آندری تارکوفسکی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
پیشنهاد شده است که این مقاله یا بخش با آندره تارکوفسکی ادغام گردد. (بحث). |
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگی
در ۴ آوریل ۱۹۳۷ درمنطقه ایوانوونای شوروی به دنیا آمد. پدرش شاعر برجسته آرسنی تارکوفسکی و مادرش ماریا ایوانووا ویشنیاکووا بود. وی در ۲۹ دسامبر ۱۹۸۶ در گذشت.
[ویرایش] تحصیلات
تارکوفسکی زیر نظر میخائیل رم در VGIK، مدرسهٔ سینمایی مسکو، تحصیل کرد. در هنگام تحصیل دو فیلم کوتاه ساخت، امروز مرخصی در کار نیست (۱۹۵۹) و فیلم پایان نامه اش، غلتک و ویولون (۱۹۶۰) که در جشنواره نیویورک برنده جایزهای شد.
[ویرایش] تجربیات حرفه ای
تارکوفسکی در سال۱۹۶۰ دانشآموخته شد و به استخدام مس فیلم درآمد. دید تلخ شاعرانه ذهنیت بی نظیرش در نخستین فیلم بلندش، کودکی ایوان (۱۹۶۲) متجلی است. ایوان، با بازی کولیا بورلیائوف، پسربچه یتیمی است که در در جنگ جهانی دوم در عملیات چریکی شرکت میکند. کودکی ایوان در جشنوارههای بین المللی پانزده جایزه برد، از جمله شیرطلای جشنواره ونیز و جایزهٔ بزرگ جشنواره سانفرانسیسکو.
فیلمنامه تارکوفسکی برای سولاریس (۱۹۷۱) براساس رمانی علمی خیالی از نویسندهٔ لهستانی « استانیسلاو لم » نوشته شده بود _ رمانی که به جای فناوری بر روانشناسی متمرکز است. خود تارکوفسکی توضیح داده که: « نکتهٔ ماجرا ارزش هر کدام از رفتارها و اهمیت هر کدام از اعمال ماست، حتی پیش پا افتادهترین شان. هیچ عملی را نمیشود عوض کرد ... غیر قابل برگشت بودن تجربه انسانی چیزی ست که به زندگی و اعمال ما معنا و تشخص میبخشد ».
میشود ادعا کرد که مضمون آینه (۱۹۷۵) نیز همین است. این فیلم جنجالی به عنوان یک اتوبیوگرافی، خود تارکوفسکی را درسنین مختلف تا زمان حال نشان میدهد، ولی بیش تر بر نوجوانی اش در پره دلکینو یعنی دوران وحشت استالینی متمرکز است.
تارکوفسکی با ساخت استاکر (۱۹۷۹) باز به دنیای داستانهای علمی خیالی با شالودهای از جامعهشناسی و روانشناسی روی آورد، که اقتباس آزادی از رمانی از آرکادی و بورس استروگاتسکی متعلق به سال ۱۹۷۳ بود.
نخستین فیلمی که تارکوفسکی به کلی خارج از اتحاد شوروی ساخت نوستالگیا (۱۹۸۳) بود. فیلمی که آن را در حوالی حمامهای آب گرم وینونی درتپههای توسکانی فیلمبرداری کردند، دربارهٔ تبعید مردی روس است که میرود ایتالیا تا درباره زندگی یک آهنگساز روسی در سده هفدهم تحقیق کند.
فیلم آخرش ایثار(۱۹۸۶) در جزیرهٔ گوتلند به مدیریت سوون نیک ویست فیلبرداری شد.
فیلم بعدی او آندری روبلف، درباره راهبی در سدههای میانه بود که به بزرگترین شمایل نگار تمام دورانها بدل شد. فیلم که درسال ۱۹۶۶ تکمیل شد و درجشنوارهٔ کن به نمایش درآمد، تا سال ۱۹۷۱ درروسیه اکران نشد، و تا آن موقع شهرت زیرزمینی فراوانی به دست آورده بود.
ایثار به جشنواره کن رفت و جایزهٔ ویژهٔ هیات ناقدان جشنواره را از آن خود کرد،اما تارکوفسکی نتوانست در مراسم شرکت کند،پسرش به جای او جایزه را دریافت کرد،تارکوفسکی به سرطان ریه گرفتارآمده بود.
از پایان تابستان ایثار به تدریج در سینماهای اروپا و امریکا نمایش داده شد.
[ویرایش] نقل قولهایی در مورد آثار تارکوفسکی
- تارکوفسکی گفته: « از آن نوع فیلمهای تاریخی که ربطی به زمان حال ندارند سردرنمی آورم. برای من مهمترین چیز استفاده از مصالح تاریخی برای بیان ایدهها و خلق شخصیتهای معاصر است ».
- دیوید تامپسن فیلم را به خاطر ویژگیهای تصویری ستود. از دنیایی که « هم دوزخ واقعی ست روی زمین و هم جهانی بروگلی، جهانی در عین حال پر شور و اصیل ». اما او نظریهٔ تارکوفسکی را « نخ نما » دانست. این نظر، نظر خیلی از منتقدان نبود، بیش تر آنها با نظر « نایجل اندروز» موافق بودند که آندری روبلف را « یکی از شاهکارهای مسلم روسیهٔ آن دهه » به حساب آورد.
- خود وی در مورد فیلم ایثار گفته:«این بخشی را مطرح میکند که به نظر من خیلی اهمیت دارد: فقدان فضای فرهنگی برای معنویت. ما حوزهٔ امکانات مادی و تجربههای مادی مان را گسترش دادهایم، بی آنکه به تهدیدی فکر کنیم که محروم کردن انسان از ابعاد معنوی به وجود خواهد آورد. انسان در رنج است، اما نمیداند چرا، دلم میخواست نشان دهم که انسان میتواند با تجدید پیمان با خود و سرچشمههای معنوی اش، رابطه اش را با زندگی عوض کند. و یک راه بازیابی کمال اخلاقی ... یافتن توان برای ایثار است .»
- پس از مرگ آندری تارکوفسکی « اینگمار برگمان » فیلم ایثار وصیتنامهٔ معنوی هنرمندی بزرگ خواند.
[ویرایش] فیلمشناسی
[ویرایش] فیلم نامه ها
- باد ملایم (با همکاری گرنشتاین) ۱۹۸۶
- هوفمانیانا (بازنویسی ۱۹۸۴) ۱۹۷۵
- ساردور (با همکاری الکساندر میشارین) ۱۹۷۸
[ویرایش] منابع
متن از سمیرا شاهپروری، برگرفته از وبگاه سبزینه درآن وبگاه آمده «استفاده از مطالب سایت با ذکر نام سبزینه بلامانع است.»
- کتاب World film directors ترجمه مجید اسلامی است .