شهرستان استهبان
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
اِستَهبان شهري خوش آب و هوا در منطقهاي زيبا از استان تاريخي پارس (فارس) ميباشد. مردمانش سختكوش و معتقد به مذهب شيعه اثني اشعري و محصولات آن متعدد و بی نهایت خوش طعم و گوارا. فاصله اين سرزمين تا شهر شيراز مركز استان فارس 175 كيلومتر ميباشد. و همچنین فاصله آن از تهران 1190 کیلومتر می باشد. از محصولات اين سرزمين ميتوان به انجير كه توليد آن به لحاظ كيفيت و كميت در دنيا منحصر به فرد ميباشد و زعفران نام برد. - هرچند انگور نيز در آن از ديرباز به وفور توليد ميشود.
در منابع جغرافيایی جديد با اتكاي به علم جغرافيا كاملترين اطلاعات درباره اين منطقه جغرافيایی ارائه شده است. اين منابع شهرستان استهبان را از سرزمينهاي شرق استان فارس میدانند كه شمال آن به درياچه بختگان (پيچگان) جنوب آن به كوههاي تودج (توده) و غرب آن به دشت رونيز و شرق آن به كوههاي داراب و ايج محدود ميشود.
در حقيقت اين منطقه دشتي است با 1767 متر ارتفاع از سطح دريا و 2652 كيلومتر مربع وسعت، با اين شرايط شهر استهبان در دشتي قرار دارد كه توسط كوهها احاطه شده است. از اين شهر مدار 29 درجه و 8 دقيقه عرض شمالي و 59 درجه و 3 دقيقه طول شرقي میگذرد.
جاده كوهستاني شرق شهرستان به طول 35 كيلومتر عامل ارتباط آن با نی ريز است، جاده غربي شهرستان به طرف شيراز از دشتهاي به هم پيوسته گرده و رونيز ميگذرد. و در محدوده تنگ كرم به جاده شيراز – فسا میپيوندد. اين جاده تا شيراز 175 كيلومتر طول دارد. كوههاي مرتفع، قسمتهاي غربي، جنوب غربي، جنوبي و تا حدودي شمال منطقه را فرا گرفته اند. مهمترين ارتفاعات آن، سلسله جبال تودج است كه در اصل دنباله زاگرس جنوبي میباشد. بلندترين ارتفاع در اين سلسله جبال 2300 متر است. طول اين ارتفاعات را صاحب فارسنامه ناصري از «رونيز» تا كوه «بوخون» در «فارغان سبعه» چهل و چهار فرسخ نوشته است.[2]
منابع آب منطقه را چشمه، قنات و رودخانه تشكيل میدهند. رودخانههای اين شهرستان فصلي اند و در اسفند و فروردين ماه سالهاي پر باران از ارتفاعات جنوبي مشرف به شهرستان سرچشمه گرفته و با گذشتن از غرب شهر به سوي شمال، روستاهاي خير، جاري میشوند و در آنجا به درياچه بختگان میريزند. رودخانه هاي «فتح آباد» و «عباس آباد» از اين نمونهاند رودخانه «رودبار» (روستائي در نزديكي ايج) تنها رودخانه دائمی منطقه است كه از كوههاي «بوخون نيريز» سرچشمه میگيرد و با مشروب كردن روستاهاي ناحيه رودبار به منطقه داراب وارد میشود.[3]
چشمههای «قعری»، «پازهري»، «يوخوُ»، «مُرَخنه» و «بُك بُك» از مهمترين منابع تأمين آب شهرستان بشمار میروند. اين چشمه سارها كه در ارتفاعات جنوب غرب و غرب شهرستان (سلسله جبال تودج) قرار دارند در اصل سرقناتهایی هستند كه از گذشته بسيار دور مورد بهره برداری اهالی منطقه بوده اند. در كتب قديم آمده است كه آب بستانها و زراعت اين شهر از چشمه هاي پازهري و قعري بوده كه هر دو از جانب مغرب همه جا زير درختان با ثمر جاري اند.[4]
حداكثر گرمای تابستان در اين منطقه 36 درجه و حداقل سرمای زمستان 4 درجه زير صفر است. متوسط باران سالانه بين 50 تا 450 ميليمتر گزارش شده است.[5] اين درجه حرارت و مقدار بارندگي، كوهستانها و چشمه سارهای منطقه بالاخص كوههای جنوب شهرستان را سر سبزي و طراوت خاصي بخشيده به گونه اي كه باغات و بوستانهاي روح افزا و انجيرستانها و انگورستانهاي وسيع و سرسبز در اطراف شهر و مناظر چشمگيری بوجود آورده است.
تغيير ريزش برف و باران سالانه از خصلتهاي طبيعي و كهن منطقه محسوب میشود. اين ويژگي كه مخصوص نواحي آب و هوایی متأثر از اقليم كويري است در كم و زياد شدن آب چشمههای و قناتها تاثير فراوان دارد بطوري كه اگر يكسان بارندگی فراوان (بخصوص بصورت برف در ارتفاعات) صورت گيرد آب چشمه سارها و قناتها سنگين و زياد خواهد بود و بر عكس اگر كمي بارندگي در مدت چند سال به صورت پيوسته رخ دهده حتي ممكن است به خشك شدن برخی منابع آب بيانجامد. در چنين وضعي كم آبی تا فرارسيدن سالهاي پر باران تر سالي (خوش سالي) و به سالهاي كم باران، خشك سالي (بد سالي) میگويند. در منابع آمده است كه در سال 1288 هـ.ق آب چشمه هاي قصبه اصطهبانات چنان كم شد كه باغستانهايش خشك گرديد و زمين اين منطقه از گياه خالي شد، در حاليكه پيش از اين سال ميوههای گوناگون اين شهر به اندازهای فراوان بود كه در ديگر جای فارس نبود.[6]
در منبع ديگري آمده كه در جمادي الاول 1312 هـ .ق هفده روز تمام پيوسته باران باريد و در منطقه اصطهبانات خرابي كلی ببار آمد.[7] در محرم همين سال وضع آب و هوا بار ديگر دچار تغييرات شديدي میشود.
اغلب شبانه روز هوا ابری و رعد و برق زياد وجود داشته است، روزها پيوسته باراني بوده و از باران شب عاشورا خرابي كلي ببار آمده بطوری كه در شهر سيل چنان سنگين بوده كه اطراف محلات آنجا را به كلی ويران كرده است.[8]
شايد همين تفاوت آب و هوايي اين منطقه بوده كه باور افسانه مانندی را كه صاحب حبيب السيربيان میكند موجب شده است وي در كتابش مینويسد:
«در شبانكاره[9]چشمهاي است كه در آنجا بقدر دو سه آسياب آب بيرون میآيد و مدت سي سال آب آن در جريان و سي سال ديگر انقطاع میيابد چنانكه قطره اي آب در آن نتوان يافت».[10] پوشش گياهي اين ناحيه اهميت فراوان دارد زيرا جنگلهاي پراكنده آن درختهاي متنوعی را در خود پرورش میدهند. درختان به، ارژن، سرو كوهي، جرگه و .... با درختچه هاي كوچك، طبيعت سرسبزي را براي اين منطقه فراهم آورده اند. البته درختكاری از گذشتههای بسیار دور، يكي از ويژگیهای مردم اين سرزمين بوده است و بر همين اساس منابع نيز اين شهر را هميشه به صورت «شهركي پر درخت» بازگو كرده اند.[11] بنا به گزارش شفاهی اداره منابع طبيعي استهبان بيشتر درختان اين ناحيه را انجير بخود اختصاص داده است. علاوه بر انجیر باغداران استهبان به پرورش انواع درختان باغي از جمله انگور، بادام، انار، مركبات و مقدار كمي سيب و گلابي و آلو سياه میپردازند، باغات مركبات روستاي «رودبار» و باغات انار «خيروايج» نيز محصولات مطلوبي ارائه میدهند.[12]
مزارع شهرستان در شمال، شمال شرقي و شرق شهر قرار گرفته و هر يك روستا نيز بنا به شرايط طبيعي خود از مقداري زمين كشاورزي برخوردار است با توجه به شرايط مساعد جغرافيائي در اين منطقه گندم، جو، پنبه، ذرت، حبوبات، زعفران، صيفي جات و سبزيجات بخوبي پرورش میيابند.
در گذشته كشت خشخاش و تنباكو نيز بشدت معمول بوده و مصرف تجارتی داشته است.[13] اما امروزه اين كشت بكلی منسوخ گرديده است.
در پوشش حيواني اين ناحيه میتوان از حيوانات وحشي چون گرگ، شغال، روباه، بزكوهي، قوچ، ميش و حيوانات اهلي چون گوسفند، بز، گاو، الاغ، و تعداد كمي اسب و استر نام برد. همچنين خزندگان، مار و سوسمارهاي بزرگ و كوچك و از پرندگان وحشي و اهلي عقاب، كبك، تيهو، جغد، پرندگان كوچك و مرغ و ماكيان در اين منطقه زندگي میكنند.[14]
حيوانات شكاری و قابل صيد منطقه در گذشته نه چندان دور بسيار فراوان بوده و منابع ضمن اشاره به بز، پازن، بز وحشی، قوچ و ميش كوهی، كبك و تيهو گفتهاند كه پادزهري كه از شكم بز و پازن كوهي در كوهستانهاي جنوبي اين شهر بدست میآمده، بسيار گران قيمت و نادر بوده است.[15] امروزه تنوع پوشش حيواني منطقه بواسطه شكار بي رويه در گذشته و عدم حمايت ارگانهاي مسئول در حفظ حيات وحش به حداقل رسيده است.
از لحاظ زمين شناسي خاك اين ناحيه رسوبی و مخلوط با ماسه و آهك است كه در دشتها از مقدار ماسه كاسته میشود. با ورود به كوهستانها از داخل كوهپايه هاي ابتدا ماسههای به سنگهاي درشت و بعد به صخره هاي بزرگ تغيير شكل میيابد. بطور كلي جنس خاك در استهبان ريز بافت و داراي پودرهاي گچ و آهك میباشد و از ساختمان فيزيكی چندان مناسبی برخوردار نيست.[16]
بنا به گزارش اداره منابع طبيعي شهرستان در اين منطقه معادن سنگ مرمريت، چيني و سياه وجود دارد كه در استهبان، خير، رونيز و ايج پراكنده اند، از اين منابع تنها معدن سنگ رونيز مورد بهره برداري و در امر صنايع ساختمانی بكار میرود. در رودبار ايج معدن منگنز شناسایی شده ولي هنوز به مرحله بهره برداری و استخراج نرسيده است.
معادن نفت نيز در ناحيه «دم تنگ» حدود ده كيلومتري غرب شهرستان» از مقادير قابل توجهي نفت سبز برخوردارند و رگههای طلا نيز به مقدار كم در خاكهای ناحيه رودبار يافت شده اند. معادن سنگ و گچ و آهك بوفور در منطقه استهبان پراكندهاند و مورد بهره برداري قرار گرفته اند. خاك رس استهبان كه بهترين خاك سراميك منطقه است ندرتاً توسط صنعت گران سراميك شهرستان استفاده میشود. نمك درياچه بختگان نيز در ناحيه خير مورد استفاده روستانشینان میباشد.
كار شناخت معادن زير زمينی و اكتشافات و استخراج آنها در اين منطقه بسيار كم صورت گرفته و از مراكز صنعتي در اينجا خبري نيست. مسلماً تلاشهاي متخصصين صنعت و معدن كشور و اقبال مسئولين امر میتواند توانایيهای بالقوه نهفته در دل طبيعت اين منطقه را بيشتر آشكار و بارور سازد.[17]
برای اطلاعات بیشتر میتوانید به پايگاه هاي زير مراجعه نماييد:
پايگاه استهبان وبلاگ استهبان تصويرگاه استهبان وبلاگ استهبان
[1] وحيد مصدقی، گذری بر استهبان، اينترنت پايگاه http://www.2cu.org، 1384
[2] حسن حسيني فسائی، فارسنامه ناصری، جلد دوم، ص 900 (نقشه موقعيت شهرستان استهبان در پيوستها ملاحظه گردد)
[3] دفتر عمران ناحيه ای، گزارش استهبان و نيريز، شيراز، دفتر عمران ناحيه اي 1347، ص 10
[4] حسن حسيني فسائی، فارسنامه ناصری، جلد دوم، ص 1255
[5] سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشی، جغرافيای استان فارس، ص 15
[6] حسن حسيني فسائی، فارسنامه ناصري، جلد دوم، ص 1255
[7] سعيدی سيرجانی، وقايع اتفاقيه گزارش خفيه نويسان انگليسی، تهران: انتشارات نوين، 1362 ص 437 و 460
[8] سعيدی سيرجانی، وقايع اتفاقيه گزارش خفيه نويسان انگليسی، تهران: انتشارات نوين، 1362 ص 437 و 460
[9] بعد از اسلام در تقسيمات سياسي فارس «شبانكاره» به شرق فارس (دارابگرد، ايگ و اصطهبانات و توابع آنها) گفته شده است.
[10] خواندمير، حبيب السير، چهار جلد، گردآوري عبدالحسين نوائی، تهران: بي تا، 1324 جلد چهارم، ص 667
[11] فرصت الدوله شيرازي، آثار العجم، ص 412 و حسين فسائی، فارسنامه ناصری، جلد دوم ص 1255 و حمد الله مستوفی، نزهه القلوب، ص 139
[12] اين گزارش طي مصاحبه با آقاي «مهندس اشجار» مسئول اداره منابع طبيعي شهرستان استهبان در تاريخ چهاردهم مرداد ماه 1370 تهيه گرديد.
[13] فرصت الدوله شيرازي، آثار العجم، ص 412 و حسين فسائي، فارسنامه ناصري، جلد دوم ص 1255 و حمد الله مستوفي، نزهه القلوب، ص 139
[14] متأسفانه تا كنون تلاش گسترده و قابل توجهي جهت شناخت صحيح و دقيق پوشش حيواني منطقه صورت نگرفته است.
[15] حسن حسيني فسائي، فارسنامه ناصري، جلد دوم، ص 1255
[16] ربيع بديعي، جغرافياي مفصل ايران، دو جلد، تهران: چاپ اقبال، 1362، جلد دوم صفحه 150
[17] گزارش فوق در تاريخ چهاردهم مرداد ماه 1371 طي مصاحبه با آقاي «مهندس اشجار» مسئول اداره منابع طبيعي شهرستان تهيه گرديد.
برگرفته از پايگاه استهبان[1]