امپراتوری عثمانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

 گسترش امپراتوری عثمانی 1299–1683
گسترش امپراتوری عثمانی 1299–1683

امپراتوری عثمانی یک قدرت سیاسی امپراتوری بود که از ۱۲۹۹ تا ۱۹۲۲ میلادی در منطقه مدیترانه حکومت می‌‌کرد. این امپراتوری در اوج قدرت خود (قرن ۱۶ میلادی) مناطق آسیای صغیر ، اکثر خاورمیانه، قسمت‌هایی از شمال افریقا، قسمت جنوب شرقی اروپا تا قفقاز را شامل می‌‌شد. قلمرو رسمی حکومت عثمانی به ۵/6 میلیون کیلومتر مربع می‌‌رسید، ولی حوزه نفوز آن از طریق ایل‌ها و عشایر از این رقم بسیار فراتر می‌‌رفت.

فهرست مندرجات

[ویرایش] منشاء عثمانیان

عثمانیان شاخه‌ای از ترکهایی بودند که هم‌زمان با تازش مغولها از ترکستان به آسیای صغیر کوچ کردند. در آن زمان سلجوقیان روم که دنبالهء سلجوقیان بودند در این سرزمین فرمان می‌‌راندند. ترکان عثمانیانی اندک اندک در آنجا توان یافتند و توانستند جای سلجوقیان را بگیرند. ایشان نام خود را از عثمان نامی که رهبر یکی از خاندانهایشان بود گرفته بودند.

نخستین شاه سرشناس ایشان سلطان محمد دوم معروف به سلطان محمد فاتح، بود که توانست یا چیرگی بر کنستانتینو پول یا قسطنطنیه (استانبول) به فرمانروائی روم شرقی پایان دهد.تاریخنگاران این زمان را پایان سده‌های میانه و آغازرنسانس می‌‌دانند.

سلطان سلیم نوهء سلطان محمد بود که در جنگ چالدران شاه اسماعیل اول صفوی را شکست داد. او با چیرگی بر سرزمینهای اسلامی خود را خلیفهء اسلام خواند. سلیمان قانونی فرزند او همدوره با شاه تهماسب صفوی بود و نیروهایش را تا پشت دروازه‌های وین هم رساند.

[ویرایش] اقتدار و شکوه امپراتوری عثمانی

علامت امپراتوری عثمانی
علامت امپراتوری عثمانی

دولت عثمانی به عنوان بزرگ‌ترین و پهناورترین دولت اسلامی پس از فروپاشی خلافت عباسی شناخته می‌‌شود. این دولت در سده‌های هفتم و هشتم هجری (سیزدهم و چهاردهم میلادی) در سرزمین آناتولی ظهور کرد؛دوم سده چهاردهم، به رهبری بایزید اول (ایلدرم بایزید)، قلمرو آن در قاره اروپا گسترش چشمگیر یافت و در اوائل نیمه دوم سده پانزدهم با فتح قسطنطنیه، به رهبری سلطان محمد دوم (فاتح)، در مقام تنها وارث امپراتوری روم شرقی (بیزانس) جای گرفت. بدینسان، در پایان سده پانزدهم دولت عثمانی به اوج اقتدار و شکوه خود دست یافت؛ اقتدار و شکوهی که بیش از یک سده دوام آورد. در این دوران، عثمانی نه تنها - از نظر وسعت قلمرو و کثرت اتباع، اقتدار نظامی و سیاسی، نظم و سامان اجتماعی و ثروت دولت و سعادت و رفاه ملت - اولین دولت اروپایی به شمار می‌‌رفت، بلکه از نیمه سده شانزدهم میلادی خود را وارث رسمی خلافت اسلامی و رهبر جهان اسلام نیز می‌‌دانست. در این زمان عثمانی کشوری پهناور بود که قلمرو آن در اروپا تا نزدیکی شهر وین (پایتخت امپراتوری هابسبورگ) امتداد داشت، بخش عمده سرزمین‌های جنوب در یای مدیترانه و شبه جزیره عربستان را دربرمی گرفت، از شمال به رود دن و از شرق به مرزها ی ایران محدود بود. از منظر اروپاییان غربی این دولت مهم‌ترین تجلی تمدن اسلامی به شمار می رفت و دادوستد و تعارض‌های فرهنگی و سیاسی و نظامی با آن نقش اصلی در تکوین انگاره‌ای داشت که غربیان از اسلام کسب کردند.

[ویرایش] سرآغاز انحطاط امپراتوری عثمانی

مورخین مرگ سلیمان قانونی (20 صفر 974 ق./ 5 سپتامبر 1566 م.) را نقطه عطفی در تاریخ عثمانی و سرآغاز فرایند انحطاط تدر یجی این دولت می‌‌دانند. در واقع، این انحطاط هر چند در اواخر سده شانزدهم میلادی، پس از مرگ سلیمان، رخ نمود و در نیمه اول سده هفدهم شتاب گرفت، ولی بنیانها ی اجتماعی آن در دوران حکومت سلیمان و در اوج شکوه دولت عثمانی تکوین یافت.

سیر افول مداوم دولت عثمانی مقارن و همپیوند با سیر ظهور و اعتلای روزافزون تمدن جدیدی است که در اروپای غربی سربرکشید. این دو تحول مواز ی بخش مهمی از فرایند عظیمی را شکل داد که سرنوشت بشر یت را در طول سده‌های اخیر رقم زد و سرانجام در اوایل سده بیستم میلادی جغرافیای سیاسی کنونی جهان را پدید آورد.

[ویرایش] عوامل انحطاط امپراتوری عثمانی

در بررسی علل انحطاط عثمانی باید نقش عوامل چهارگانه نخستین (افزایش جمعیت و عدم تناسب آن با اراضی زیرکشت، تأثیر سلطه غربیان بر قاره اروپا و ظهور اقتصاد جدید پلانت کاری، گشایش راه دریایی تجارت غرب با شرق، خرابکاری و مقابله نظامی و اطلاعاتی قدرت‌های اروپایی معارض عثمانی) را اصلی دانست و دو عامل بعدی (رشد فساد در ساختار سیاسی و تحجر اندیشه دینی و سیاسی) را فرعی تلقی کرد.

بنابراین، فساد در ساختار سیاسی و تحجر در اندیشه دینی را نباید به‌عنوان عواملی تعیین کننده و سرنوشت ساز ارز یابی کرد. برای رسیدن به شناختی عینی و به دور از ذهنگرایی و خیالپردازی از علل واقعی تفوق غرب و افول عثمانی، و سایر دولتهای غیر غربی، باید بر توضیحاتی که درباره نقش عوامل چهارگانه نخستین گفته شد تأکید کنیم و فساد در ساختار سیاسی و تحجر در اندیشه و ایستایی در فرهنگ را بنوبه خود به عنوان پیامد و معلول عوامل فوق بشناسیم.

[ویرایش] نابودی امپراتوری عثمانی

عثمانی‌ها سالها چون ابرنیرویی بر گوشه‌ای از جهان دربرگیرندهء سرزمینهای عربی،آسیای صغیر؛بالکان فرمان‌راندند. تا اینکه با پایان جنگ جهانی اول جای خود را به ترکیه نوین به رهبری مصطفی کمال پاشا (آتاترک) دادند.از دلايل فروپاشي اين امپراتوري‌ ميتوان به ساختار غلط اقتصادي و بزرگي بيش از حد آن اشاره كرد.

[ویرایش] شاهان امپراطوری عثمانی

  • عثمان اول
  • اورهان اول
  • مراد اول
  • بایزید اول
  • محمد اول
  • مراد دوم
  • محمد دوم
  • بایزید دوم
  • سلیم اول
  • سلیمان اول
  • سلیم دوم
  • مراد سوم
  • محمد سوم
  • احمد اول
  • مصطفی اول
  • عثمان دوم
  • مراد چهارم
  • ابراهیم اول
  • محمد چهارم
  • سلیمان دوم
  • احمد دوم
  • مصطفی دوم
  • احمد دوم
  • مصطفی دوم
  • احمد سوم
  • محمود اول
  • عثمان سوم
  • مصطفی سوم
  • عبدالحمید اول
  • سلیم سوم
  • مصطفی چهارم
  • محمود دوم
  • عبدالمجید اول
  • عبدالعزیز
  • مراد پنجم
  • عبدالحمید دوم
  • محمد پنجم
  • محمد ششم

[ویرایش] پیوند به بیرون