رنسانس
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
نوزایی یا رنسانس (از فرانسه Renaissance=نوزایی) جنبش فرهنگی مهمی بود که آغازگر دورانی از انقلابهای علمی و اصلاحات مذهبی و تغییرات هنری در اروپا شد. عصر نوزایی دوران گذار بین سدههای میانه و دوران جدید است. معمولاً شروع دوره نوزایی را در قرن چهاردهم در شمال ایتالیا میدانند. این جنبش در قرن پانزدهم شمال اروپا را نیز فراگرفت.
دانش و هنر پیشرفتهای عظیمی در ایتالیای سدهٔ پانزدهم و شانزدهم بوجود آوردند. این احیای فرهنگی به رِنُسانس (یعنی «نوزایی») مشهور شده است. دانشمندان، سرایندگان و فیلسوفانی ظهور کردند که با الهام از میراث اصیل روم و یونان با دیدگانی تازهتر به جهان مینگریستند. نقاشها به مطالعهٔ کالبد انسان پرداختند و اعضای بدن انسان را به شیوهٔ واقعگرایانهای نقاشی میکردند. فرمانروایان ساختمانها و کارهای بزرگ هنری را سفارش دادند. این عقاید تازه بزودی در سراسر اروپا گسترش یافت.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] گاهشماری دوره نوزایی
۱۳۹۷ -خانواده مدیچی در فلورانس بانکی را تأسیس کرده و آغاز به اندوختن ثروت کلانی میکنند.
۱۴۰۱ - اتحادیه صنفی بازرگانان پشم فلورانس، مسابقهای را برای طرح جدید برای درهای باپتیستری، کلیسایی در فلورانس، راه میاندازند. غالباً این واقعه آغاز رنسانس به حساب میآید. لورنتسو گیبرتی برنده میشود. فیلیپو برونه لسکی، نایب قهرمان مأیوس، مشغول مطالعه ویرانههای روم باستان میشود. .
۱۴۱۹ - برونه اسکی بیمارستان فاندلینگ (کودک بی سرپرست) در فلورانس را طراحی کرده که نخستین بنای معماری رنسانس به شمار میرود. در سال بعد او گنبدی بدیع و بزرگ را برای کلیسای جامع فلورانس طراحی میکند.
۱۴۳۵ - دوناتلو، مجسمهساز بزرگ فلورانسی، مجسمه پر نفوذ و موثر خود داود را به پایان میرساند.
در حدود ۱۴۵۰ - یوهانس گوتنبرگ آلمانی، کارگر چاپخانه، نخستین کتب چاپ شده به وسیله حروف متحرک در اروپا را منتشر میکند.
۱۴۵۰ - اتحاد سیاسی میان جمهوریهای فلورانس، میلان و ناپل، موجب برقراری ثبات در ایتالیای عهد رنسانس میگردد.
۱۴۵۲ - لورنتسو گیبرتی، سری دوم از درهای کلیسای بایتیستری فلورانس را به پایان میرساند. میکل آنژ آنها را «دروازههای بهشت» مینامد.
۱۴۵۳ - قسطنطنیه به دست ترکان عثمانی سقوط میکند. دانشمندان بیزانس به غرب میگریزند و نسخههای خطی کلاسیک باارزشی را با خود میبرند.
۱۴۶۹ - لورنتسو مدیچی ملقب به لورنتسوی کبیر فرمانروای فلورانس میگردد.
۱۴۹۴ - آلبرخت دوورر (۱۵۲۸ ـ ۱۴۵۱م) هنرمند آلمانی برای نخستینبار از فلورانس دیدن میکند.
۱۴۹۸ - پس از چهار سال، فرمانروای با نفوذ فلورانس، جیرو لاموساوونا رولای راهب، اعدام میشود.
۱۵۰۴ - لئوناردو داوینچی، تابلوی مونالیزا که تصویر همسر یک مقام فلورانسی است را نقاشی مینماید.
۱۵۱۲ - بیش از چهار سال طول میکشد تا میکل آنژ، نقاشی سقف نماز خانه سیستاین در واتیکان رم را به پایان برساند.
۱۵۱۷ - مارتین لوتر با اعتراضات خویش، آغازگر جنبش اصلاح دینی میگردد.
۱۵۱۹ - لئوناردو داوینچی در فرانسه و در کاخی که فرانسوای اول پادشاه فرانسه به او داده بود، از دنیا میرود.
۱۵۴۳ - نیکولاس کوپرینک، منجم ایتالیایی، ادعا میکند که خورشید مرکز منظومه شمسی است، نه زمین.
۱۵۶۴ - ویلیام شکسپیر شاعر و نمایشنامهنویس بزرگ انگلیسی عصر رنسانس، در «استرانفورد آن ایون» متولد میشود.
[ویرایش] یادداشتهای لئوناردو داوینچی
لئوناردو داوینچی (۱۵۱۹- ۱۴۵۲م) یکی از هنرمندان، دانشمندان و مخترعین برجسته ایتالیا در عصر رنسانس بود. او نظریات خود را در یک سلسله یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه میباشند ثبت کرده است. طرحهای مبتکرانه او برای ساخت سلاحهایی مانند توپهای بخار، ماشینهای پرنده و ادوات زرهی چندین قرن جلوتر از زمان خود بودند. بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند.
[ویرایش] لورنتسوی کبیر
فلورانس تحت فرمانروایی لورنتسو مرکز نوزایی گردید. او سیاستمداری باهوش بود بطوریکه توازن قدرت میان شهرهای ایتالیا را حفظ میکرد و به همین علت در طول حیات او جنگهای معدودی بوقوع پیوست. او همچنین شاعری برجسته و پشتیبانی سخاوتمند برای هنر بود. بسیاری از هنرمندان بزرگ از جمله ساندرو بوتیچلی (۱۵۱۰ـ ۱۴۴۴م)، لئوناردو داوینچی(۱۵۱۹- ۱۴۵۳م) و میکل آنژ (۱۵۶۴- ۱۴۷۵م) برای او کار میکردند. نیکولوماکیاولی (۱۵۲۷- ۱۴۶۹م) نویسنده سیاسی، لورنتسو را اینگونه توصیف میکند:«بزرگترین حامی ادبیات و هنر که هیچ پادشاهی تاکنون مانند او را ندیده است».
[ویرایش] فلورانس در زمان «ساوونارولا»
پس از مرگ لورنتسو دمدیچی در سال ۱۴۹۲م، فرمانروایی مدیچی بزودی سقوط کرد. وقتی شارل هشتم (۹۵-۱۴۷۰م) پادشاه فرانسه در سال ۱۴۹۴ به ایتالیا حمله کرد، فلورانسیها به واعظی پرجاذبه به نام جبرولامو ساوونارولا روی آوردند. او به فساد کلیسا و دلبستگی رنسانس به عقاید «شرک آمیز» (غیر مسیحی) حمله نمود. موعظههای ساوونارولا جمعیت انبوهی را به خود جلب میکرد به ویژه آنکه او هجوم فرانسه را پیشگویی کرده بود.
[ویرایش] سوزاندن مظاهر فساد و تباهی
فلورانس به یک جمهوری مسیحی سخت گیر تبدیل شد. در سال ۱۴۹۷م، ساوونارولا جمعیت «سوزاندن مظاهر فساد و تباهی» را به راه انداخت که بر این اساس فلورانسیها باید خود را از تجملات پلید نجات میدادند. تزئینات، لباسهای پر زرق و برق، ورقهای بازی، میزهای قمارخانهها و حتی آثار هنری درون شعلههای آتش انداخته میشد.
ساوونارولا سوزانده میشود پیروزی ساوونارولا علیرغم بزرگی و شتابی که با خود به همراه داشت، دوام چندانی نیاورد. در سال ۱۴۹۷ م پاپ الکساندر ششم (۱۵۰۳- ۱۴۳۱م) از اظهار نظر ساوونارولا مبنی بر رفتار «غیر اخلاقی» پاپ خشمگین گردید و او را تکفیر کرد (او را از کلیسا اخراج کرد)، حامیان ساووناوولا علیه او تغییر موضع داده در سال ۱۴۹۸م او را به دار آویختند و جسدش را در میدانی در فلورانس سوزاندند.
[ویرایش] بازگشت خانواده مدیچی
در سال ۱۵۱۲ م خانواده مدیچی دوباره کنترل فلورانس را در دست گرفتند. در سال ۱۵۲۷م جوایو دمدیچی (۱۵۳۴- ۱۴۷۸م) پاپ کلمنت هفتم میشود. روسای خانواده مدیچی به مدت ۲۰۰ سال دوکهای بزرگ و فرمانروایان با نفوذ توسکانی، منطقه اطراف فلورانس بودند.
[ویرایش] شوق آموختن
مطلوب «انسان عصر رنسانس» شخص درخشان و همه فن حریفی بود که در موضوعات فراوانی کارآزموده باشد. لئوناردوداوینچی و میکل آنژ مشهورترین آنان میباشند. دستاوردهایشان احترام آنان را در جامعه افزایش داد.
[ویرایش] حقایق ثبت شده
نیکولو ماکیاولی (۱۵۲۷- ۱۴۶۹م) در دوره نوزایی فلورانس رشد کرد. بزرگترین کتابش، شهریار (۱۵۱۳م) پند نامهای به سیاستمداران بود. او عقیده داشت که برای حفظ قدرت، یک شهریار باید بیرحم بوده و برای رسیدن به این مطلوب از ارتکاب هیچ عمل زشتی دریغ نورزد. نظریات ماکیاولی وی را نماد سیاست بدبینانه ساخت، عدهای او را پدر علم سیاست میدانند.
[ویرایش] منبع
دانشنامهٔ رشد