردهای قاره‌ای نیز به این شاخه فلسفی وجود دارد مانند پدیدارشناسی هگل. در عصر حاضر مک کلمراک با رویکرد فلسفه قاره‌ای هایدگر که همان رهیافت پدیدارشناختی-اگزیستنسیالیستی است، فلسفه ذهن را بررسی می کند.

فهرست مندرجات

[ویرایش] مسأله ذهن و بدن

در فلسفه ذهن از پاره‌ای مسائل بحث می‌شود: مهمترین بخش فلسفه ذهن که مسائل دیگری از دل آن پدید می آیند بحث رابطه نفس یا ذهن و بدن است. در این مسأله چند مکتب و گرایش وجود دارد:

[ویرایش] دوگانه انگاری

این گرایش قدمت فراوانی داشته و از افلاطون آغاز می‌شود. در فلسفه جدید، دکارت با طرحی نو از دوگانه انگاری آن را احیا نمود. دوگانه انگاری دکارتی را جوهری می نامند زیرا او قایل به وجود دو جوهر مستقل نفس و بدن است. نفس جوهری مجرد و غیرمادی است. در عصر اخیر انشعابات دیگری از دل دوگانه انگاری پدید آمده مانند: دوگانه انگاری وصفی یا خاصه‌ای که تنها به وجود یک جوهر یا همان یگانه انگاری غیر تحویلی قایل است اما برخی از صفات ذهنی را غیر فیزیکی می داند.

[ویرایش] درهم کنش گرایی

یکی از بحثهای دوگانه انگاری جوهری، تعامل یا تأثیر و تأثر متقابل ذهن و بدن است. مسأله اینجا است که یک جوهر مادی و یک جوهر غیرمادی که هیچ تناسبی با هم ندارند، چگونه می توانند در هم تأثیر بگذارند؟ چند نظریه در این باب وجود دارد: شبه پدیدارگرایی، اصالت علت موقعی، اصالت ظهور ناگهانی وغیره.

[ویرایش] نظریه این همانی

نظریه این همانی: مطابق این نظریه هر نوع از حالات ذهنی با نوعی از حالات فیزیکی و به عبارت دقیق تر: حالات مغزی همسان است. مثلاً درد همواره با شلیک عصب ج یکی است. این همانی در این نظریه نوعی، وجودی است و نه مفهومی یعنی مفهوم حالت ذهنی غیر از مفهوم حالت مغزی است ولی این دو در خارج یک چیزند.

[ویرایش] تحقق پذیری چندگانه

اعتراض مهمی به این همانی نوعی وارد شد و آن عبارت است از تحقق پذیری چندگانه؛ یعنی همیشه این طور نیست که یک نوع حالت ذهنی با نوع خاصی از حالت مغزی همراه باشد؛ مثلاً درد در موجودات دیگری می تواند بدون شلیک عصب ج محقق شود. حتی علوم عصبی نشان داده‌اند انسانهایی که قسمتی از مغز را مانند بخش کلامی از دست می دهند پس از مدتی بخش دیگری از مغز وظیفه آن بخش را بر عهده می گیرد. این اعتراض منتهی به این همانی مصداقی شد. یعنی یک مصداق از حالت ذهنی همیشه با مصداقی از حالت مغزی یکی است.

[ویرایش] رفتارگرایی

رفتارگرایی تحلیلی معتقد است واژگان حالات ذهنی معنایی به جز رفتار ندارند یعنی درد چیزی جز نالیدن، ابراز ناراحتی و دیگر رفتارها نیست. رفتارگرایی حذفی به کلی واژگان ذهنی را حذف می کند مانند کواین. ویتگنشتاین برخلاف آنچه معروف است رفتارگرا نیست.

[ویرایش] کارکردگرایی

رفتارگرایی تحلیلی حق نداشت در تحلیل واژگان ذهنی از واژگان ذهنی دیگر استفاده کند و این امر سبب بروز مشکلاتی برای این رویکرد شد زیرا آنان چاره‌ای از کاربرد این واژگان نداشتند. کارکردگرایی برای حل این مشکل به جای آنکه ذهن یا حالات ذهنی را رفتار که خروجی اندامواره است بداند، آن را کارکرد یا تابعی از نقش علّی که ورودی نسبت به خروجی ایفا می کند، می داند. کارکردگرایی همچنین مشکل تحقق پذیری چندگانه را در نظریات اینهمانی حل کرد؛ زیرا ذهن که برنامه یا کارکرد است می تواند در سخت افزارهای مختلف -مادی و غیرمادی- تحقق یابد. کارکردگرایی نظریه‌ای است که همچنان در فلسفه ذهن پایدار است و دارای انشعاباتی شده است مانند کارکردگرایی ماشینی و کارکردگرایی غایت شناختی.

[ویرایش] مسأله اذهان دیگر

مسأله اذهان دیگر در فلسفه ذهن دارای دو بعد معرفت شناختی و مفهومی است: از بعد معرفت شناختی مسأله این است که ما از کجا بدانیم که دیگران ذهن دارند و صرفاً زامبی نیستند؟ از بعد مفهومی وجود اذهان دیگر را می پذیریم اما سؤال این است که آیا دیگران به همان کیفیت و نحوه ای که ما حالات ذهنی را تجربه می کنیم، این حالات را تجربه می کنند؟

[ویرایش] کیفیات ذهنی یا پدیداری

کیفیات ذهنی همانطور که از نامش پیدا است، کیفیت تجربه کردن حالات ذهنی است. به این کیفیات، احساسات خام (raw feel)هم می گویند. بعضی از فیلسوفان ذهن کیفیات ذهنی را مقوم همه حالات ذهنی می دانند و معتقدند تجربه همه حالات ذهنی با این کیفیت همراه است؛ کیفیتی که صاحب تجربه می داند چیست اما نمی تواند آن را توصیف کند. مقاله معروف تامس نیگل "خفاش بودن چه کیفیتی دارد؟" بر این دیدگاه تأکید می کند. اما فیلسوفانی مثل دنیل دنت اساساً کیفیات را حذف می کنند. یکی از مشکلهای دشوار آگاهی همین کیفیات ذهنی است که مانع از تبیین فیزیکی و عینی حالات ذهنی می شوند. دیوید چالمرز بر همین اساس به دوگانه انگاری در صفات پایبند است.

[ویرایش] حیث التفاتی

دسته ای از حالات ذهنی دارای "محتوا" هستند مانند باور که محتوا (یا متعلق) آن یک گزاره است مانند باور به اینکه باران می بارد. برای همین است که به اینگونه حالات "گرایشهای گزاره ای" می گویند. نام دیگر این خصوصیت "دربارگی" است. حیث التفاتی از موانع تبیین فیزیکی ذهن به شمار می رود. البته این مانع چندان دشوار نیست زیرا حیث التفاتی ویژگی همه حالات ذهنی نیست و تنها برخی از این حالات را دربرمی گیرد. بحثهای فراوانی میان فیلسوفان ذهن جریان دارد که اگر حالات ذهنی همان حالات مغزی یا کارکردی باشند، اینگونه حالات چگونه می توانند از حیث التفاتی (معناشناسی و محتوا) برخوردار شوند؟ جان سرل از برجسته ترین فیلسوفان ذهنی است که در این زمینه کارهای بزرگی کرده و اثری مستقل به نام "حیث التفاتی" نوشته است.

[ویرایش] اراده آزاد

[ویرایش] فیزیکالیسم

فیزیکالیسم در فلسفه ذهن به چند معنا به کار می رود. فیزیکالیسم به یک معنا از اصول فلسفه ذهن معاصر است و دست کم تقریری حداقلی از آن مانند فرارویدادگی -تبعیت در وقوع-(supervenience) پذیرفته می شود. فیزیکالیسم گاهی به معنای اصالت علم فیزیک و تبیین ذهن بر اساس فیزیک بنیادین است (یا دست کم با تحویل روانشناسی به فیزیولوژی و تحویل فیزیولوژی به فیزیک بنیادین). گاهی هم به معنای اصالت دادن به بدن به کار می رود در مقابل ذهنی گرایی (mentalism). در ادبیات فلسفه ذهن، گاهی فیزیکالیسم به همان معنای نظریات اینهمانی ذهن و مغز هم به کار می رود و به فیزیکالیسم نوعی و مصداقی تقسیم می شود.

[ویرایش] هوش مصنوعی

ماروین مینسکی، بنیانگزار لابراتوار هوش مصنوعی ام.آی.تی. (مؤسسه فناوری ماساچوست)، در تعریف هوش مصنوعی چنین میگوید: علمی که ماشینها را به انجام کارهایی وامی دارد که اگر آن کارها از آدمی سرزنند، مستلزم هوش خواهند بود (1968). این نام راجان مک‌کارثی ابداع کرد. او در سال 1956 همایشی را ترتیب داد که بسیاری از پژوهشگران هوش مصنوعی آن را سرآغاز رشته خود می دانند. این همایش پروژه تحقیق تابستانی دارتماوث نام داشت.

یکی از نخستین سخنرانی های مربوط به هوش کامپیوتری در سال 1947 توسط منطق دان انگلیسی آلن تورینگ ایراد شد که در آن زمان در آزمایشگاه فیزیک ملی کار می کرد. عنوان سخنرانی این بود: ماشین هوشمند؛ نظریه ای ابداعی. تورینگ گفت: بحث من در این است که دستگاهها می توانند رفتاری نزدیک به ذهن انسانی داشته باشند.

[ویرایش] محتوای ذهنی

برای رویدادها، حالات یا فرایندهای ذهنی دارای کارکرد می توان به دیدن اینکه در بسته است یا اعتقاد به اینکه شما در حال تعقیب شدن هستید، مثال زد. آنچه به طور محوری موجب تمایز حالات، رویدادها و یا فرایندهای محتوامند است این است که دارای ارجاع به متعلق می باشند.

این ویژگی جنسی و عام دارای زیرشاخه های بسیاری است. این ویژگی محتوا را به محتواهای مفهوم سازی شده محدود نمی سازد و محتواهای ساخته شده از حواس فرگه و نیز محتواهای راسلی ساخته شده از متعلقات و خصوصیات را دربر می گیرد. مطابق این ویژگی عام هنوز این احتمال باقی است که حالات ناآگاه همانند حالات آگاه دارای محتوا باشند. همچنین حالات شناحته شده توسط روان شناسی محاسبه ای-تجربه ای می توانند دارای محتوا باشند. فهم درست فلسفی از این مفهوم کلی محتوا نه تنها برای فلسفه ذهن و روان شناسی اساسی است بلکه برای نظریه معرفت و متافیزیک نیز دارای اهمیت است.

[ویرایش] علیت ذهنی

رابطه علی دو طرفه میان ذهن و بدن امری است که با شهود خود آن را درمی یابیم و انکار آن نیازمند دلیل بسیار قوی و قدرتمندی علیه این شهود است. با این حال، پذیرش علیت ذهنی برای همه نظریات مربوط به رابطه ذهن و بدن از دوگانه انگاری گرفته تا فیزیکالیسم مشکلساز شده است. دوگانه انگاران برای تبیین آن گاهی به اصالت علت موقعی، گاهی به درهم کنش گرایی و گاهی هم به اصالت توازی روی آورده اند اما هیچ یک از اینها نتوانستند تبیینی از رابطه علی ارائه کنند. انکار رابطه علی از طرف ذهن به بدن را در ادبیات فلسفه ذهن شبه پدیدارانگاری می نامند.

[ویرایش] شبکه گرایی

همزمان با پیشرفت در شناخت اندام شناسی و فیزیولوژی مغز در نیمه اول قرن بیستم، این دیدگاه که مغز متشکل است از واحدهای پردازش الکتریکی ساده رواج یافت؛ واحدهایی که یکدیگر را برانگیخته و نیز از یکدیگر جلوگیری می کردند. پژوهشگرانی همچون مک گلوخ و پیتس 1943 شروع به تحقیق در این موضوع نمودند که چگونه شبکه ای که از چنین واحدهای پردازش ساخته شده، می تواند محاسباتی را مانند منطق جمله ای اجرا کند. پژوهشگران دیگر مانند روزنبلات 1962، و سلفریج 1959 فایده شبکه ها را در کارهای مفهومی تر کاویدند.

این رویکرد دوم را شبکه گرایی (=پیوندگرایی) نامیدند هر چند برخی نظریه پردازان به ویژه آنها که از علوم عصبی وارد فلسفه شده اند واژه شبکه‌های عصبی و عده ای دیگر اصطلاح پردازش توزیع شده موازی را ترجیح می دهند. هرچند شبکه گرایی در آغاز رقیب رویکرد پردازش نماد بود اما زمانی که علم شناختی در دهه 1970 شروع به تحقیق چند رشته ای نمود، رویکرد شبکه گرایی این وجه را از دست داد.

[ویرایش] نگرشهای گزاره‌ای

به حیث التفاتی مراجعه شود.

[ویرایش] فروکاهش(تحویل)

این مفهوم در طبیعی ترین موقعیت خود یعنی در فهم فلسفی علم به خوبی می تواند تقریب شود. نمونه استاندارد کتب درسی عبارت است از رابطه ترمودینامیک و مکانیک. تا قرن نوزدهم، این دو نظریه نقش مهمی در تصور ما از جهان جسمانی ایفا می کردند. از یک سو، رفتار آنچه را توصیف می کرد که فکر می شد جوهر است؛ گرما، مبانی آن که تبیین کننده واقعیتهایی مانند جنبش گرما از اجسام گرمتر به اجسام سردتر و اینکه مقدار گرمایی که اینگونه منتقل شده به ترکیب مادی اجسام مربوطه بستگی دارد. از سویی دیگر، اصول مکانیک با تلاشهای نیوتون، روشهای تأثیر و تأثر اجسام ثابت و متحرک را بر یکدیگر تبیین می کرد.

بر اساس تلاشهای نظری و تجربی در قرن نوزدهم، امکان اتحاد این دو نظریه وجود دارد؛ و در همین اتحاد است که مفهوم «فروکاستن» وارد بازی می شود. وقتی این را درک کنیم که همه مواد از ذرات ریزتر (اتمها و مولکولها) تشکیل شده اند، و اینکه حرکت این ذرات تابع اصول مکانیک است، ممکن خواهد بود گرما را به عنوان درجه ای که این ذرات به سوی آن حرکت کرده و یا نوسان می یابند، شناخت. در این صورت، تبیینهای پیشنهادی در ترمودینامیک باید تحت تبیینهای گسترده تر مکاینک رده بندی شوند. مثلاً انتقال گرما توسط قوانین انتقال حرکت در میان اتمها و مولکولها تبیین می شود. در این صورت می توان گفت ترمودینامیک به مکانیک فروکاسته یا تحویل شده است. فروکاهی راهی است برای تأمین وجود شناختی برخی امور.

مفهوم فروکاهی خارج از حیطه علم نیز دارای کاربرد است؛ اما همواره روشن نیست شرایط استفاده مناسب از آن محقق باشد. در فلسفه ذهن معمولاً نظریه این همانی نوع را فروکاهش گرایانه می دانند. یکی دانستن امور گوناگون ذهنی و انواع پدیدارهای جسمانی شباهت زیادی با یکی دانستن گرما و جنبش مولکولی دارد؛ و نتیجه این خواهد شد که فهم ما از ذهن به فهم ما از مغز و نظامهای جسمانی مرتبط فروکاسته شود. چنین فروکاستنی واقعی بودن وجود شناختی امور ذهنی را تضمین می کند. البته فهم متعارف ما از ذهن با یک نظریه مانند ترمودینامیک قابل قیاس نیست تا همانند این مفهوم قابل تحویل و فروکاهی باشد.

[ویرایش] هویت شخصی

هویت یا اینهمانی شخصی از این بحث می کند که شخص در زمان t1 با خودش در زمان t2 به چه ملاکی یکی است؟ برای مثال، با چه معیاری حکم می کنیم که سامان امروز همان سامانی است که دیروز با او به کلاس رفتم؟ برخی از فیلسوفان ذهن ملاک اینهمانی شخصی را استمرار جسمانی شخص دانسته اند و برخی نیز ملاک اینهمانی را استمرار روانی می دانند.

[ویرایش] آگاهی

یکی از مهمترین بحثهای فلسفه ذهن که در حال حاضر بحث روز این شاخه به شمار می رود، مسأله آگاهی است؛ زیرا علت اینکه چگونه انسان می تواند از امور مختلف آگاه باشد در حالی که جسم یا امور فیزیکی مانند مغز و اعصاب هرگز توانایی رسیدن به این مرحله از هوش را ندارند. در بحث هوش مصنوعی نیز هنوز دانشمندان امیدی ندارند که دستگاه یا روباتی بسازند که توانایی آگاه بودن از اطراف را داشته باشد.

جولین هاکسلی ۱۸۶۶ گفت: این انگاره که آگاهی نتیجه انگیزش بافتهای عصبی است درست مثل داستان مالیدن چراغ علاء‌الدین و بیرون آمدن غول است.

این همان مطلب معروف شکاف تبیینی است.

ما هیچ تصوری از طبیعت فیزیکی یا کارکردی خود نداریم که توسط آن تجربه ذهنی خود را درک کنیم.

واژه شکاف تبیینی از لوین 1983 ولی بیان آن از نیگل 1974 است.

این واقعیت بحثهای بیست سال گذشته تا کنون را درباره آگاهی تحت شعاع خود قرار داده است.

[ویرایش] برهان معرفت

فرنک جکسن با استناد به کیفیات ذهنی -مانند رنگ- آزمونی فکری را ترتیب داد تا فیزیکالیسم را ابطال کند. طبق این آزمون فکری، فرض می کنیم مری در اتاقی سیاه و سفید زندگی میکند و از دیدن رنگها محروم است؛ او از طریق تلویزیونی سیاه و سفید و با کتابها و مجلاتی سیاه و سفید "همه" آنچه را باید درباره عالم فیزیکی و ویژگیهای فیزیکی اشیاء دانستنی است می داند. او همه فرایندهای فیزیکی و فیزیولوژیکی دیدن یک شیء قرمز را می داند اما وقتی از اتاق سیاه و سفید آزاد می شود، و رنگ قرمز را برای اولین بار می بیند، می گوید: اوه... پس قرمز دیدن اینگونه است! این نشان می دهد که مری با اینکه همه دانستنیهای فیزیکی قرمز دیدن را می دانست، کیفیت قرمز دیدن را نمی دانست پس قرمز دیدن یک واقعیت فیزیکی نیست. این استدلال به برهان معرفت معروف است و پاسخهایی هم از آن داده شده است.

[ویرایش] تبعیت وقوعی؛ فرارویدادگی (supervenience)

تبعیت وقوعی (فرارویدادگی) اصطلاحی است که حدود دو دهه یا بیشتر وارد فلسفه ذهن شده و به معنای وابستگی وجودی امور ذهنی به امور فیزیکی است. این مفهوم نقشی کلیدی در صورت بندی برخی از نظریات تأثیرگذار در مسأله ذهن و بدن ایفا کرده است، به خصوص تقریرهایی از فیزیکالیسم غیر تحویلی. تبعیت وقوعی (فرارویدادگی) ذهن و بدن به نفع یا علیه ادعاهای خاصی در باب امور ذهنی و به منظور یافتن راهکارهایی برای برخی مسائل محوری ذهن به کار رفته است مانند مسأله علیت ذهنی. مباحثی هم راجع به خود تبعیت وقوعی (فرارویدادگی) ذهن و بدن وجود دارد مانند چگونگی صورت بندی آن، ارتباط آن با تحویل ذهن-بدن، آیا می توان انواع خاصی از حالات ذهنی را مانند کیفیات ذهنی و حالات التفاتی از لحاظ فیزیکی تابع وقوعی (فرا رویداده) دانست، و در صورت عدم تبعیت (فرارویدادگی) آنها لوازم آن برای فیزیکالیسم چه خواهد بود.

[ویرایش] منابع

در این مقاله از منابع زیر استفاده شده است:

  • Maslin, Kaith T., "An Introduction to the Philosophy of Mind" , UK, Cambridge, 2001
  • Guttenplan, Samuel, "A Companion to the Philosophy of Mind", UK, Blackwell, 2001

[ویرایش] پیوندهای بیرونی

فلسفه ذهن


Static Wikipedia 2008 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu -

Static Wikipedia 2007 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu -

Static Wikipedia 2006 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu